عنوان
سقط جنین از منظر فقه اسلامی
نویسنده
ناشر
فصلنامه باروری و ناباروی، پاییز 1384، ص.: 390-397.
تاریخ نشر
1384
توضیح
از نظر پزشکی سقط جنین عبارت است از انداختن حمل ناقص الخلقه و یا ناتمام خواه از جانب زن باشد یا غیر او جنین بر دو قسم ندارد زیرا جنین دارای نفس است و براساس تمام آیات و احادیث قتل انسان محسوب میشود در قسم دوم جمعی از اهل سنت آن را جایز میدانند؛ اما شیعیان آن را حرام میدانند هر چند در این فرض استثنائاتی نیز وجود دارد این مقاله به طرح دو مبحث مهم پیرامون سقط جنین میپردازد؛ مبحث اول مساله دمیده شدن روح در جنین است بعضی از پزشکان معتقدند که جنین فاقد حیات نداریم و حتی حیوانات منوی اسپرماتوزوییدها مرد و تخمک مؤنث قبل از عمل لقاح نیز حیات دارند برخی دیگر معتقدند که جنین مدتها قبل از اینکه مادر حرکت او را در رحم خود احساس کند حرکت دارد؛ ولی کیسه او بزرگ و خود او کوچک است اما وقتی جنین بزرگ میشود کیسه برایش کوچک میشود و مادر حرکت پای او را احساس میکند در این باره باید گفت که اثبات امور حسی توسط طب را باید بدون چون و چرا پذیرفت اما باید دانست که مقصود فقها منحصراً حیات نیست؛ بلکه حیات انسانی است که از نفخ روح به بدن تحقق مییابد حیات از نظر فلاسفه قدیم دارای انواعی است ،نباتی حیوانی و انسانی حیات نباتی نیازمند غذا تنفس حرارت و ... میباشد حیات حیوانی علاوه بر این امور نیازمند احساس و حرکت اختیاری است حیات انسانی افزون بر احساس و حرکت قابلیت ادراک کلیات را نیز دارد و اثر نفس ناطقه مجرد میباشد در هر حال مقصود دانشمندان اسلامی از حیات جنین حیات انسانی میباشد. وجود انسانی امروز علاوه بر دلائل عقلی و دینی دلایل علمی هم پیدا کرده است. از نظر طب امروز تقسیم بندی های دیگری هم برای حیات و مراحل آن وجود دارد اما انتظار درک کیفیت تعلق روح به بدن جنین از علم طب نمی رود علم در محسوسات | نفوذ می یابد و در فلسفه و امور دینی جز سکوت راهی .ندارد ماتریالیستها با خارج شدن از مرزهای علم و انکار احکام عقل و فلسفه دچار اشتباه شدهاند؛ زیرا بین علل فیزیکی و روحی تناقضی نیست و فلسفه علل عقلی را در طول علل مادی ثابت میکند نه در عرض آن هر چند که عده ای از ماتریالیستها و حتی موحدین در این امور راه خطا پیموده اند روح انسان مجرد از ماده و لواحق آن مانند زمان و مکان است؛ ولی به عنوان یک موجود ممکن الوجود متناهی و دارای ماهیت است. بر خلاف وجود خدا که مجرد از ماده و ماهیت است روح در جسم حلول نمیکند و در آن جا ندارد و بر بدن سوار نیست روح مدبر بدن است و علاقه آن تدبیری است. ولی حقیقت این علاقه از نظر فلسفی دینی و علمی روشن نیست از تعلق تدبیری روح به بدن حیات در پیکر آدمی دمیده میشود و نفخ روح به معنای حیات است که در بدن حلول می.کند نفخت فیه من روحی خود روح منفوخ نیست بلکه منفوخ از جانب روح است منظور از منفوخ حیات .است به هر حال حیات در جنین پس از چهار ماه پدیدار میشود؛ اما روز و ساعت آن مشخص نیست در بخش دوم این مقاله حکم سقط جنین در فروض زیر مورد بررسی قرار میگیرد در فرضی که یقین به مردن سقط وجود دارد؛ موردی که بقای جنین مستوجب مرگ مادر شود؛ موردی که بقای حمل موجب آسیب رسیدن به سلامت مادر میشود فرضی که حمل یا ولادت آن مستلزم حرج شدید برای مادر شود؛ حکم حمل خوشه ای و حکم سقط حمل ناشی از زنا .
این مقاله بعدها در کتاب سقط جنین مجموعه مقالات سمینار میانرشتهای سقط جنین، جمعی از نویسندگان، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۸ش نیز منتشر شد.
واژه های کلیدی: سقط جنین، علم، فقه اسلامی، شیعه و سنی، ممنوعیت، زندگی نباتی، حیوانی و انسانی، دمیده شدن روح، حرج.