عنوان
عرف و سیره در فقه امامیه
نویسنده
استادراهنما
سیدمسلم حسینی ادیانی
استادمشاور
فریبا حاجیعلی
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
۱۳۸۸
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
ز، ۱۲ ص.
زبان
فارسی
توضیح
مهمترین مسئله ای که در استنباط حکم شرعی مطرح است ، منابعی است که فقیه باید به آنها استناد نماید ، چون هر امری صلاحیّت ندارد تا منبع استنباط حکم شرعی قرار گیرد ، از این جهت ضرورت دارد که پیرامون عرف و سیره تحقیقی ژرف صورت گیرد تا دلیل اعتبار یا عدم اعتبارآن در فقه امامیّه روشن شود. با تبیین دیدگاه امامیّه در باب ملاک حجیّت ادله استنباط ، دانستیم که هر دلیلی که قطع ایجاد نماید و یا از جانب شارع تأیید شود صلاحیت دارد تا در کنار ادله اربعه قرار گیرد . از بررسی مکاتب موجود در باب حجیّت عرف نتیجه گرفتیم که اگر چه همه این مکاتب تکلیف مطلق عرف و بنای عقلاء را تعیین نموده اند ، اما هر کدام در قسمی از اقسام عرف قابل تطبیق اند. زیرا مبادی عرف و بنای عقلاء گاهی بدیهیّات عقلی است بنابراین در این موارد می توان قائل به حجیّت ذاتی عرف و بنای عقلاء بود.اما حجیّت سایر عرف ها- که ناشی از بدیهیات عقلی نیستند - وهم عرف ها وسیره های عقلایی مستحدث ، منوط به امضاء شارع خواهدبود ، ضمن اینکه در سیره های مستحدث عقلایی و متشرعه ، حتی احراز عدم ردع کفایت نمی کند. بنابراین عرف و سیره در قسمی که حجیّت ذاتی دارد ، می تواند خود دلیلی برای احکام شرعی باشد ، عرف و سیره ای که از سوی شارع حجیّت آن ثابت شده است می توان آن را ابزاری در دست مجتهد دانست که در توسیع مدلول دلیل ، در جمع بین ادله ، در تخصیص اکثر و یا در تنظیم و تنسیق ادله و ... مورد مراجعه فقیه قرار می گیرد . در این کاربرد ، عرف در استنباط احکام طریقیّت خواهد داشت ، اما در مواردی نیز رجوع به عرف در استنباط قضایای فقهی موضوعیّت دارد و نه طریقیّت وآن هم زمانی است که عرف را منقح موضوعات عرفی بدانیم ، یا آن را در تنقیح ظهور دلیل بکار گیریم و یا در تطبیق مفاهیم موضوعات عرفی بر مصادیقشان ، به عرف رجوع نماییم . اساساً در این موارد حجیّت عرف نیازی به اثبات نخواهد داشت.
واژههای کلیدی: عرف، سیرهی عقلاء، سیره ی متشرعه، حجیت، استنباط حکم .