عنوان
جواز تجدیدنظرخواهی از آراء محاکم قضایی با رویکردی به فقه امامیه و قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲
نویسنده
استادراهنما
جمشید معصومی
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
۱۳۹۴
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
از مهمترین وظایف حکومت هاایجاد نظم و فصل خصومت افراد و برقراری عدالت در جامعه است. در این راستا محاکم مهم ترین تجلی گاه این وظیفه حکومت می باشند . آنچه مسلم است قضات دادگاهها به واسطه انسان بودن مصون از خطا و اشتباه نبوده و در هر دادرسی احتمال سهو و خطا را نمی توان منتفی دانست ، از اینرو نظارت بر نحوه رسیدگی و صدور حکم ، ضروری است و از طرف دیگر تسریع در رسیدگی و فصل خصومت مستلزم اینست که رسیدگی ها و نظارت ها در یک نقطه به پایان برسد و چنین فرض شود که رأی قاضی مطابق با اصول و واقعیت است .تجدیدنظر از آراء دادگاهها به لحاظ اهمیت و تآثیر آن در احقاق حقوق اصحاب دعوی یکی از مباحث بحث انگیز آئین دادرسی بوده که با سطحی نگری و عدم تعمق در کلام فقها و متون فقهی ، قوانین مربوط به این موضوع چندین مرتبه به فاصله زمانی کم در حقوق موضوعه ایران تغییر پیدا کرده است .نتیجه اینکه در مورد جواز تجدیدنظر خواهی هر چند در فقه ، بحث منسجمی از آن مطرح نگردیده و روش و ترتیبی برای آن تعیین نشده ولی در هیچیک از نصوص و متون فقهی ، تجدیدنظر نظر خواهی از حکم قاضی منع نگردیده واصل را در فقه امامیه بر قطعی بودن احکام و لازم الاتباع بودن احکام می داند و عقل نیز به لحاظ ممکن الخطاء بودن بشر و احتمال اشتباه حکم به جواز تجدیدنظر خواهی می نماید . لذا با بررسی سیر قانونگذاری در ایران در می یابیم که بررسی مجدد حکم قاضی و نقض آن در حقوق موضوعه ما به عنوان یک اصل مسلم بوده است و دومرحله ای بودن دادرسی، ضریب دقت را به بالاترین حد ممکن می رساند و تأثیر روانی و پییشگیرانه زیادی بر قاضی صادرکننده رأی می گذارد.اما چند مرحله ایی بودن دادرسی نباید به گونه ایی باشد که موجب به تعویق انداختن اجرای حکم و بی اعتمادی مردم به دستگاه عدالت باشد.
واژه های کلیدی: تجدید نظر، نقض آراء، حکم قضایی، فقه جعفری، آراء، آیین دادرسی قانونی