عنوان
بررسی آزار جنسی زوجه در روابط زناشویی در فقه و حقوق ایران و حقوق انگلیس (فایل منبع موجود نیست)
نویسنده
استادراهنما
زهرا سادات میرهاشمی
استادمشاور
مریم احمدی نژاد
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
۱۴۰۰
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
زبان
فارسی
توضیح
خانواده همواره بعنوان پایه و سلول اصلی جامعه شناخته شده است و از نظر اسلام آنچه که اصل و محور است، تشکیل کانون خانوادگی است. هنر دین مبین اسلام این است که غریزه جنسی و غریزه زوج طلبی انسان را درخدمت تشکیل خانواده قرار داده وکاری کرده است که کانون خانواده با پشتوانه غریزه جنسی تحقق پیدا کند و باقی بماند.نکاح، علاوه بر یک تقاضای طبیعی، یک سنت دینی و اسلامی نیز هست. فرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعه خانواده، یکی از فرصت های مهم زندگی است. از طریق عقد نکاح، علقه زوجیت بین زن ومرد برقرار می شود. به محض وقوع نکاح صحیح، حقوق و تکالیفی به عهده ی زوجین قرار می گیرد. رعایت این حقوق و انجام مسئولیت ها، سبب صمیمیت و نزدیکی بیشتر زوجین می شود و از بروز هرج و مرج درخانواده جلوگیری می گردد. برخی تکالیف مشترک و برخی مختص زن و مرد است. از جمله تکالیف مختص مرد، پرداخت نفقه در عقد دائم و مهریه زن است و زن به موجب عقد نکاح موظف به ادای وظایف زوجیت و تمکین است. تکالیف مشترک زوجین این است که اولا هردو مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند و دوما باید در تشدید مبانی خانواده و تربیت اولاد، یکدیگر را معاضدت نمایند. ازجمله مجاری مهم جریان اصل حسن معاشرت، در روابط جنسی زوجین می باشد. در فقه و دین اسلام، احکام و آداب خاصی را برای آمیزش با همسر در نظر گرفته است. میتوان به آیه222 سوره بقره اشاره کرد که در این آیه خداوند متعال مردان را از برقراری رابطه با همسران خود در زمان عادت ماهیانه، منع کرده است و علت این مساله را هم اینگونه بیان کرده که آمیزش با زنان در این دوره زمانی، سبب آزار و اذیت زن می شود. در ادامه آیه شارع، مردان را بعد از طهارت از حیض امر به برقراری رابطه به همان نحو متعارف که دستور داده است، می نماید. نتیجه این که، مردان موظف به برقراری رابطه جنسی با همسران خود به نحو متعارف هستند و از انجام رابطه ای که به هرنحوی موجبات آزار و اذیت زن را فراهم می کند، منع شده اند.امروزه به دلیل عدم رعایت حقوق و تکالیف بین زوجین و عدم رعایت مبانی مستحکم فقهی و اخلاقی در زندگی زناشویی، خانواده در معرض انواع آسیب ها و ناامنی های فراوانی قرار گرفته است. ازجمله این آسیب ها، ظهور جرایم جنسی و تجاوز جنسی است. تجاوز جنسی، ازجمله جرایمی است که در تمامی کشورها جرم انگاری شده است. قوانین جزایی ایران هم که متاثر از حقوق کیفری اسلام است، در دوبخش حدود و تعزیرات تحت عنوان زنا و لواط و مساحقه به این جرایم پرداخته است.حقوق انگلیس که یک نظام قدیمی و کامن لا می باشد و مبتنی بر رویه قضایی و آرای محاکم است، صرف عدم وجود رضایت در تحقق جرم جنسی را کافی دانسته است و این مفهوم را به روابط زناشویی نیز بسط داده است و رابطه جنسی بین زن و شوهر که بدون رضایت زوجه باشد را جرم انگاری کرده است.در دین اسلام و فقه امامیه، به اصل تحکیم خانواده که مستند به ادله نقلی همچون آیات قرآن و احادیث نبوی و ادله عقلی همچون مصلحت و ضرورت، تاکید فراوانی شده است. بنابراین لازم است مبنای رویکرد قانون گذار و قوه قضائیه به حقوق خانواده، این اصل باشد.عده ای در صدد هستند که مفهوم تجاوز جنسی در بستر روابط زناشویی، به همان معنا و مفهومی که در حقوق انگلیس مطرح شده است را در حقوق ایران مطرح کنند و بگویند که در ارتباط جنسی بین زوجین هم عنصر رضایت زوجه، بعنوان یک معیار اصلی تلقی شده و در صورت عدم رضایت او، جرم تجاوز جنسی به زوجه محقق شده است. اما این نظریه که امروزه طرفداران بسیاری را به خود جلب کرده است، با همین اصل تحکیم خانواده و مصالح و احکام فقهی و اخلاق اسلامی سازگار نمی باشد.باتوجه به دیدگاه حقوق اسلام به ازدواج و طلاق و همچنین دوران قبل از ازدواج و زندگی مشترک و هنگام جدایی، به نظر می رسد نظر شارع مقدس در هر سه مرحله، ثبات بنیان خانواده تا زمانی که امکان آن وجود دارد، می باشد و طلاق و جدایی بعنوان آخرین راهکار تعبیه شده است. طبق این دیدگاه اسلامی، پذیرش تجاوز در ساحت خانواده و ارتباط جنسی بدون رضایت زوجه قابل قبول نمی باشد. همچنین در فقه، مباحثی تحت عنوان خشونت و آزار جنسی زوجه مطرح شده است که در صورتی که رابطه جنسی از راه غیر معمول و متعارف صورت بگیرد و یا رابطه ای که آزار و اذیت و ضرری برای زن داشته باشد، منع شده است. نظر مشهور فقهای امامیه بر جواز نزدیکی نامتعارف همراه با کراهت شدید و یا حرمت این عمل است.در قانون کیفری ایران، رابطه جنسی نامتعارف تحت ماده1103 قانون مدنی بعنوان یک عملی که سوء معاشرت محسوب می شود، قابل پیگیری است.دیگر نکته ای که شایسته است در این باب مورد توجه قرار گیرد، تاثیر و نقش عرف و اخلاق در حقوق خانواده است. در مورد تمکین خاص نیز عرف و اخلاق داوری نهایی را بر عهده دارد. همانطور اخلاق اسلامی در روابط جنسی معمول به رضایت زوجه و عدم اجبار او توجه کرده است، همچنین عرف کنونی جامعه ما رابطه نامتعارف (رابطه از دبر) را ناپسند می داند و مهم تر از آن، مخالفت این عمل با اخلاق است. چرا که در علم پزشکی هم آسیب ها و ضرر های فیزیولوژیکی این نوع رابطه برای هریک از زوجین ثابت شده است و همچنین علاوه بر آسیب های جسمی، تاثیرات منفی بر روح و روان زن می گذارد. احساس سرخوردگی و حقارت و سردمزاج شدن زن از جمله این آسیب هاست. طبق بررسی های اولیه صورت گرفته در کتب حقوقی و آراء حقوق دانان این مساله بطور مستقیم مورد اشاره قرار نگرفته است که شاید ناشی از عدم تصریح قانون مدنی به این مسائل باشد. قانون مدنی در باب لزوم تمکین خاص زوجه در ماده1085 به عبارت مهمل و مجمل (ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد) بسنده کرده است و به مسائل پیرامون آن نپرداخته است. شایسته است این مسائل روز و مبتلا به خانواده ها را بطور مستقیم وارد قانون کرد و برای آن ضمانت اجراهایی در نظر گرفت. در این نوشتار سعی شده است ضمن شناخت و تبیین مصادیق آزار جنسی زوجه، جایگاه این مساله را در فقه و حقوق بررسی کنیم و به تعدیل این موضوع