قاعده امان در فقه روابط بین الملل
فصلنامه رهنمون، زمستان ۱۳۸۷ و بهار ۱۳۸۸، شماره ۲۱ و ۲۲، ص.: ۱۰۱-۱۲۸.
۱۳۸۷ و ۱۳۸۸
اين قاعده از سوى ديگرى با روح كلى حاكم بر احكام اسلام همنواست،زيرا مهمترين مقصد تعاليم اسلامى هدايت انسانها بوده و بدين جهت حتى كسانى كه در شرايط جنگى با مسلمانان قرار دارند يعنى كفار حربى را نيز شامل مىشود و اين امان در حقيقت فرصتى است كه اسلام براى هدايت كفّار پيشبينى نموده است. بهكارگيرى كلمهى«مشركين»مبيّنت اين معنا است كه هر فردى از هر صنفى از كفار تقاضاى مجاورت و پناهندگى نمايد بايد به او پناه داد و اصولا انعقاد عقد امان بر امام يا مسلمانان الزام تكليفى و براى مستأمن يك حق تلقى مىگردد. 16 سكونى نقل مىكند كه:«قلت لابى عبد اللّه(ع)ما معنى قول النبى(ص)يسعى بذمتهم ادناهم؟قالو:لو أنّ جيشا من المسلمين حاصروا قوما من المشركين فاشرف رجل فقال:اعطونى حتى القى صاحبكم و اناظره فاعطاه ادناهم الامان وجب على افضلهم الوفاء به»17 يعنى به امام صادق (ع)عرض كردم معناى فرمايش رسول اكرم«يسعى بذمتهم ادناهم»چيست؟فرمود:اگر سپاهى از مسلمانان لشكر مشركين را محاصره كردند و سپس يكى از آنها جلو آمد و گفت: به من امان دهيد تا فرمانده شما را ملاقات نموده و با او به بحث بپردازم وسپس پائينترين سرباز اسلام او را امان اعطا نمود بر عالىرتبهترين افراد لشكر مسلمانان واجب است كه به اين امان پاىبند باشد. 4. درخواست امان از ناحيهى كافر برخى از فقها بر اين باروند كه عقد امان بايد پس از درخواست امان از طرف مستأمن منعقد گردد ف لذا اعطاى امان از سوى مسلمانان بدون درخواست كفار مشروع نمىباشد،همچنان كه شهيد ثانى در زمينهى تعريف امان مىنويسد: «هو الكلام و ما فى حكمه الدال على سلامه الكافر نفسا و مالا اجابه لسؤاله ذلك»؛ يعنى،امان در مقام اجابت درخواست امان كفار صورت مىپذيرد اين تلقى مبتنى بر آيهى شريفه و برخى روايات مىباشد.
واژه های کلیدی: قاعده، امان، مومن، مستامن، فقه روابط بین الملل.
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد