عنوان
بررسی فقهی حقوقی بیع اعضاء بدن (فایل منبع موجود نیست)
نویسنده
اصطلاحنامه
استادراهنما
محمدرسول آهنگران
استادمشاور
سیداسحق حسینی کوهساری
محل نشر
تهران
ناشر
تاریخ نشر
1387
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
زبان
فارسی
توضیح
پیشرفت های چشمگیر دانش پزشکی، پیوند اعضای بدن را به عنوان راه آسا ن درمان بیماری ها قرار داده است و از آن جایی که شرع مقدس برای حفظ حیات و سـلامت انـسان ها اهمیت والایـی قائل است لذا اصل مسئله ی پیوند اعضاء مورد تأییـدش بـوده و حتـی گـاهی واجـب شـمرده شـده است. به تبع مسئله پیوند اعضاء، خرید و فروش (بیع) اعضاء بدن به عنوان یکـی ا ز راه هـای معقـول و موجه تأمین عضو پیوندی، به خاطر کمبود اعضای پیوندی، به طور جدی مطرح گردیده است. مخالفان بیع اعضاء در فقه و حقوق، دو پایه اساسی آن، یعنی؛ مالیت داشـتن و ملکیت اعـضای بدن را مورد تردید قرار داده اند ولیکن موضوع مذکور دارای اعتبار کافی است. مالیت عرفی و عقلایی اعضای بدن و بر فرض عدم پذیرش آن، مالیت یافتن آنهـا پـس از جـدا شدن در زمان حیات و به طور کلّـ ی پـس از مـرگ، بـه خـاطر داشـتن مرغوبیت و منفعـت حـلال عقلایی و همچنین مالکیت اعتباری آنها و یا حداقل سـلطه ی انـسان بـر اعـضایش، توانـایی لازم را برای فروش آنها به وجود آورده است. در این میان هبه ووصیت نیز به عنوان راه های دیگر مطرح اند که مخالفان بیع اعضاء بـه سـمت آنها، به خصوص هبه، تمایل دارند. در بحث جداسازی عضو از میت، در موضوع مرگ مغزی، علم پزشکی نقطـه ی مقابـل فقـه را مطرح کرده است، علم پزشکی معتقد به مرگ مغزی به عنوان مرگ حقیقی است که صحیح تر بـه نظر میرسد. لذا درست است که همهی اعضای بدن دارای جایگاه والای انسانی است اما بیع اعضای بدن نیز به عنوان یک راه حل مطرح شده است که با وجود اهـداف عقلایـی تـوأم بـا معنـوی، راه حـل معقول و موجهی می باشد.
واژههای کلیدی: -