عنوان
حق کسب و پیشه و تجارت (و سرقفلی) در حقوق ایران (فایل منبع موجود نیست)
نویسنده
استادراهنما
مهدی شهیدی
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
1369
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
زبان
فارسی
توضیح
1. انگیزه گزینش موضوع : سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت - که آنها را نباید یکدیگر اشتباه کرد، و ما در این باب بیشتر سخن خواهیم گفت - در نظام اقتصادی ما پدیدهای شناخته شده است . افراد در گفتگوها از خرید و فروش سرقفلی و مالکی سرقفلی سخن میگویند. در موقع محاسبه و ارزیابی اموال اشخاص حقیقی و حقوقی - من جمله بانکها، که همگی دولتی هستند و شرکتهای دولتی - حق کسب و پیشه و تجارت به عنوان یکی از اقلام دارایی به حساب میآید. وزارت دارایی از نقل و انتقال سرقفلی مالیات میگیرد و سرقفلی اماکن کسبی مودیان را برای استیفای مالیات معوقه آنها توقیف و حراج میکند. اغلب دادگاهها به الزام موجر به تجویز انتقال حق کسب و پیشه و تجارت مستاجر به غیر حکم میدهند و در مواردی تخلیه ملک استیجاری را فقط با پرداخت حق کسب و پیشه و تجارت روا میدانند. بنابراین، د نظر اول چنین پنداشته میشود که این حق، حقی است منجز و واجد مالکیت و لاجرم درحلیت آن مناقشهای نباید باشد . بررسی بیشتر موضوع، این پندار را بیاعتبار میکند، زیرا در همان حال که سرقفلی مودیان بدحساب از طرف اداره دارایی توقیف و حراج میشود، توقیف و فروش سرقفلی متعلق به بدهکار به منظور اجرای مفاد حکم قطعی و لازم الاجرای محکمه دادگستری میسر نیست و در عین حال اگر سند دین بدهکار چک یا سند لازم الاجرا باشد، توقیف سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت ا از طریق دایره اجرای ثبت ممکن است ، بدون اینکه فروش و تملیک آن به منظور استیفای طلب میسر باشد ! و نیز به رغم اینکه محاکم حکم به الزام موجر به تجوی انتقال حق کسب و پیشه و تجارت مستاجر به غیر میدهند، نظری از شورای نگهبان وجود دارد که به اعتباری، این اقدام را - جز در موارد خاص - مجاز نمیداند. به این ترتیب ملاحظه میشود که اگر در مورد ربا مناقشه و اشکال صغروی وجود دارد آنجا که سخن از سرقفلی و بخصوص حق کسب پیشه و تجارت است ، کبرای قضیه محل است . به عبارت دیگر، در مورد حرمت و غیر مجاز بودن ربا بحث و تردیدی نیست و نزاع در این است که مثلا بهره بانکی یا کارمزد یا خسارت تاخیر تادیه یا جریمه دیر کرد، هر یک با توجه به اوصاف و مشخصاتشان، مصداق ربا هستند یا نه اما در مورد سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت ، بحث در حرمت و حلیت و مالیت داشتن یا نداشتن اصل پدیده است . تا آنجا که حقیر اطلاع دارم تا این زمان این پدیده به طور مستقل و مفصل مورد بررسی قرار نگرفته و کارهای انجام شده در حد مقالات و نوشتههای مختصر در نشریات تخصصی بوده است ، حال آنکه اهمیت اقتصادی این پدیده و تبعات اجتماعی - و احیانا سیاسی - تصمیمات قضایی که در مورد آن اتخاذ میشود، ایجاب میکند که مستقلا و در حد امکان به شکل تفصیلی و جامع الاطراف مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. 2. روش کار : پدیده سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت به عنوان یک نهاد قانو در نظام اقتصادی و قضایی ما جوان و نوپاست . بنابراین - همچنان که گفته شد تالیفات و آثار مکتوب مدون در مورد آن کمتر میتوان یافت . از طرفی این مسئله که رسیدگی به دعاوی موجر و مستاجر و به تبع آن مسائل مربوط به سرقفلی - اصولا در صلاحیت دادگاههای صلح اسبق (و بخش و عمومی صلح سابق و حقوقی دو فعلی) و احکام صادر فقط قابل پژوهش (یا تجدید نظر) بوده و بدون رسیدن به دیوان کشور قطعیت مییافته (و هم اکنون نیز چنین است)، باعث شده است که در مورد این پ در مقام ایجاد وحدت رویه (البته جز در یک مورد استثنائی) اظهار نظر نشود. بنابراین در طریق مطالعه و بررسی این پدیده، از یکی از مهمترین منابع محروم هستیم . آرا و نظریات محاکم اعم از تالی و عالی نیز - چه در شعب مختلف هر یک از این دادگاهها و چه در مقابله دادگاههای عالی و تالی - آنچنان متفاوت و گاه متهافت است که استخراج نظر واحد را دشوار و گاه غیرممکن میکند. از این رو رو نگارنده در این رساله این بود که حتی المقدور مسائل و غوامض مربوط به این پدیده را جمع آوری و آرا و عقاید مختلف را نیز نقد و بررسی کند و هرجا که روش و نظر یکنواخت - یا تقریبا یکنواختی - وجود دارد ضبط و نقل نماید . بنابراین در نقل مطالب در این رساله گاه به منبع و ماخذ مشخصی استناد شده است و در برخی از موارد نیز به نظر دادگاههای حقوقی دو یا محاکم حقوقی یکاشاره شده است ، بدون اینکه نظریه منقول لزوما عقیده متفق علیه این دادگاهها باشد. بنابراین روش کار را میتوان چنین خلاصه کرد :1- بررسی قوانین و مصوبات ، 2- بررسی آرا و نظریات محاکم و دیوان کشور، 3-بررسی آرا و عقاید فقها، 4-بررسی نوشتههای قلیل علمای حقوق در خصوص مورد، 5- مطالعه تطبیقی موضوع در حقوق انگلستان و فرانسه به طور خلاصه. 3. ابعاد کار: سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت را از بعد اقتصادی نیز میتوان مورد بررسی قرار داد، زیرا که این جنبه کار بعضا شگفت انگیز است . مواردی ک سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت یک محل چندین برابر قیمت عرصه و اعیان آن م است یا حق کسب و پیشه و تجارت تعیینی از طرف کارشناسان چند یا چندین برابر اجارهبهایی است که مستاجر در تمام مدت اجارهبه موجر پرداخت کرده، کم نیست نوعی رابطه مشخص بین میزان اجارهبهای محل و مبلغ سرقفلی آن برقرار است وهمین رابطه را بین اجارهبها و حق کسب و پیشه و تجارت نیز میتوان بوضوح تشخیص داد به این معنی که این دو با هم نسبت عکس دارند و بالارفتن یا بودن یکی، تقلیل دیگری را باعث میشود. میزان سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در دوبر یک خیا در مورد دو ملک استیجاری با مساحت و مشخصات و نحوه استفاده واحد متفاوت است نوسانات قیمت سرقفلی و نیز تفاوت میزان آن در نقاط مختلف شهرها و بررسی قضی از نظر اکولوژی اجتماعی، میتواند موضوع بررسی و تحقیق عمیق و جامعی باشد و در صورتی که با مطالعات آماری توام شود، نهایتا ممکن است اطلاعات اقتصادی گران بهایی را به دست دهد . لکن در این رساله ما متعرض این بعد قضیه - جز در مواردی که با جنبههای حقوقی و قضایی موضوع اصطکاک یابد - نخواهیم شد، بلکه ما تنها از دید حقوقی و قضایی به بررسی موضوع میپردازیم . هدف تحقیق این است که ماهیت و سابقه و مسائل مح بر این پدیده، از نظر حقوقی شناخته و روشن شود و نیز نظریات و مطالب گوناگون که در برخورد قضایی با این پدیده ابراز شده و میشود، مورد نقد و بررسی قرار گیرد و مالا مسئله حرمت و حلیت و زوایایی از موضوع که پیش از تغییر رژیم و ن قضایی مطرح نبوده، مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.