عنوان
فقه تربیت، تعلیم و تعلم، اصول و روشهای تربیتی
اصطلاحنامه
آموزش و پرورش (Education) | تربیت (Upbringing) | تعلیم و تربیت | فقه (Islamic law)
پدیدآورسازمانی
مؤسسه اشراق و عرفان
محل نشر
قم
نویسنده
تاریخ نشر
1396/02/12
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول و روشهای تربیتی/ اصل قدرت و استطاعت مربی و متربی (رفق و مدارا)
اشاره به مباحث قبل:
بحث در آیات شریفه بود، سه آیه مطرح شد که با بحث لین و مدارا ارتباط داشت. آیه سوم تک آیه نبود، بلکه مجموعهای از آیات بود که یک مضمون و محتوا را بیان میکرد.
آیه چهارم
آیه چهارم آیهی از اواخر سوره توبه است.
«لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ ».[1]
برای رسول گرامی اسلام اوصافی را بیان میکند که ملاحظه میکنید. این آیه ممکن است مورد استدلال قرار بگیرد به دلیل تعبیر «بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ». البته آیاتی دیگری که همین تعبیر «رحمت» در آنها وارد شده است از قبیل آیهی «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ»[2] نیز وجود دارد.
نکاتی در آیه 128 سوره توبه است که عرض میکنم:
1ـ اوصاف رسول خدا (ص)
در این آیه برای پیامبر خدا چند وصف ذکر شده است:
1) مِنْ أَنْفُسِكُمْ؛ از خودتان است.
2) عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ؛ برای او سنگین است ضلالت و گمراهی شما؛
3) حَريصٌ عَلَيْكُمْ بر شما حریص است یعنی برای هدایت شما حرص دارد.
4) بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ نسبت به مؤمنین رئوف و رحیم است.
این چهار صفت برای پیامبر خدا (ص) آمده است. هر کدام جای حرف دارد ولی ما به فراز آخر کار داریم که فرموده: «بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ».
2ـ تفاوت و قلمرو صفات
نکته دوم این است که سه صفت اول با صفت آخر از حیث متعلق و مخاطب متفاوت است. آن سه صفت با تعبیر «لکم» است و اختصاص به مؤمنان ندارد اما رأفت و رحمت خاص است و مربوط به مؤمنان است. تعبیر «عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ» در وقع همان رحمت و مهربانی پیامبر است. رحمت و رأفت خاص است و اختصاص به هدایت یافتگان دارد.
3ـ مفهوم رأفت و رحمت
نکته سوم این است که در جمله آخر «بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ» دو کلمه رحمت و رأفت آیا باهم تفاوت دارند؟ چیزی که در رأفت گفته شده همان رحمت است. رحمت یعنی رفقة مع الاحسان. حالت عاطفی که نسبت به دیگری پیدا میشود که موجب احسان و توجه میشود. احتمالاً بهعنوان تأکید بیان شده باشد. بعضی معتقدند که در قرآن واژه مترادف نداریم و هر کدام معنای خاص را بیان میکند. پس رحمت و رأفت همان حالت رقّت قلبی است که موجب توجه به شخص میشود. رقّت بر اساس آن میل و رغبت ایجاد میشود.
در لغت هم رأفت به معنای شدت رحمت است و تفاوتشان در درجه است. در مفهومشناسی رأفت باید عرض شود؛ اینکه گفته شده «الرءوف: شديد الرحمة. و الرأفة أرق من الرحمة»[3]، این همان نکته است که میگفتیم؛تفاوت ممکن است بینشان باشد ولی محرز نیست. درهرصورت آنچه مسلم است در اینجا صفت مهربانی و عنایت خاص رسول خدا (ص) به مؤمنان است.
4ـ رحمت در ارتباطات اجتماعی یا مقام تربیت
رحمت و مهربانی آیا از باب قاعده ارتباط اجتماعی است؟ یا از باب تعلیمی و تربیتی و هدایتی است؟ از حیث ارتباط اجتماعی یا از حیث پیامبری است؟ اینجا همان دو احتمال وجود دارد. احتمال دوم اظهر است زیرا بیان رسالت پیامبر است. تعبیر حریص، مذموم است مگر در برخی جاها؛ دو جای قرآن کریم، حرص در مورد پیامبر آمده که ممدوح است. یکی در بحث حرص در عبادت و دیگری حرص در هدایتگری. «عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ». عنت به معنای رنج است ولی به گمراهی هممعنی شده است. ممکن است جنبهی دیگری را شامل شود ولی هدایت را قطعاً شامل میشود. البته احتمال اعم بودن است. یعنی راحتی و سعادت دنیوی و اخروی شما را میخواهد. رنج شما بر او گران است.
برگردیم به نکته چهارم، که از حیث آیه آیا این ویژگی رسول خدا (ص) را در ارتباطات اجتماعی بیان میکند یا در رابطه خاص پیامبرانه و هدایتگرانه؟ بعید نیست که دومی باشد.
5ـ قلمرو رأفت
ممکن است قلمرو رأفت، امور دنیا و آخرت را شامل شود. بعید نیست که در آیه «عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ». عنت به معنای رنج باشد و شامل رنج دنیوی و اخروی شود. حریص علیکم یعنی او برای طاعت و هدایت شما، حریص است. ممکن است معنای آن عام باشد. او حریص است به آسایش دنیوی و اخروی شما همانطور که سخت است بر او که شما در رنج دنیوی و اخروی باشید. پس اینکه آیا فقط شامل امور اخروی میشود یا شامل هر دو میشود؟ ظاهراً شامل هر دو میشود. همین معنا به نحو دیگر در آیات دیگر هم آمده است مانند:
«وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنينَ».[4] و «ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى».[5]
این هم یک مطلب که شامل امور اخروی و امور دنیوی میشود لذا اعم است.
6ـ تسرّی حکم رأفت
بحث دیگر این است که آیا میشود این آیه را به دیگران تسرّی داد؟ با توجه به نکاتی که در آیات قبل اشاره شد، الکلام الکلام. بحث دیگر آن است که تعمیم به امام معصوم (ع) داده میشود یا به غیر معصوم نیز تعمیمی داده میشود؟ پاسخ همان است که در بحث از آیات قبلی مطرح شد لذا تکرار نمیکنیم. در یک جمله عرض کنم که قابل تعمیم است.
7ـ نوع حکم شرعی رأفت
آیا آیه دال بر حکم الزامی است یا رجحانی؟ باز الکلام الکلام. همان بحث آیات قبل است؛ دال بر لزوم نیست.
8ـ رابطه رأفت با مدارا
بحث دیگر این است که رأفت و رحمت چه نسبت با لین و مدارا دارد؟
آنچه قطعی است این است که رأفت با مفهوم لین و مدارا رابطه تساوی ندارد، زیرا گاهی رأفت اقتضاء میکند که مربی اخم و تندی کند. رأفت، عبارت از رقّت قلب است که موجب محبت میشود و میخواهد او در راه سعادت قرار بگیرد؛ اما معنای آن خندهرویی و لین همیشگی نیست. پس رابطه تساوی ندارند.
ممکن است گفته شود شامل لین و مدارا میشود؛ اصل هم آن است که رفتار انسان همراه با لین و مدارا باشد؛ اما هر جا کار با لین و مدارا پیش نرفت، با تندی عمل میکند. پس چند احتمال مطرح است:
1. احتمال اول این است که رأفت همان مدارا و لین است، این احتمال بعید است.
2. احتمال دوم آن است که رعایت مصلحت شخص، مراد است که با بحث ما ربط ندارد.
3. احتمال سوم این است که رأفت رقّت قلبی است که موجب احسان میشود و شامل لین و مدارا هم میشود اما اختصاص به آن ندارد. نرمی در حد امکان ولی در صورت عدم امکان نرمی، میتوان تندی کرد. پس اصل بر مدارا است اما نه همیشه. اگر مدارا در جهت مصالح فرد نباشد، لزومی ندارد رعایت شود. اصل بر علاقه، محبت و رقت قلبی است که موجب سودرسانی و نیکی به مخاطب میشود.
9ـ رابطه رأفت با اصل رعایت توان متربی
نکته بعدی در نسبت این بحث با بحث رعایت توان و ظرفیت متربی است.
معنایی که رأفت و احسان دارد آن است که توان او را در نظر میگیرد نه مانند آن داستان که صبح تا شب تازهمسلمان را به عبادت واداشت و او را از مسلمانی پشیمان کرد. این خلاف رأفت و رحمت است. تحمیل که نتایج منفی بار آورد مطابق رأفت و رحمت نیست. این فراتر از کشش او است، اگر مشقت برای او داشت یا آثار مخرب داشته باشد، شامل آن نمیشود. اگر نتیجه عکس بدهد، ظرفیت طرف را در نظر نگرفته است. پس شامل رحمت میشود و هم شامل رعایت توان و ظرفیت متربی.
احسان در جهت مصلحت او باید باشد و اینکه نتیجه معکوس نداشته باشد. هم خوش برخوردی قابل استفاده است و هم رعایت مصالح لازم است و هم اینکه نتیجه معکوس ندهد؛ مفهوم آیه وسیع است و همه را دربر میگیرد.
10ـ صبر و توکل
آیه بعدی از سوره توبه این است:
«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ».[6] این آیه هم اشاره دارد به وصف پنجم رسول خدا (ص) و آن اینکه در مقام تربیت باید صبور و متوکل بود. دو وصف صبر و توکل را به صورت ضمنی و غیرمستقیم بیان میکند.
آیه پنجم: موعظه و جدال احسن
آیه پنجم را هم نگاه کنید؛ سوره نحل آیه 126
«ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ».[7]
این آیه ممکن است با بحث ما ارتباط داشته باشد. مداقّهای داشته باشید تا فردا انشاءالله.
________________________________________
[1]. توبه، 128
[2]. انبیاء، 107
[3]. مجمع البحرين، ج5، ص 61: الرءوف: شديد الرحمة. و الرأفة أرق من الرحمة، و لا تكاد تقع في الكراهة، و الرحمة قد تقع في الكراهة، للمصلحة.
[4]. یوسف، 103
[5]. طه،2
[6]. توبه، 129
[7]. نحل، 125