عنوان
تأملی بر جایگاه «عرف» و «عادت» در فقه و حقوق موضوعه ایران
نویسنده
اصطلاحنامه
ناشر
فصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، بهار ۱۳۸۱، شماره ۱۸۲، ص.: ۱۳۵-۱۶۸.
تاریخ نشر
۱۳۸۱
توضیح
این مقاله کوششی است برای نشان دادن این نکته که عرف و عادت مسلم چه مقدار در فقه و حقوق ایران تاثیر دارد و اینکه آیا می توان عرف را به عنوان یک منبع مستقل در کنار مصادر دیگر فقه و حقوق مطرح کرد یا نه؟ و اگر نتوان آن را مانند کتاب و سنت، منبعی مستقل به شمار آورد ارزش و اعتبار آن چقدر است؟ بنابراین بعد از تعریف عرف و بیان تفاوتهای آن با سیره، و دلایل حجیت آن به نگرش فقها پرداخته ایم. آنگاه اشکالات وارد بر نقش عرف و پاسخ آنها، منشا عرف و عادت، شرایط اعتبار عرف، بازتاب عرف در قواعد فقهی و قوانین موضوعه و برخی از احکام فقهی مستند به عرف را بررسی نموده ایم. سپس در تطبیق ماده 224 قانون مدنی ایران با موضوع بحث و همچنین موضوعاتی چون عرف و رویه قضایی، نقش عرف در مسایل کیفری و مواردی که قانون مدنی معطوف به عرف است، مطرح و در نهایت از مباحث طرح شده چنین نتیجه گیری شده است که در اعتبار فقهی عرف عقلا تردیدی وجود ندارد و رمز جاودانگی قوانین اسلام و نو و کار آمد بودن آن در پویایی فقه است که پویایی تحرک فقه نیز به نوبه خود در سایه توجه به عرف عقلا حاصل می شود. و اسلام همواره عرف صحیح را که منشا عقلایی داشته و با قانون شرع مخالفتی نداشته و ردعی از آن نشده باشد، معتبر دانسته است. با توجه به اینکه احکام به موضوعات تعلق می گیرد و موضوعات عرفی با گذشت زمان و نیز در مکانهای مختلف ممکن است دستخوش تغییرات و دگرگونی هایی گردد، طبیعی است که با تغییر موضوع، حکم نیز باید تغییر کند.