"شما مالک را بطور مطلق و بلفظ کیف شاء مسلط میدانید و معتقد هستید که این مالک میتواند در ملک و مال خود همهگونه تسلط داشته باشد ولی عملا مشاهده میکنید که بموجب قوانین متعدد و تحت تأثیر و فشار احتیاجات زندگی و مقتضای مدنیت حدود و استثنائات بسیاری بر این حق وارد شده است و بر اثر آن مالکین از بسیاری از تسلطات محروم گردیده و این محرومیتها تماما از ضروریات زندگانی اجتماعی پدید آمده و بدون آنها حفظ انتظامات و تأمین معیشت و حیات مردم غیر مقدور میشده است و این محرومیتها به تناسب تطورات و ترقیات اجتماعات روز بروز افزونتر خواهد بود بیآنکه مالکیت اساسا از بین برود و یا وقفه در تطورات آن حاصل کردد."