عنوان
کاوش فقهی در مالکیت مادر بر سلول های بنیادی خون بند ناف
نویسنده
اصطلاحنامه
بند ناف (Umbilical Cord) | سلول های بنیادی (Fundamental Cells) | مادر (Mother) | مالکیت (Ownership) | همتاسازی انسانی (Human cloning) | همتاسازی انسانی (فقه) (Human cloning (Islamic law)) | یاخته های بنیادی -- مصارف درمانی (Stem cells -- Therapeutic use) | یاخته های بنیادی (Stem cells) | یاخته های بنیادی (فقه) (Stem cells (Islamic law))
ناشر
فصلنامه پژوهشهای فقهی تا اجتهاد، تابستان 1399، شماره 7، ص.: 33-52.
تاریخ نشر
1399
توضیح
سلولهای بنیادی با ظرفیت تکثیر و تمایز از سلولهای بالغ، میتوانند سلولهای شبیه خود را ساخته و منبعی برای ترمیم و جایگزینی سلولهای فرسوده باشند. خون بند ناف یکی از منابع غنی منابع سلولهای بنیادی است که به دلایل مختلف و مزایای فراوان، بهرهگیری از آنها در درمان برخی بیماریهای دشوار، در اولویت قرار دارد و از این رو دارای مالکیت و ارزش منحصر به فردی است. پرسش کلیدی، مالکیت سلولهای بنیادی خون بند ناف است. با بازخوانی ادلۀ فقهی، چینش اصول عملیه، شواهد و مشابهات فقهی، تبیین ادلۀ مالکیت سه طرف -بچه، مادر و پدر- و نقد و تحلیل اجتهادی دلایل میتوان مالک سلولهای بنیادی موجود در خون بند ناف را از نظرگاه فقهی مشخص کرد. پس از نقد ادلة مالکیت پدر و فرزند، و به استناد دلایل تبعیت حمل و متعلقات آن از مادر، جزئیت اجزای جدا شده از زائو، ارتکاز و دیدگاه عرف و عقلا و در نهایت با اجرای استصحاب، مالکیت مادر بر خون بند ناف و سلولهای بنیادی موجود در آن اثبات میشود. با این حال، افزون بر اذن مادر، اذن گرفتن از پدر در مسائل مرتبط با خون بند ناف و سلولهای موجود در آن مطابق احتیاط است.
واژههای کلیدی: خون بند ناف، سلولهای بنیادی، مالکیت سلولها.