عنوان
حقوق غیرمسلمان در کشورهای اسلامی در قرآن
نویسنده
استادراهنما
مصطفی علی فخری
محل نشر
قم
تاریخ نشر
۱۳۹۸
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
زبان
فارسی
توضیح
چکیده
ما در این تحقیق یک مطالعه قرآنی انجام دادیم که شامل همه جوانب حقوق غیر مسلمین در کشور های اسلامی میباشد. پس از این بحث ها به نتایجی رسیدیم که خلاصه اش بدین شرح میباشد: برای کلمه حق در لغت معانی متنوعی است ولی همه آن معانی به یک ریشه بر می گردد که ثبوت نام دارد. حق در اصطلاح نیز تعاریف گوناکونی دارد و در هر عرصه ای تعریف خاص خودش را داراست. ماهیت حقوق یک اعتبار عقلانی و در برخی موارد اعتبار شرعی میباشد.حقوق منحصر در ملکیت و سلطنت نیست بلکه در قانون و اجتماع حق عبارت است از اینکه هر انسانی حق زندگی کردن دارد. حق دارای اقسام متعددی است. حقوقدانان این حقوق را به دو دسته حق خاص و حق عام تقسیم میکنند.حقوق عام یعنی حقوقی که به عنوان انسان بودن برای شخصی ثابت است.حق یک امر اعتباری است و آن را نمیتوان از واقعیت جدا کرد.عنوان غیر مسلمان به کسانی اطلاق میشود که به دین اسلام مشرف نشده اند مثلا اهل ذمه .منظور از کشور اسلامی این است که اکثریت مردم در آن کشور مسلمان باشند وسلطه و حکومت به دست مسلمین باشد.اکنون منظور ما از "دراسة قرأنیة " عبارت است از بحثی صرفا قرانی که در آن آیات مربوط به موضوع , تفسیر آن آیات , استنباط از آن ها و نتیجه گیری از آیات مربوط به حقوق غیر مسلمین جمع شده است. مهمترین محور های حقوق غیر مسلمین در بلاد اسلامی عبارت است از حق زندگی, حق رسیدن به کمال و حق دفاع از این دو. در حق زندگی از حیث مبدا, قران کریم ما را برای بقاء نسل بشری به تشکیل خانواده و تولید نسل ترغیب میکند. حق زندگی از جهت استمرار این است که انسان لوازم زندگی را فراهم آورد و فرصتی داشته باشد تا زندگی خود را از لحاظ اقتصادی تنظیم کند.قران کریم قتل و تجاوز به اموال دیگران را حرام و ممنوع قرار داده. یکی دیگر از محور های اصلی برای حقوق غیر مسلمین حق رسیدن به کمال است که لازمه اش برخورداری از آزادی و اختیار و اراده میباشد. قران کریم کسب علم و آزادی انسان ها را در بلاد اسلامی ضمانت میکند. قران کریم غیر مسلمین را از انجام فراِئض شان منع و مجبور به پذیرش دین اسلام نمیکند البته آن ها را از اختلاط حق و باطل و کتمان حقیقت برحذر میدارد.آزادی و حق اختیار وسیله رسیدن به کمال است و این آزادی نباید با آزادی دیگران در تعارض باشد.درنتیجه آزادی در انتخاب دین از اختیارات عمیق انسان و از جمله امور وجدانی به شمار می رود که حکم ودستور در آن معنا ندارد.