عنوان
رابطه احکام ارتداد با آزادی عقیده در اسلام
نویسنده
استادراهنما
محمد سلامی
استادمشاور
رضا دانشورثانی
محل نشر
مشهد
تاریخ نشر
۱۳۹۱
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
موضوع این تحقیق رابطه ی احکام ارتداد با آزادی عقیده در اسلام است. در این پژوهش سعی شده به پرسشهایی از قبیل آنچه در پی می آید پاسخ داده شود. آزادی عقیده، با احکام ارتداد در اسلام، چه رابطهای دارد؟. آیا مرتد را باید کشت یا به توبه وادارش نمود؟ آیا احکام ارتداد زن با احکام ارتداد مرد متفاوت است؟ فلسفه جعل احکامی چون اعدام برای مرتد چیست؟ اگر شخصی بدون غرض و انگیزههای سیاسی در اثر هجوم شبهات و تبلیغات از اسلام روی بگرداند، باز هم باید اعدام شود یا اینکه اعدام در شرایط بسیار خاص و پیچیده ای اعمال می شود؟ شبهه تعارض و تنافی احکام ارتداد با آزادی عقیده، در اسلام از یک سو و پیوند این موضوع با علم کلام جدید، دانش حقوق ، حقوق بشر، فقه اسلامی و در نهایت با فلسفه سیاسی، از دیگر سو ضرورت طرح این مسئله را باعث شده است. این تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای و با روش توصیف، تبیین و تحلیل گزاره های دینی و نتیجه گیری از آنها به انجام رسیده است. مهم ترین نتایج به دست آمده توسط نگارنده، پس ازتحقیق و بررسی همه جانبه، بدین قرار است. 1- اسلام برای اجرای حکم ارتداد، شرایط سخت و فراوانی را تعیین کرده که اثبات و اجرای آن در موارد بسیار نادر واندکی قابل تحقق است نه اینکه به راحتی اثبات و به سهولت حکمش اجرا شود. 2- اصولا در اسلام صرف تغییر عقیده، احکام ارتداد را درپی ندارد بلکه تغییر عقیدهای که ابراز و اعلان را در بر داشته باشد و به اهرم فشاری برای تضعیف اسلام مبدل گردد، احکام ارتداد را به دنبال خواهد داشت. 3- ناگفته پیداست که اسلام مؤسس احکام ارتداد نبوده، بلکه قبل از آن در ادیان دیگرمانند دین زردشت، یهود و نصاری کیفرسخت و عقاب شدیدتری برای مرتد وجود داشته و اجراء می شده است. 4- در دیگر ادیان میان احکام ارتداد مرد و زن تفاوتی وجودنداشته است، درحالی که اسلام میان احکام ارتداد مرد و زن تفاوت قایل شده است آنچنانکه میان احکام مرتدّ ملی و فطری تفاوت در نظر گرفته است، به گونه ای که اساسا برای «زن مرتد» و مرتد ملی در صورت توبه کردن، حکم اعدام وجودندارد. 5- آزادی عقیده به صورت مطلق، در هیچ آیین و دینی و در هیچ جای دنیا مورد پذیرش نیست از این رو اسلام نیز آزادی عقیده را می پذیرد اما نه به صورت مطلق. از دیگر سو مدعیان آزادی به صورت مطلق، صرفا آن را وسیله ای برای رسیدن به اهداف سیاسی خود قرارداده اند و حال آنکه به آن عقیده ندارند. این نوشتار، به تناسب محدوده موضوع، باکندکاوی که انجام داده است وسهمی هرچند اندک، درشفاف سازی این موضوع برای خود می پندارد، اما اهمیت آن اقتضاء دارد تاپژوهشگران تحقیقاتی بیشتری در زوایای مختلف آن انجام دهند.
واژههای کلیدی: احکام، ارتداد، شبهه، آزادی عقیده، ملی، فطری.