عنوان
تاملی بر جایگاه نافرمانی مدنی در اسناد بین المللی، فقه سیاسی شیعه و نظام حقوقی ایران
نویسنده
ناشر
فصلنامه پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب، تابستان ۱۳۹۶، شماره ۱۲، ص.: ۳۱-۶۰.
تاریخ نشر
۱۳۹۶
توضیح
نافرمانی مدنی مسئلهای است که در سالهای اخیر بهطور جدی مورد توجه قرار گرفته و حدود و ثغور آن مورد بحث واقع شده است. در کشور ایران نیز از مسائل جدید محسوب میشود و هنوز مطالعات قابل توجهی در این زمینه صورت نگرفته است. ضعف نظری در این زمینه موجب شد بهمنظور توسعه ادبیات حقوق عمومی، بررسی دقیقتر و جامعتری در این زمینه صورت گیرد؛ لذا مقالهی حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که نافرمانی مدنی در فقه سیاسی شیعه و نظام حقوقی داخلی و بینالمللی چه جایگاهی دارد؟ به منظور تبیین این دیدگاهها از روش تحلیلی و توصیفی استفاده کردهایم. دقت در نظم حقوقی بینالمللی نشان داد که این منابع الزاماتی را برای دولت در عرصهی تدوین قانون و اتخاذ تصمیمات در نظر گرفتهاند. بدین معنی که دولت را ملزم به رعایت حقوق شناساییشده برای شهروندان میدانند و شهروندان را در مقابل دولتی مکلف میدانند که به تکالیف خود عمل نموده باشد. افزون بر آن، با ارائه دلایل متعدد ثابت شد، از منظر فقه سیاسی شیعه، انتقاد و بیان خطاهای حکومت در یک جامعه اسلامی نه تنها حق، بلکه از تکالیف شهروندان محسوب میشود و تحت شرایطی این انتقاد میتواند در قالب نافرمانی مدنی صورت گیرد. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز با رعایت ضوابطی خاص، میتوان نافرمانی مدنی را یکی از وجوه اصل هشتم قانون اساسی دانست.
واژههای کلیدی: نافرمانی مدنی، مقاومت در برابر قانون، فقه سیاسی شیعه، نظم حقوقی، نظارت.