عنوان
اسمگرایی، کارکردگرایی و هویتگرایی در فقه هنر
نویسنده
اصطلاحنامه
احادیث (Traditions (Islam)) | اسلام و هنر (Islam and art) | اصول فقه -- فلسفه (Islamic law -- Interpretation and construction-- Philosophy) | اصول فقه (Principles of Jurisprudence) | ماهیت (Quiddity) | هنر -- فلسفه (Art -- Philosophy) | هنرها (فقه) (Arts (Islamic law)) | هویت (Identity)
ناشر
فصلنامه الهیات هنر(ویژهنامه فقه هنر)، پاییز 1397، شماره 10، ص.: 5-24.
تاریخ نشر
1397
توضیح
فقیه در فقه برای پیدا کردن حکم فقهیِ موضوعات و مسائل، آیا باید بر محور اسم باشد یا کارکرد و یا هویت؟ بدیهی است که نتایج حاصل از این سه رویکرد با هم متفاوت است. برای آگاهی از رویکرد فقه و منابع آن دراینباره باید ابتدا این سه رویکرد را دوباره بازخوانی کرده و درنهایت به این برسیم که نصوص دینی و فقه شیعی دراینباره چه رفتاری داشته است؟ تا با تفقه در این نصوص با رعایت هنجارهای فقهی، روش استنباط صحیح و کامل را اتخاذ کنیم.
با تتبع در تراث اسلامی به دو عنوان برمیخوریم که در نگاه اول ناهمسو مینمایند. گروه اول، «الاحکام تدور مدار المسمیات» و گروه دوم «الاحکام تدور مدار الاسماء» است. در نصوص دینی آثاری داریم که حکایت از کارکردگرایی میکند مانند این روایت: «ان الله تبارک و تعالی لم یحرم الخمر لاسمها بل حرمها لعاقبتها، فما فعل فعل الخمر، فهو الخمر.» از طرف دیگر روایاتی داریم نوعی از اسم گرایی را حکایت میکنند، مانند: «انا نجد اشیاء قد وفق الله بین احکامها و ان کانت متفرقة و نجد اشیاء قد فرق الله بین احکامها و ان کانت مجتمعة.» در این وضعیت شناخت مصداق صحیح، یکی از مهمترین وظایف فقیه است.
در فقه شیعی، بیشتر فقها اصل را بر اسمگرایی قرار دادهاند مگر اینکه فقیهی با دلیل خاص از اسمگرایی دست برداشته و با توجه به فضای حاکم بر فقه و اصول و رویههای فقهی به سمت کارکردگرایی رفته است. در این تغییر روش، نهاد مناسبات حکم و موضوع در فقه مطرح میشود. در ادامه کارکردگرایی و اسمگرایی درباره غنا و موسیقی بهعنوان یکی از تعینات هنری بررسی میشود. به باور ما بابیان معنای هویتگرایی، تفاوت آن با کارکردگرایی و توضیح برخی از مصادیق فقهی آن، رویکردی جدید برای پژوهشهای فقهی باز میشود. با استفاده از این روش به دلیل تغییر هویت برخی از تعینات، حکم آن نیز عوض میشود.
درنهایت با تأکید بر اصل اسم گرایی در فقه شیعی، ملاک استفاده از کارکردگرایی یا هویت گرایی را منوط بهتصریح شارع، فهم عرف و یا ادراک عقل کرده است. البته نباید به بهانه یا با اعتماد بر اصلِ پر استثنا خوردۀ اسمگرایی از کارکردگرایی و هویتگرایی غافل شد و ظرفیت وسیعی را از فقه بدون توجیه موجّه از آن گرفت.
واژههای کلیدی: اسمگرایی، کارکردگرایی، هویتگرایی، هنر، تعینات هنری.