عنوان
جایگاه موضوع شناسی در اجتهاد
نویسنده
اصطلاحنامه
اجتهاد (Juristic Reasoning) | احکام | عرف (Customary law) | موضوع شناسی
ناشر
فصلنامه نقد و نظر، زمستان ۱۳۷۴، شماره ۵، ص.: ۸۷-۹۹.
تاریخ نشر
۱۳۷۴
توضیح
"نتیجه اینکه فقیه در حکم به کفر و نجاست قائلان به وحدت وجود نیازمند اطلاعات (بیرون فقهی) است; اطلاعاتی که هیچ گاه از طریق آشنایی با اصول فقه, صرف و نحو و منطق و رجال به دست نمی آید, بلکه از عرفان یا فلسفه باید وام گرفته شود و در نتیجه فقیه در صدور این فتوا یا باید خود عارف و فیلسوف باشد تا در این مسأله صلاحیت اظهارنظر داشته باشد یا باید به عارفان و فیلسوفان رجوع کند و نظر آنان در حق او حجت خواهد بود. حال سؤال این است که: اولا اعتبار چنین روشی در شناخت موضوع احکام چگونه اثبات می شود؟ ثانیا گزاره (الکل مست کننده است) گزاره ای است تخصصی نه عرفی, در نتیجه نفی و اثبات آن در صلاحیت علوم تجربی است و اگر رجوع به متخصص به عنوان شیوه ای عاقلانه مورد پذیرش شریعت است, چرا در این مورد نباید به متخصص رجوع کرد؟ ثالثا سرایت حکم مست کنندگی الکل از حیوان به انسان متوقف بر پیش فرضهای پیدا و پنهان بسیاری است که گمان نمی رود ایشان به آن پیش فرضها التفات فرموده باشند; تا چه رسد به اینکه درباره آنها به موضعگیری پرداخته باشند."