عنوان
مستثنیات از حرمت غناء،مبحث غیبت،مکاسب محرّمه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
نویسنده
تاریخ نشر
1396/11/01
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با استثنای حرمت غناء در اذکار و فضائل بود. مستند کسانی که مدّعی استثناء بودند روایتی از امام سجّاد (ع) بود[1] . روایت را دیروز عرض کردیم. حضرت در این روایت به راوی که از حکم خرید جاریهای صاحب صدا سؤال میکند، میفرمایند اگر این جاریه تو را به یاد بهشت میاندازد، خرید او مشکلی ندارد.
مرحوم سبزواری در مقام اشکال به این استناد و استدلال، میفرمایند دلالت این روایت بیشتر بر خلاف مطلوب مدّعیان استثناء میباشد؛ زیرا حضرت میفرمایند به فکر بهشت و آخرت خود باش و در رعایت و مراقبت از آن زندگی کن. این معنی قطعاً با غناء سازگار نیست؛ آنجا که غناء محقّق شود، دیگر ذکری از آخرت در میان نیست.[2]
ولی به نظر ما، اولاً این روایت ضعیف است و نمیتوان به آن اتّکا نمود. ثانیاً در دلالت آن میتوان نکتهای را استظهار نمود؛ از مرحوم خوئی این قول را نقل کردیم که ایشان برای محتوای آواز، دخالتی در شکلگیری موضوع غناء قائل بودند. به نظر ما محتوای غناء دخالت تامّ در شکلگیری موضوع غناء ندارد، ولی وقتی یک آوازی دارای محتوای حقّی بود، میتواند تا حدودی مانع از تحقق اطراب شود.
دلیل دیگر برای جواز اصل است. وقتی ما شک کردیم که غناء آیا در ذکر و دعا حرام است یا خیر، اصل آن است که جایز است. و گاه ممکن است که شک در موضوع باشد یعنی شک میکنیم که آیا غناء محقق شده است یا خیر، اصل بر عدم تحقق غناء است.
قول دوّم: حرمت غناء در ذکر دعاء و فضائل
مرحوم شیخ انصاری قائل هستند اگر مفهوم "صوت لهوی" در جایی محقّق شود، حکم حرمت مترتّب خواهد شد؛ و در رابطه با دعاء و فضائل نمیتوان دلیلی برای استثنای حکم یافت.[3]
به نظر ما نیز این سخن حقّ است. در جایی که موضوع غناء محقّق شود حرام خواهد بود. ولی اگر شکّ داشتیم، اصل بر جواز است.
مستثنای هفتم: هلهله
در این رابطه دو قول وجود دارد.
قول اوّل: جواز
مرحوم صاحب جواهر قائل به جواز این صوت هستند.[4] به نظر میآید که هلهله اصلاً عنوان لفظ و کلمه بر آن صدق نمیکند. در صورت صدق عنوان کلام بر آن تحقق عنوان لهو و لعب بر آن محل اشکال است. آیتالله مکارم شیرازی در این رابطه اشکالی دارند، به نظر ایشان اگرچه جواز هلهله به جهت اصل برائت صحیح است. ولی نمیتوان آن را در زمره الحان اهل فسوق و در نتیجه مصادیق غناء تلقّی نمود.[5]
قول دوّم: منع
مرحوم سید لاری در حاشیه بر مکاسب قائل به منع از این صدای زنان در مجالس شادی شدند؛ و حتّی در عروسی هم آن را ممنوع اعلام کردند.[6]
به نظر ما، مادامی که این صدا را مصداق یکی از عناوین محرّم قرار ندهیم، نمیتوان دلیلی بر حرمت آن آورد.
مستثنای هشتم: سرود مخصوص جنگ
شما بعد از این همه بحث در رابطه با مستثنیات، میتوانید با تطبیق قواعد تکلیف این مورد را هم روشن کنید. اگر "صوت مطرب لهوی" تحقق یابد، موضوع حرمت محقّق شده است؛ امّا در غیر این صورت دلیلی برای تحریم آن نداریم. در رابطه با سرودهای جنگی چهبسا بتوان ادّعا کرد که صوت لهوی به جهت وجود میدان جنگ و التهاب کارزار محقّق نمیشود. پس اصلاً ما مصداقی از غناء نداریم تا از حرمت استثناء کنیم.