عنوان
المنهج الاجتهادي لحكم المسائل المستحدثة
نویسنده
اصطلاحنامه
اطلاقات | حکم | رویکرد فقهی | عرف (Customary law) | عمومات | عناوین ثانوی | مسائل مستحدثه (New problems (Islamic law))
استادراهنما
علی سائلی
استادمشاور
جواد الروحانی
محل نشر
قم
تاریخ نشر
۲۰۱۸م.
مقطع تحصیلی
دکتری
مشخصات ظاهری
ح، ۲۵۷ ص.
زبان
عربی
توضیح
یادداشت: عنوان فارسی: منهج اجتهادی حکم مسائل مستحدثه.
این رساله که به منهج اجتهادی حکم مسائل مستحدثه نام گرفته است حاوی مطالب ارزشمند و ریشه ای می باشد، وبیانگر شیوه ای است که یک فقیه در روند استخراج حکم مطالب جدید آن را می گیرد، زیرا فروان بودن این مطالب وفروع انها در طول تاریخ بر کسی پوشیده نیست واین که ضرورت دارد که پاسخ آنها داده شود وحکم خدای متعال در انها بیان گردد، این بدین دلیل است که ما معتقدیم که شریعت همه جوانب زندگی انسان را شامل ودر همه اعصار وتا ابد ادامه دارد . ما در این مسائل اهمیت منهج اجتهادی را مشخص نمودیم واین که اهمیت بر سایر روش های اجتهادی تفوق دارد، وهمچنین امتیازات کلی بگونه ای وجود دارد که این روش اجتهاد را شاخص تر ساخته وبرای آن نشانه ها وپایه های اساسی را معین می نماید ونیز آثار قابل توجهی را برای همین مسائل جدید در مسیر تکاملی مباحث فقهی آشکار می سازد. واین که شریعت اسلامی متکفل همه مراحل زندگی ودر همه مقاطع زمان می باشد. ما در این رساله معانی لغوی واصطلاحی یکایک از واژه های موجود در عنوان رساله را مورد بحث وبرسی قرار دادیم وانواع مسائل مستحدثه را هم توضیح داده وملاک معتبر در تشخیص آنها را نیز روشن ساختیم. وما حجیت همه عمومات واطلاقات در روند استنباط حکم مسائل جدید ثابت کردیم« واین که هیج توجیهی بر آنچه که برای عدم حجیت آنها اقامه شده است اعتبار ندارد. وهمچنین نسبت به ملازمه میان آنچه که عقل به آن حکم می کند وآنچه که شرع به آن حکم می کند نیز بحث نمودیم وبین داشتیم که ملازمه ای وجود ندارد به این دلیل که دلایل اثبات ملازمه کافی نیست وبه عکس آن عدم ملازمه هم اثبات نشده است چون دلایل عدم اثبات هم کافی نیست ودر نتیجه نظر ما در این مساله توقف است. وبرای ما روشن شده است که بس از توضیح ارتباط میان عنوان های اولی وعنوان های ثانوی آن عنوان های ثانوی در روند استنباط حکم مسائل مستحدثه اثر دارد. وعلیرغم این که عرف نمی تواند در تشخیص مسائل جدید دلیل باشد مع ذلک عرف خود نقش بسیار با اهمیتی دارد که هیج عالم استنباط کننده احکام الهی از آن بی نیاز نخوهد شد وعرف رای: تشخیص مقصود مفاهیم در دلیل، برای مطابقت دادن به مصادیق آنها برای فهمیدن دلیل شرعی، وبرای جمع عرفی میان دو دلیل متعارض مؤثر خوهد بود. وهمین طور برای ما معلوم شد اصول عملیه نیز خود نقش مهمی را برای استنباط برخی از احکام مسائل جدید ایفا می کند. من بعد برخی از موارد مسایل جدید بحث وبررسی قرار دادیم وشیوه اجتهادی که فقیه در استنباط احکام آنها بیان کردیم. وآن موارد عبارتند: حکم ذبح نمودن با دسگاه های ماشینی جدید، بارور شدن لوله ای، کالبد شکافی وپیوند زدن اعضای انسان. ورساله را با بیان نتایج به دست آمده از خلال این بحث خاتمه دادیم.
واژههای کلیدی: منهج اجتهادی، مسائل مستحدثه، عمومات واطلاقات، عنوان های ثانوی، عرف.