توضیح

هدف: بررسی و پژوهش ریزبینانه حول محور اجبار زوجه به تمکین می تواند سبب اصلاح تفکرات ناصواب برخی از مردان نسبت به زنان شود و با ارائه راهکارهایی موجب شناخت بهتر و دقیق تر زنان نسبت به حقوقشان گردد هم چنین امید است قانون گذار ایران که سالیان متمادی حکم الزام زوجه به تمکین را صادر میکند، از نظر خود روی برگرداند و در جهت حمایت ازجامعه زنان و جرم انگاری نمودن اجبار آنان به تمکین، ساز و کار مناسبی را در پیش گیرد تا زنان از آسیب های این چنینی در امان بمانند. روش پژوهش: الف: روش پژوهش،کتابخانه ای و مطالعه موردی ب: روش گردآوری اطلاعات:در روش گردآوری اطلاعات با توجه به نوع تحقیق با مراجعه به منابع علمی شامل کتب داخلی و خارجی،مقالات داخلی و خارجی و هم چنین سایت های معتبر علمی اطلاعات مورد نیاز تحقیق گردآوری خواهد شد. ج:روش تجزیه و تحلیل:اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی انجام خواهد شد. یافته ها: از گذشته های بسیار دور موضوع تمکین اجباری زوجه و یا عدم تمکین وی در نظام حقوقی کشورهای اسلامی و غیراسلامی مطرح بوده است.تمکین دارای دو معنی عام و خاص است.تمکین به معنی خاص آن است که زن نزدیکی جنسی با شوهر را به طور متعارف بپذیرد و جز در مواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه جنسی با او سرباز نزند اما تمکین به معنای عام آن است که زن وظایف خود را نسبت به شوهر انجام دهد و از او در حدود عرف و قانون اطاعت کند. در مانحن فیه تمکین خاص مدنظر است .بر اساس قران کریم زن و مرد مساوی و دارای هویت واحد بوده و هر دو متصف به وصف انسان و بدون هیچ گونه تمایزی درانسان بودن می باشند.اینکه زن و مرد دارای حقوق و تکالیف متفاوت می باشند، به دلیل ایفای نقش های اجتماعی متفاوت است که تمکین خاص زوجه از زوج یک نمونه از این نقش هاست منتها جنبه جبربخشیدن به این موضوع از عدالت و انصاف به دور است. نتایج: خشونت علیه زنان پدیده ای است که در آن زن به خاطر جنسیت خود، مورد اعمال زور و تضییع حق از سوی جنس دیگر واقع می گردد. چنان چه این نوع رفتار در چارچوب خانواده و بین زن و شوهر باشد، از آن به خشونت خانگی تعبیر می شود. عواقب منفی اجتماعی نیز نظیر افزایش هزینه مراقبت های بهداشتی به دلیل ابتلای زن به بیماری های جسمی و روانی ناشی از خشونت، کاهش بهره وری و نیروی کار زنان از پیامدهای دیگر این معضل فرهنگی اجتماعی و بهداشتی می باشند. در واقع زنان به صورت بالقوه نه تنها در عرصه عمومی مورد تجاوز قرار می‌گیرند بلکه در خانه، در بستر زناشویی هم از این گزند در امان نیستند. تجاوز زناشویی درتمام حد و مرزهای اجتماعی، اقتصادی، سن، نژادها، قومیت ها، سطوح آموزشی و طول مدت زناشویی می تواند اتفاق افتد. میزان قبول یا رد تجاوز زناشویی به عنوان یکی از اقسام خشونت خانوادگی و پنهانی ترین نوع آن به فرهنگ و قوانین روابط جنسی زن و شوهر در آن جامعه برمی گردد. در فرهنگ برخی کشورها زنان به دلایل جامعه پذیری نارسا یا برداشت های نادرست از مذهب خود را جزء مایملک مرد می دانند که در هر زمانی می بایست به نیازهای جنسی همسرشان بی چون و چرا پاسخ مثبت دهند. برخی زنان نیز به دلایل وابستگی اقتصادی یا ترس از طلاق و جدایی در مقابل خواسته های نامعقول جنسی همسرشان تن در می دهند و مهر سکوت بر لب می زنند.
واژه های کلیدی: جرم انگاری، اجبار همسر به تمکین، فقه، حقوق ایران، اندولزی.