عنوان
اندیشه سیاسی امام شهید سید محمد باقر صدر
نویسنده
استادراهنما
جواد طباطبائی
استادمشاور
سید محمد خاتمی
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
1372
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
امام شهید سید محمدباقر صدر براساس موازین عقلی و واقعگرایی و بررسی مکاتب سیاسی موجود و وضعیت جهان معاصر در پی طرح شالوده فلسفه نوینی در اندیشه سیاسی اسلام است . بزعم او مشکل اساسی اندیشه سیاسی معاصر را بحران نظام جامع اجتماعی - سیاسی تشکیل میدهد،و ریشه این بحران به عدم اتکای نظامهای سیاسی معاصر به تفسیر صحیحی از واقعیات زندگی انسان برمیگردد. لذا جهان نیازمند بینشی است که مبتنی بر تفسیر صحیح و مطلوبی از جهان هستی و بویژه انسان باشد . مبنای نظری اندیشه سیاسی صدر "توحید" است که از آن سه اصل"حاکمیت مطلقه الهی"، "سنن حاکم برجهان" و "آزادی انسان" ناشی میشود. انسان به دلیل دارا بودن عقل و آزادی بر سرنوشت خویش حاکم گشته است . صدر از چنین حاکمیتی با نام "استخلاف " یا "خلافت انسان" یاد میکند . بر مبنای تئوری خلافت انسان تمام افراد درایجاد حکومت دارای حق برابرند و هیچکس را بر دیگری امتیازی نیست . در این اندیشه، سیاست دانش رساندن انسان به سعادت است و لذا با اخلاق پیوندی ناگسستنی دارد همانگونه که شاءنی از شوون دین - به مفهوم فطری - و لذا جزئی جدایی ناپذیر از آن میباشد. خطتشریعی "گواهی"، ضامن حفظ خط تکوینی "خلافت انسان" از انحراف و لغزش است . مبنای خط گواهی را عصمت پیامبر و امام معصوم تشکیل میدهد ولی در زمان غیبت ، مرجع عام منتخب مردم عهدهدار نظارت بر خط خلافت انسان میگردد.. نظریه خلافت انسان، ناقض اصلتغلب و سلطه است بعلاوه نصب حاکم یا فقیه در اندیشه او جایی از اعراب ندارد و نظارت مرجع نیز مطلقه نمیباشد. صدر حکومت را جز رعایت شوون امت بر اساس دو اصل "مصلحت عمومی امت " و "مصلحت اسلام" نمیداند. بنابراین میزان مشروعیت حکومت موردنظر او -حکومت ترکیبی (شورایی - نظارتی) یا جمهوری اسلامی - را همین دو اصل تعیین میکند. مبنای مصلحت عمومی، عقل و مبنای مصلحت اسلام شرع است بدون آنکه میان آنها تعارضی وجود داشته باشد. زیرا شرع، عقل مدون و عقل، شرع نامکتوب است . به همین جهت صدر چوناناسلاف صالح خویش ابونصر فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، و صدرالدین شیرازی با نفی تغلب به سیاستی فاضله و حقیقیه میاندیشید.
واژههای کلیدی: صدر، اوضاع سیاسی، حزب بعث، حکومت اسلامی، حاکمیت، اسلام، اوضاع اجتماعی، عراق، ولایت، زندگی نامهها، دولت اسلامی، اندیشههای سیاسی.