عنوان
تحلیل اثر مالیات اسلامی زکات بر عدالت مالیاتی در اقتصاد اسلامی (فایل منبع موجود نیست)
نویسنده
استادراهنما
علیرضا پورفرج
محل نشر
بابلسر
تاریخ نشر
۱۳۹۵
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
زبان
فارسی
توضیح
واژه ی مالیات از کلمه ی مال گرفته شده و در معانی "اجر و پاداش، زکات مال، جریمه، خراج، باج و ..." به کار میرود. در اصطلاح علم اقتصاد، مالیات بخشی از درآمد، ثروت، فروش و یا بخشی از هر نوع پایه ی حقوقی دیگر است، که توسط دولت از اشخاص حقیقی و حقوقی اخذ میشود(فرهنگ، 1371). برخی نظریه پردازان اسلامی، مالیات اسلامی را حقی معلوم دانسته اند که قانون گذار اسلامی، بر دارایی افراد واجب کرده است. این حق به صورت نقدی و غیر نقدی بنا به شروط معین و با تکیه بر دستورالمعل های مالی دریافت می شود و هر فرد چه در حمایت دولت اسلامی و یا خارج از این محدوده باشد، مکلف به پرداخت حقی است که بر ذمه دارد(عزیزی، 1390). از زمانیکه دولت در زندگی بشر به وجود آمد، دولتمردان برای اداره ی تشکیلات خود، نیاز به اموالی داشتند، که یا از راه املاک خالصانه دولت این اموال را تأمین میکردند، یا از مردم و صاحبان املاک خصوصی خراج میگرفتند و یا از حاکمان محلی و تحتالحمایه خود باج دریافت میکردند(دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1379). اخذ مالیات در سراسر جهان امری متداول بوده است. اسلام در چهارده قرن قبل، انواع مختلف مالیاتها را تا آنجا که با ارزشهای اصیل مورد نظر اسلام منافات نداشته باشد، مورد تأیید قرار داد. نظام مالیاتی اسلام، مالیات بر اراضی، محصول اراضی، سرانه، پول راکد، چهارپایان معین، مستخرجات معادن، اضافه درآمد خالص و ... را وضع کرده است(فرهنگ، 1371). مالیاتها در اسلام به دو گروه، مالیاتهای ثابت و مالیاتهای متغیر تقسیم شده اند. زکات یکی از مهم ترین مالیات های ثابت است؛ که به معنای رشد و نمو و طهارت می باشد و یکی از مهمترین دستورات دین اسلام است که در بسیاری از موارد همراه با نماز ذکر شده است. زکات بر پایه آیات قرآن و احادیث، مالی است که به منظور پاکی و وارستگی انسانها و تأمین مالی مستمندان وضع گردیده و سبب افزایش روزی و وفور اموال و امنیت اقتصادی در جامعه است و به دو صورت زکات فطره و زکات اموال تقسیم می شود.بررسی جایگاه مالیات اسلامی در میان نظریه های مالیاتی مکاتب مختلف اقتصادی ضروری و لازم است . هر مکتب اقتصادی تفسیر متفاوتی از مالیاتها دارند . کلاً مالیات موثر در تخصیص منابع ، تثبیت و توزیع درآمد است . اقتصاد اسلامی را عبادی دانسته اثر آن را در جامعه بشری تحقق عدالت می داند و از منظر عدالت معتقد به تحقق تخصیص درست و کارآمد ، تثبیت و تعادل پایدار همراه با توزیع عادلانه است ( پورفرج ، 1388) . مالیات ها بر مبنای مالیاتی شامل؛ مالیات بر درآمد( زکات گندم، جو، خرما و کشمش)، مالیات بر ثروت ( زکات طلا و نقره)، مالیات بر پسانداز(خمس)، مالیات بر استفاده از منابع طبیعی( خمس معادن و زکات شتر و گاو و گوسفند)، مالیات سرانه( زکات فطره) و مالیات بر مصرف(در صورتیکه فرد، کالایی را مصرف کند که خارج از نیازهای واقعی او باشد، باید خمس آن کالا را بپردازد) می شود؛ که پرداخت اینگونه مالیات ها نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه ی اقتصادی کشور را بر عهده دارد. عدالت، معین بودن، سهولت در پرداخت، صرفهجویی، نتیجه و کارکرد مالیات، نداشتن آثار منفی اقتصادی و هدف اجتماعی از جمله شرایط اخذ این مالیات ها است.بررسی عدالت و مالیات یکی از موضوعات مورد علاقه اقتصاددانان است و در پی یافتن این سوالات که از چه کسانی یا از چه کالایی باید مالیات گرفته شود.برای کاهش نابرابری در مورد مخارج اجتماعی باید به نکات اساسی دیگری مانند نوع مخارج اجتماعی و نوع مالیات توجه داشت. تقابل بین مالیات تصاعدی ، سیاست های انتقالی و توزیع درآمد در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به دلیل وجود یک رشته عوامل منحصر به فرد پیچیده شده اند که به طور معمول به علت ضعیف بودن شاخص های مالی در این کشورهاست( پورفرج و انصاری سامانی ،1383) . با توجه به مطالب عنوان شده و نقش مهم مالیات ها در اقتصاد اسلامی، پژوهش حاضر به بررسی مالیات های اسلامی با تدکید بر زکات و نقش و جایگاه آن در عدالت و کاهش نابرابری در جوامع اسلامی می پردازد.
واژههای کلیدی: مالیات، اقتصاد اسلامی، زکات، عدالت.