عنوان
مفهوم و اطلاق قاعده منع شکنجه در نظام حقوقی ایران
نویسنده
استادراهنما
میرمحمدی میبدی
استادمشاور
محمد مهدی برغی
محل نشر
یزد
تاریخ نشر
1401
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
بحث در خصوص منع مطلق یا مشروط شکنجه پیشینه طولانی دارد؛ برخی آن را رفتاری غیرانسانی و مخالف باکرامت ذاتی افراد دانستهاند و برخی دیگر باوجود تأیید این معنا، آن را در شرایط اضطراری جایز میشمارند. اگرچه بر اساس ادله متعدد شرعی و حقوقی، در اصل 38 قانون اساسی بر ممنوعیت شکنجه تصریح و مبنای این ممنوعیت، حفظ شأن و حرمت افراد و جلوگیری از تضییع حقوق شهروندان (اعم از متهم یا غیرمتهم) توسط ماموران دولتی بیانشده است، اما اینکه ماهیت شکنجه چیست و کدامیک از افعال، مصداق شکنجه محسوب میشود، محل بحث است و علاوهبرآن، به طور دقیق مشخص نیست مقوله شکنجه، در کدامیک از مراحل کشف جرم، دادرسی، اجرای حکم و... مطرح است؛ بهعنوانمثال، نظام بینالمللی حقوق بشر، برخی مجازاتها از جمله مجازاتهای بدنی را بهعنوان رفتار غیرانسانی و در زمره شکنجه و مجازات ظالمانه محسوب کرده است، اما در مقابل، حقوق اسلام رویکردی خلاف موضع ذکرشده دارد و بسیاری از مجازاتها را مشروع و بهعنوان کیفر جرایم به رسمیت شناخته است. در پژوهش پیشرو، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و مراجعه به منابع کتابخانهای، ضمن ارائه مفهوم دقیقی از شکنجه و بیان مستندات مربوط به ممنوعیت مطلق آن، به این نتیجه رسیدیم که مجازاتهای مقرر در حقوق داخلی با رعایت شرایط مربوط به اجرای مجازاتها، نمیتواند در زمره شکنجه و مجازاتهای ظالمانه قرار گیرد. همچنین به بیان قواعد معارض با قاعده منع شکنجه پرداختیم و نتیجه حاصل این بود که قاعده منع شکنجه نسبت به سایر قواعد متعارض، ترجیح و برتری دارد.
واژههای کلیدی: شکنجه، مجازات