عنوان
مطالعه جامعه شناختی تحولات مجازات در ملأ عام در جامعه پسا انقلاب ایران
نویسنده
ناشر
پژوهشهای حقوق جزا و جرم شناسی، بهار و تابستان ۱۴۰۰، شماره ۱۷، ص.: ۱۵۳-۱۷۸.
تاریخ نشر
۱۴۰۰
توضیح
نظام واکنشهای کیفری در ایران از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، دو دورۀ کاملاً متمایز را تجربه کرده است: نخست بازتولید آیینهای علنی تحمیل رنج در دهۀ اول انقلاب و سپس، برچیده شدن تدریجی آنها از عرصۀ عمومی در دهههای بعدی. اگرچه اقتصاد سیاسی اِعمال قدرت، نقشی بنیادین در بازتولید این آیینهای علنی تحمیل رنج و سپس، کنار رفتن آنها از عرصۀ عمومی داشت، باوجوداین، نمیتوان نقش ساختار انسجام اجتماعی را در این دگرگونیهای قابلتوجه نادیده انگاشت.
پدیداری جامعۀ تکساختی در دهۀ نخست انقلاب زمینه را برای بازتولید نمایشهای عمومی مجازات فراهم آورد. در این زمان، مجازات بیش از هر چیز به مناسکی با تشریفات ویژه میمانست که رسالت آن بازتولید ارزشهای نهفته در بطن جامعۀ تکساختی بود. کارکرد مناسک مجازات در این جامعۀ تکساختی را باید در تداوم حیات ناخودآگاه جمعی انقلابی و نیز، حراست از انسجام اجتماعی یکپارچه جستجو کرد. باوجوداین، در دهههای بعد، بهواسطۀ «شکافهای بین نسلی»، «تعارض میان کنشگران و نیروهای اجتماعی تغییردهندۀ فرهنگ» و نیز، «ناهماهنگی و عدمتعادل میان ساختارهای اجتماعی که فرهنگ در آنها جاریست»، اندک اندک زمینه برای کاهش فراگیری و تقدس ارزشهای تعیینیافته اجتماعی فراهم شد. نتیجۀ این کاهش فراگیری عبارت بود از گذار به جامعۀ چندساختی. البته، تحولات ساختاری قدرت نیز در این جابهجایی بزرگ نقشی قابلتوجه ایفا کردند. در این جامعۀ چندساختی، اگرچه همچنان نمونههایی معدود از اجرای علنی مجازاتها به وقوع میپیوست، باوجوداین، گویی کارکردهای نمایشهای تحمیل رنج همچون گذشته، دیگر توسط وجدان جمعی درک نمیشد. آیینهای علنی سلب حیات و سایر اشکال رنجدهی، بهتدریج به بدنهایی بدون روح و بیهویت و نیز به نمودی از اِعمال سلطه توسط قدرت مبدل شدند. به همین واسطه، در گذر زمان تا حدود قابلتوجهی، از عرصۀ عمومی برچیده شده و به درون شبکۀ دیوانسالار انتقال یافتند.
واژههای کلیدی: جامعۀ آیینی، مجازات مناسکگونه، جامعۀ تکساختی، جامعۀ چندساختی، مجازات دیوانسالار.