عنوان
مسائل مستحدثه،بانکداری ،تعریف پول
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1399/10/02
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
تعریف پول
بحث در تعریف مال گذشت و اکنون رسیدیم به تعریف پول. اهمیت بحث را در جلسه قبل عرض کردیم. این بحث، بحث مهمی است و آثار متعددی در فقه دارد. راجع به تعریف پول تعبیرات مختلفی شده است. در اینجا به بعضی از تعریفاتی که از پول شده شده اشاره می کنیم وکاملترین تعریفی که - معروف - هست آن را هم با افزودن نکاتی کاملتر می کنیم. چون به نظر می رسد همان تعریف کاملی که مطرح است، آن هم نقایصی دارد.
تعریف ابتدایی
تعریف ابتدایی پول: پول چیزی است که برای تبادل خدمات و کالاها از آن استفاده می شود. مثلاً شما یک کارگری را می گویید بیاید و بار من را ازجايی به جای ديگر انتقال دهد. این یک خدمتی به شما می کند و در قبال آن پولی می گیرد. همچنین برای مبادله کالا، یک کالایی نیاز دارید در مقابلش پول می دهید. این یک تعریف ابتدایی برای پول است که به یک خصوصیت مهم پول نیز در این تعریف اشاره شده. آن خصوصیت چیست؟ این است که وسیله مبادله است.
تعریف دیگر از پول:
پول چیزی است که در ازای کالا یا خدمات یا برای بازپرداخت بدهی آن را مورد استفاده قرار می دهند. این تعریف، نسبت به تعریف قبلی یک جمله اضافه دارد (برای این که انسان بدهی خودش را، دین خودش را ادا کند این پول وسیله آن هست).
تعریف معروف
ولی تعریفی که کأنّه جامع محسوب می شود، به اقتصاد دان معروف آقای کینزمنسوب است. آقای جان مینارد کینز(1946-1883م)، درپول واقتصاد نظریاتی دارد ایشان می گوید که پول با توجه به کارکرد و آثارش، بایستی دارای سه خصوصیت داشته باشد. اولاً: وسیله مبادله کالا باشد. ثانیاً: وسیله سنجش ارزش باشد. ثالثاً: وسیله ذخیره ارزش باشد. هر چیزی که این سه خصوصیت را داشته باشد پول نامیده می شود. [1] بعبارت دیگراولاً پول یک وسیله مبادله است برای تهیه چیزی، ثانیاً، معیار سنجش ارزش کالاهای مادی می باشد. مثلاً برای تعیین قیمت چیزی یا مقایسه بین دو شیء همسان برای روشن شدن تفاوت فیمابینشان، از این وسیله سنجش ارزش استفاده می شود. هر وسیله ای سنجش ارزش خود را دارد. – وسیله سنجش طول، متر و مایعات، لیتر و.... – ثالثاً وسیله ذخیره ارزش. یعنی می خواهید آن ارزش را در جایی دیگرنگهداری کنید. مثلا فرض کنید کسی سیب زمینی دارد. نگهداری سیب زمینی به مدت طولانی موجب خرابی آن می شود اما وقتی تبدیل به پول شد به راحتی قابل نگهداری است. پول دیگر خراب نمی شود. پس هر چیزی که سه تا کارکرد همزمان داشته باشد، وسیله مبادله، وسیله سنجش ارزش و وسیله ذخیره ارزش، این اسمش پول است. این تعریف است که ایشان مطرح کرده اند.
اشکال این تعریف
حالا در این تعریف به نظر می رسد که به ماهیت پول اشاره نشده، فقط به کارکرد پول اشاره شده. یعنی به خصوصیاتش اشاره شده به تعبیر ما به اعراض خاصه اش اشاره شده اما اینکه اصل پول ماهیتش چیست؟ بیان نشده است. لذا این تعریف تا حدودی مطلب را می رساند. ما در دنیا هر چیزی پیدا کردیم سه تا خاصیت را داشت اسمش را می گذاریم پول. یک زمانی فرض بفرمایید که سکه طلا این کار را می کرده یک زمانی سکه نقره، و در یک برهه زمانی اصلاً سکه طلا و نقره هم نداشته اند لذا پوست حیوانات را پول قرار داده بودند. مثلاً یک جاهایی هر کس می خواست پول جمع کند پوست حیوانات جمع می کرد. مثلاً سه تا پوست می داد و صد کیلو برنج می خرید. در جاهای دیگر پول مثلاً نمک بوده است. در جاهایی که نمک خیلی کمیاب بوده نمک می بردند. و در جاهای دیگرصدف دریایی پول بوده است. پس بنابراین، این پول هر سه خاصیت را داشت، حالا این سه خاصیت یا با سکه بوده و یا با اموال دیگری که در آن مورد و در آن شهر یا در آن منطقه دسترسی به آن مثلاً تا حدودی مطلوب بوده و قابل نگهداری بوده و زود فاسد نمی شده، آن را می آمدند پول انتخاب می کردند. حتی این تعریف شامل پول اعتباری هم می شود. این پول هایی که دولت چاپ می کند، این ها همین سه تا خاصیت را دارند. وسیله مبادله هستند وسیله سنجش ارزش هستند و وسیله ذخیره ارزش نیز هستند. پس بنابراین درهر نوع پولی که بگویید، این سه ویژگی هست.
ما عرض کردیم که این ها به جای خود ولی به ماهیت پول باید اول اشاره کرد. و لذا ما در تعریفمان می گوییم که پول مالی است. اولاً مال بودنش بیاید. نه چیزی است. و مال آن پنج خصوصیت را باید داشته باشد، پنج خصوصیتی که قبلا خواندیم. منفعت داشته باشد. مورد رغبت باشد. کمیابی نسبی داشته باشد. قابل اختصاص باشد. و شرع منافعش را از بین نبرده باشد، قانون منافعش را، حالا می گوییم شرع یا قانون، منافعش را کأن لم یکن نکرده باشد. پس بنابر این در تعریف جامع پول باید بگوییم: مالی است که به علاوه آن پنج خصوصیت، این سه تا خصوصیت و ویژگی را هم داشت باشد.
شاگرد: در مورد پول، اگر مانند نمک را در نظر بگیریم درست است ولی اگر جایی خمر معیار باشد چگونه است؟
استاد: خمر در ممالک اسلامی نمی تواند ملاک باشد. اما در ممالک دیگر که قانونشان منافعش را کأن لم یکن اعلام نکرده اند آن جا می تواند باز خمرهم پول باشد.
پس بنابراین پول مالی است که آن پنج خصوصیت را دارد به علاوه اینکه سه ویژگی را هم داشته باشد. حالا فرق نمی کند این امر اعتباری باشد مثل پول های اعتباری یا پول های غیر اعتباری. در پول های غیر اعتباری آن پنج تا خصوصیت خیلی روشن بود اما در پول اعتباری ممکن است بگویید کاغذ، چگونه جایگزین مال می تواند باشد؟ در آن جا مالیت وابسته به آن پنج چیز بود، دراین جا چگونه کاغذ مال می شود؟
می گوییم نه، این هم مال است آن پنج تا خصوصیت را هم دارد. این شبهه را همان جا جواب دادیم، گفتیم منفعت که می گوییم منفعت ممکن است همان وسیله مبادله بودن منفعت باشد. منفعت لازم نیست که همه اش خوردنی، آشامیدنی یا پوشیدنی باشد نه، همین وسیله مبادله بودن هم خودش یک منفعتی است. پس بنابراین پول اعتباری هم چون وسیله مبادله است منفعت دارد. مورد رغبت هست ویژگی دوم را دارد. چون منفعت دارد، گفتیم تناسب مستقیم است بین منفعت و مورد رغبت بودن. و کمیابی نسبی هم دارد، اگر کمیابی نسبی نباشد البته از مالیت می افتد. و گفتیم مورد رغبت بودن با این دو ویژگی تناسب مستقیم دارد. یعنی هم با منفعت و هم با کمیابی. پس چون این منفعت را دارد، این پول اعتباری هم پول است. پول اعتباری منفعتش چیست؟ وسیله مبادلاتی بودن. آن پنج خصوصیت را دارد به علاوه این سه خصوصیت. در این کارتهای بانکی که فقط رمز است، و به تلفن همراه شما می آید به صورت رمز با اینکه هیچ اسکناسی هم در کار نیست یعنی حتی در این پول هایی که به صورت دیجیتالی یک رمزی می دهند، به حساب شما این قدر واریز شد، ، باز در این ها هم، این خصوصیات هست. یعنی همان پنج خصوصیت هست، به علاوه این سه خصوصیت.
آن رمز را حتما یک جایی اعتبار می کنند در شورای پول و اعتبار به این مقدار مثلاً ما رمز اعتبار کردیم، آن مقدارش را تخصیص می دهند به شما. در هر حال همه آن خصوصیات پنج گانه به علاوه این سه خصوصیت در همه این پول ها هست. مالی است که دارای این هشت ویژگی می باشد.
ویژگی نشر توسط قوه حاکمه
نکته ای در اینجا ممکن است مطرح شود و آن هم این است که بعضی ها گفتند که باید یک قید دیگری اضافه کنیم. آن قید این است که باید از طرف قدرت حاکمه منتشر شده باشد. یعنی یک قدرتی پشتوانه این باشد. پس بنابراین، این قید اگر نباشد این پول نمی شود. ولی ظاهراً این قید درست نیست. قدرت حاکمه لازم نیست که پشتوانه اش باشد. آن چیزی که قیدش هست پذیرش عمومی است. و لذا در تاریخ داریم که بعضی از صراف ها پول ضرب می کردند. دولت هم اصلا کاری به پول آنها نداشتند. کار آن ها را مردم هم قبول می کردند صراف آدم درستی بوده و با نقره پول ضرب می کردند. پس این که قدرت حاکمه پشتش باشد لازم نیست، تنها پذیرش عمومی شرطش است.
و اتفاقاً ثابت شده این پول های رمزپایه، رمزپایه ای که الآن ایجاد شده و این غیر از پول دیجیتالی است که به حساب کارتی شما منظور می شود. چون پشت سر این پول هایی که به شماره حساب شما می آید دولت قرار دارد؛ بانک مرکزی هست. ولی پول های رمزپایه ای هست مثل بیت کویین مثل لایت کویین و امثال آن سه هزار نوع یا شاید بیشتر الآن در دنیا پول رمز پایه هست که در زبان انگلیسی به آن «کریپتوکارنسی» می گویند. کارنسی یعنی همان پول، کریپتو هم یعنی رمز. فقط رمز است و هیچ دولتی هم پشت سرش نیست. یک برنامه ای است در محیط اینترنت پخش شده و طبق معادلات ریاضی فعالیت می کند که ان شاء الله بحثش را در جای خودش انجام خواهیم داد. بر اساس معادلات ریاضی در خود محیط اینترنت کار می کند. مرکزی هم برای آن تعریف نکرده اند فقط در سیستم اینترنتی از محیط کاربران استفاده می کند. یعنی هر کسی که از این پول می خواهد بهره برداری کند از محیط اینترنت او یک مقداری می گیرد استفاده می کند. چون مورد پذیرش است این هم پول است.
این پول رمز پایه حدود دوازده سال پیش که اختراع شد ارزش چندانی نداشت طوری که با یک بیت کویین شما نمی توانستید حتی یک قوطی کبریت هم بخرید هیچ چیز نمی توانستید بخرید. ارزش خیلی کمی داشت. می توانستید صد دلار بدهید هزار بیت کویین بگیرید در صورتی که یک بیت کویین الان که من صحبت می کنم حدود پانزده یا شانزده هزار دلار است وهیچ دولتی هم پشت کار آن نیست. پس بنابراین وسیله مبادله هم هست. وبعضی از کشورها ویا شرکت ها در حال حاضر مالشان را با بیت کویین می فروشند.
شاگرد: قابل تبدیل به نقد هست؟
استاد: بله می توانید تبدیل کنید به دلار. البته در جاها و صرافی های خاص خود.
به هر حال ما می گوییم پول لازم نیست دولت پشت سرش باشد. پول چیست؟ مالی باشد که سه تا ویژگی داشته باشد که وسیله مبادله است یک، وسیله سنجش ارزش است دو، و وسیله ذخیره ارزش است سه. می بینیم که این در تمام پول ها هست. پس این این قید را که برخی ها می گویند از طرف قوه حاکمه منتشر شده باشد این قید لازم نیست. این قید هم از نظر تاریخی مردود است - در تاریخ پول هایی داشته ایم که اشخاص منتشر می کردند و مورد اعتماد بوده - و هم از نظر فعلی هم که الآن که این پول های رمزپایه ایجاد شده که هیچ مرکزی برای این ها وجود ندارد از نظر سیستم یک سیستمی ایجاد شده که در اینترنت هست البته وجودش وابسته به اینترنت است اگر کل عالم اینترنت بخوابد این پول از بین می رود ولی اگر در بخشی از عالم اگر اینترنت وجود داشته باشد از بین نمی رود چون در حافظه ها هست. در حافظه همه اطلاعات مربوط به اینترنت هست یعنی هر کس که متصل به بیت کویین بشود همه اطلاعات مربوط به پول رمز پایه دیگران را می تواند داشته باشد. می توانید بدانید که الآن در فلان حساب چقدر بیت کویین هست. بیت کویین امروز از کجا به کجا رفت؟ اما به حساب چه کسی رفت را نمی دانید. مثلاً از این اتاق در آمد به آن اتاق رفت و الآن در کدام اتاق چقدر هست اما این اتاق ها صاحبانش چه کسی است این معلوم نیست. و لذا این پول خصوصیاتی دارد که باید در وقتش بحث شود. این نوع پول یکی از راه هایی هست که با این جلوی تحریم ها یعنی آن به اصطلاح ظلمی که ظالم ها می گذارند بر علیه دولت ها می شود با این از بین برد چون مشخص نمی کند که چه کسی دارد، صاحبش مشخص نیست، صاحبش فقط یک ایمیل است، ایمیلی که توسط صاحبش ایجاد می شود. آن پول بصورت یک رمزی است که در اختیار صاحبش است. اگر هم یک وقتی آن رمز را فراموش کرد یا از دنیا رفت و به کسی نگفت آن پول هم دیگر قابل استخراج نیست توسط هیچ کس، هیچ مهندسی دیگر نمی تواند آن پول را استخراج کند. به هر حال یک همچنین ویژگی هایی دارد. ولی می گوییم این هم الآن همه خصوصیات پول را دارد. پس بنابراین، این قیدی که توسط قوه حاکمه باید منتشر شده باشد این قید لازم نیست. قید اگر می خواهید بیاورید باید بگویید مورد پذیرش عمومی واقع می شود. مورد پذیرش باشد و وقتی که ما گفتیم که این سه تا خصوصیت را دارد معنایش این است که این قید پذیرش در درون این ها البته خوابیده ولی اگر می خواهید تصریح کنید چون می گویید در مقام تعریف باید خصوصیت ذکر شود ذکر کنید بگویید که مورد پذیرش عمومی واقع بشود.
پس بنابراین پول آن مالی است که دارای این سه خصوصیت باشد وسیله مبادله، وسیله سنجش ارزش، وسیله ذخیره ارزش و مورد پذیرش عمومی باشد.
وسیله اجرای سیاست های اقتصاد و توزیع مجدد ثروت
یک خصوصیت دیگری هم هست راجع به پول آن را هم باید گفت. آن چیست؟ آن هم این است که ابزار برای اجرای سیاست های اقتصادی است. البته این در آن پول هایی که قوه حاکمه پشت سرش هست این قید می آید. در پول های اعتباری موجود که دولت ها منتشر می کنند می آید، در پول های غیر اعتباری نمی آید پس اگر پول اعتباریی که توسط دولت منتشر می شود بخواهیم آن را مشخص تر کنیم باید این قید را بیاوریم وسیله ای برای اجرای سیاست های اقتصادی است. دولت با انتشار پول اقتصاد را کنترل می کند تولید را بالا می برد، تولید را پایین می آورد، توزیع ثروت می کند. ثروت شما را می گیرد و هر طوری که خواست دوباره توزیع می کند. چون وقتی پول چاپ کرد اگر کالا محدود است آن ارزش پول که دارید کم می شود یعنی می رود در اختیار آن پول های جدید که چاپ شده قرار می گیرد. و این یعنی از جیب شما در میارند دوباره هر جا خواستند خرج می کنند. پس وسیله اجرای سیاست های اقتصادی هم هست.
البته در پول اعتباری که دولت چاپ می کند یعنی در اختیار قوه حاکمه باشد اما در پول به معنای عام که در اختیار دولت نباشد مثل این پول های رمزپایه این قید که وسیله و ابزاری برای اجرای سیاست های اقتصادی بودن دیگر معنی ندارد چون اصلاً تحویل قدرت خاصی نیست تا آن وسیله باشد، به اصطلاح ابزاری باشد برای اجرای سیاست های اقتصادی.
اتلاف و بین بردن یکی از ویژگی های پول
نکته دیگر این که اگر یکی از ویژگی هایی که شمردیم از بین ببرند ضمان دارد یا نه؟ اگرکسی یکی از این سه تا ویژگی پول شما را تلف کرد یا مقداری از آن ویژگی را از بین برد. فرض کنید که به آقا ده میلیون تومان دادید آقا هم دو سال بعد ده میلیون تومان شما را برگرداند این ویژگی اول محفوظ است، وسیله مبادله هست وسیله سنجش بودن هم هست ولی حفظ ارزش، ذخیره ارزش بودن آن از بین رفته یا ضعیف شده. چون الآن حافظ ارزش نبوده آن ارزش پایین آمده. حال آیا این ضمان دارد یا ندارد؟ همین که وسیله مبادله هست آیا پول محفوظ است یا نه؟ یا به عبارت دیگر در همان پنج تا خصوصیتی که به عنوان مال بود اولش این بود که مال باشد که دارای منفعت باشد، دوم مورد رغبت، سوم کمیابی، چهارم قابل اختصاص، پنجم شرع منع نکرده باشد، اگر برخی از این ها از بین رفته باشد چگونه؟ می گوییم این ضمان دارد یا ندارد؟
یک وقت طبق ادله خاصه محاسبه می کنیم، روایت خاصه، در روایت مثلاً می پرسد که من از یک کسی درهم گرفتم الآن می خواهم درهمم را ادا کنم آیا درهم های فعلی را بدهم یا درهم های قبلی را، روایت در این خصوص متعارض است، در برخی از روایات آمده درهم های قبلی را باید بدهید در بعضی از روایات آمده درهم های فعلی را باید بدهید[2] .
یک وقت از نظر اجماع نگاه می کنیم که مثلی را با مثل باید ضامن بود قیمی را با قیمت. اجماع هست و این مال باید ببینیم مثلی است یا قیمی است که آقایان اکثراً می گویند مثلی هست پس همان مثلش را بده. یک وقت نه از طریق عمومات بررسی می کنیم. به نظر می رسد که چنانکه ما در مال گفتیم طبق ادله عامه من اتلفَ مال الغیر فهو له ضامن یا می گوید که ﴿لکم رئوس اموالکم لا تَظلمون و لا تُظلمون﴾ باید رأس المال به شما برسد نه مورد ظلم قرار بگیرید نه به دیگری ستم بکنید این است که همه خصوصیات باید محفوظ باشد. و الا اگر یک خصوصیتش از بین برود این رأس المال بهش نرسیده یا رسیده همراه با ظلم رسیده. این آیه قرآن کریم در مورد دیون است. پس طبق ادله عامه نیز باید مساله را بررسی کرد. ما می گوییم که پول اگر خصوصیاتش شناخته شد اگر کسی یکی از این خصوصیات را از بین برد نسبت به آن طبق ادله عامه ضامن است یا خیر؟ باید این موضوع را بررسی کنیم. همچنین طبق ادله خاصه که به اصطلاح ضمان مثلی به مثل است ضمان قیمی به قیمت باید بحث کنیم، یا روایات خاصه در باب درهم ها. پ
اما فعلاً ما طبق ادله عامه نظرمان این است که این آقا ولو یکی از ویژگی ها را از بین ببرد ضامن است. دلیل ما هم هم آیه کریمه است ﴿فلکم رئوس اموالکم لا تَظلمون و لا تُظمون﴾. [3] اتفاقاً رأس المال به آن سرمایه می گویند. باید آن سرمایه محفوظ بشود به گونه ای که ظلم به آن طرف نشود. و همچنین ضمان مقتضای قاعده من اتلف است چون من اتلف مال الغیر هم صدق می کند ولو اتلاف در یک جنبه اش باشد.
شاگرد: اگر اتلاف از ناحیه دولت صورت گیرد باز این ضمان هست؟
استاد: بله ادله آن را هم شامل است. آن را هم می گیرد.
البته آقای طلبکار رجوع می کند به بدهکار ولی بدهکار رجوع می کند به دولت که چرا ارزش پول را مثلاً [کم کردید]. طلبکار رجوع می کند می گوید آقا قیمت پولم را پایین آوردید پس جبران کنید بدهکار باید جبران کند ولی جبران که کرد می رود از دولت مطالبه می کند.
شاگرد: چگونه از دولت مطالبه کند؟
استاد: از نظر شرعی چون اتلافی صورت گرفته طلبکار قهرا از همان کسی که بدهکار است مطالبه می کند و از بدهکار می گیرد. بدهکار باید برود بگوید که شما چرا این کار را کردید این پول در جیب من بود فردا دیدم که نصف شد. من هم مجبور شدم دو برابر به او بدهم. پس چه کسی نصف کرده؟ می بینیم که آن آقا نصف کرد که پول چاپ کرد. او ضامن است باید بدهد. پس بنابراین هر کسی هر خصوصیتی از پول را از بین برد طبق این ادله عامه او ضامن خواهد بود. الحمد لله رب العالمین.