بررسی فقهی شیوه های موسوم به بازارسازی در بورس اوراق بهادار تهران
فصلنامه پیام مدیریت، زمستان ۱۳۸۵ و بهار ۱۳۸۶، شماره ۲۱ و ۲۲، ص.: ۱۱۹-۱۵۵.
۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ش.
یادداشت: نام کنونی نشریه: فصلنامه چشم انداز مدیریت بازرگانی.
قیمت سهام در بورس بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود، گاهی اوقات به دلایلی، عرضه یا تقاضای یک سهم، به طور غیرمتعارف افزایش یا کاهش می یابد، این عدم تعادل ممکن است بر تصمیم سایر سهامداران تاثیر گذاشته و موجب گردد که آنها نیز به صف فروشندگان یا خریداران آن سهم بپیوندند. در اغلب بورسهای توسعه یافته برای جلوگیری از این عدم تعادل که منجر به نوسانات شدید قیمت اوراق بهادار میشود، نهادهایی تحت عنوان بازارساز به وجود آمدهاند. بازارسازها با خرید سهام، در شرایط عرضه زیاد و فروش سهام، در شرایط تقاضای زیاد، از تغییر بی رویه قیمت یک سهم، جلوگیری به عمل آورند و موجب میشوند قیمت آن عادلانه باقی بماند، نقدشوندگی آن افزایش یابد و معاملات آن پیوستگی یابد.
در کشور ما علیرغم اینکه چند دهه از عمر بورس اوراق بهادار تهران میگذرد، فقدان نهادهای مناسب بازارسازی، برخی فعالان بازار را به سوی روش های غیررسمی، موسوم به بازارسازی سوق داده است. شیوه هایی که نه تنها از حیث تخصصی، کارکردهای بازارسازی را محقق نمیکند بلکه از حیث فقهی نیز ممکن است از مصادیق غش و تدلیس در معامله به شمار آیند. این مقاله به معرفی شیوه های موسوم به بازارسازی در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته و وضعیت این شیوه ها را از حیث فقهی مورد بررسی قرار میدهد.
واژه های کلیدی: بورس اوراق بهادار، بازارسازی، غش، تدلیس.
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد