عنوان
استماع غیبت،غیبت
اصطلاحنامه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1397/07/17
اندازه
18MB
زبان
فارسی
یادداشت
گوشکردن غیبتپس از آنکه حرمت اصل غیبت مشخص شد بحث بعدی حکم استماع غیبت است.
قول اول: مطلقا حرام است.
استماع غیبت حرام است؛ اما نکتهای که باید توجه داشت آن است که استماع غیبت حرام، حرام است. در غیبت مستثنیاتی داشتیم مثل مقام مشورت، ازدواج و متجاهر به فسق، در این موارد غیبت جایز است؛ بهطور طبیعی وقتی در این موارد اصل غیبت جایز شد، گوشدادن به آن نیز جایز میشود، درمقابل اگر اصل غیبت حرام باشد گوشدادن به آن هم حرام است.اختلاف حکم گوینده و شنوندهممکن است غیبت کردن جایز باشد اما گوش دادن به آن حرام باشد؛ غیبت برای کسی که غیبت میکند جایز است اما برای شنونده آن حرام است؛ مانند جایی که شخص غیبت شونده، در نزد غیبت کننده، متجاهر باشد لذا غیبت کردن برای او جایز است اما مستمع بر این باور است که او متجاهر نیست.موارد اختلاف چند عامل میتواند داشته باشد:1 ـ اختلاف مکان: کسی در شهری متجاهر است اما در شهر دیگر متجاهر نبوده و ظاهر الصلاح است. پیرامون اینچنین شخصی بحث است که آیا متجاهر به فسق بر او صدق میکند یا خیر؟2 ـ اختلاف زمان: مورد دیگر تفاوت در زمان است؛ مثلاً شخصی در یک زمان متجاهر به فسق بوده اما اکنون کربلا رفته، توبه کرده و تجاهر به فسق نمیکند. کسی که غیبت میکند بر حساب سابق میگوید اما شنونده میگوید او توبه کرده است و غیبتش جایز نیست.3 ـ اختلاف در نظریه: برخی از علما میگویند: غیبت شخص متجاهر، فقط در مورد همان گناه علنی جایز است؛ درمقابل برخی میگویند: غیبت متجاهر در تمام جهات جایز است حتی در گناهانی که مخفیانه انجام میدهد.در چنین مواردی که غیبتکننده، غیبت را جایز میداند اما شنونده، غیبت را جایز نمیداند، آیا گوشدادن به غیبت، جایز است؟چنین حالتی در سایر ابواب فقه هم ممکن است؛ مثلاً در بحث غنا، مرحوم سبزواری و فیض کاشانی، معتقدند که اگر محتوای غنا عرفانی باشد، خواندن آن جایز است؛ حال کسی که مقلد چنین علمایی است و غنا میخواند آیا شما که مرجع تقلیدتان غنا را حرام میداند، میتوانید به آن گوش دهید؟
به نظر ما حکم شخصی که غیبت شونده را متجاهر نمیداند مشخص است و گوشدادن به غیبت برای او حرام است.
مقام شک در تجاهراگر شک شود که غیبت شونده متجاهر است یا نه آیا جایز است به غیبت گوش داده شود؟ در این حالت آیا اصل جواز جاری است یا اصل حرمت؟ دو نظریه وجود دارد:1 ـ اصل حرمت است. «حرمة استماع الغیبة» اصل است مگر ثابت شود که متجاهر است؛ در این فرض چون تجاهر ثابت نشده اصل حرمت استماع است.2 ـ اصل جواز است. «الاصل جواز الاستماع». گوشدادن به حرف مردم جایز است مگر آنکه حرمت آن ثابت شود.
به نظر ما زمانی که غیبت بودن آن مشخص است اما متجاهر بودن آن مشکوک است پس اصل حرمت برای غیبت آمده است اما متجاهر بودن و استثنا شدن آن مشکوک است؛ بنابراین اصل حرمت در اینجا جاری است و موارد مشکوک هم حرام میشوند. وقتیکه شک میکنیم آیا آبروی این شخص حرمت دارد یا نه؟ باید بگوییم اصل آن است که آبروی او حرمت دارد و استماع غیبت او نیز حرام است.
کلام شیخ انصاری
شیخ انصاری میفرماید: «المحرّم سماع الغيبة المحرّمة، دون ما علم حليّتها. و لو كان متجاهراً عند المغتاب مستوراً عند المستمع و قلنا بجواز الغيبة حينئذٍ للمتكلم، فالمحكي جواز الاستماع مع احتمال كونه متجاهراً، لا مع العلم بعدمه ... و لكن الأقوى جواز الاستماع إذا جاز للقائل؛ لأنّه قول غير منكر، فلا يحرم الإصغاء إليه؛ للأصل».[1]
استماع غیبت حرام است مگر آنکه حلیت آن دانسته شود. اگر نزد غیبت کنند متجاهر شد و نزد مستمع، مستور است و او را متجاهر نمیداند. متکلم غیبت او را جایز میداند زیرا میگوید من میداند که متجاهر است، آنچه حکایت شده آن است که استماع جایز است چون غیبت برای گوینده حلال است پس برای شنونده هم حلال است چون احتمال دارد متجاهر باشد مگر آنکه بدانیم متجاهر نیست در این صورت گوشدادن حرام است اما در صورت شک، شنیدن جایز است.
اشکال: درصورتیکه شک در تجاهر داشته باشم، اصل بر حرمت است.
در ادامه شیخ فرموده: اقوی آن است درصورتیکه غیبت برای قائل جایز است برای شنونده هم جایز است؛ زیرا غیبت محرم نیست به خاطر اصل.
اشکال: مانند بحث غنا که گفتیم ممکن است برای مغنی حلال باشد اما برای شنونده حرام باشد؛ در اینجا هم درست است که غیبت برای گوینده حلال است اما برای شنونده حرام است. هر کس وظیفه خودش را دارد. اصل، حرمت غیبت و حرمت استماع غیبت است مگر آنکه دلیلی بر جواز اقامه شود.
دلایل حرمت استماع
دلیل اول: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ﴾.[2]
شیوع فاحشه زمانی است که غیبت کننده، شنونده داشته باشد وگرنه درصورتیکه شنوده، مجلس را ترک کند فاحشه شیوع پیدا نمیکند.
دلیل دوم: روایات
«الشيخ أبو الفتوح الرازي في تفسيره: عن رسول الله (صلى الله عليه وآله)، أنّه قال: السامع للغيبة أحد المغتابين».[3]
کسی که گوش میدهد مانند کسی است که غیبت میکند.
بررسی سند روایت: این روایت مرفوعه بوده بنابراین ضعیف السند است.