عنوان
بررسی تطبیقی مبانی فقه سیاسی مکتب قم و نجف «با تأکید بر اندیشههای حضرت امام (ره) و آیتالله خوئی (ره)»
نویسنده
اصطلاحنامه
آیت اله خویی | اسلام و سیاست (Islam and politics) | امام خمینی (Imam Khomeini) | اندیشه های سیاسی (Political Thoughts) | بررسی تطبیقی | خمینی، روح اله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ۱۲۷۹ - ۱۳۶۸. (Khomeyni, Ruhollah, Leader and Founder of IRI) | خوئی، سید ابوالقاسم، ۱۲۷۸ - ۱۳۷۱. (Khooi, Seyed Abu l-Qásim) | علوم سیاسی (فقه) (Political science (Islamic law)) | ولایت فقیه (Wilāyat al-faqīh)
استادراهنما
امیرحمزه سالارزایی
استادمشاور
احمد رهدار
محل نشر
سیستان و بلوچستان
تاریخ نشر
1390
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
این پژوهش، موضوع: «بررسی تطبیقی مبانی فقه سیاسی مکتب قم و نجف، با تأکید بر اندیشه های حضرت امام (ره) و آیت الله خوئی (ره)» را با ابزار کتابخانه ای و استفاده از کتابخانه های دیجیتالی و بیان توصیفی- تحلیلی داده ها مورد بررسی قرار می دهد. پرسش اصلی عبارت است از: «کدام یک از دو رویکرد نظارتی و ولایتی با رسالت فقه اسلامی سازگارتر و با چشم انداز جوامع اسلامی و تمدن بشری کارآمد تر می باشد؟». فرضیه این تحقیق عبارت است از: «اثبات سازگاری رسالت فقه اسلامی و اقتضاء چشم انداز جوامع اسلامی و پویائی فقه سیاسی با رویکرد ولایتی»فقه سیاسی شیعه ـ که مجموعه احکام اسلامی ناظر به رفتار سیاسی مکلفان میباشد ـ در طول تاریخ اسلام مراحل مختلفی داشته است، به گونهای که میتوان گفت از غیبت امام زمان (عج) تا عصر صفویه «گزاره سیاسی» و از آن زمان تا عصر انقلاب اسلامی «تئوری سیاسی» و در آخرین مرحله خود، «نظام سیاسی» را تولید کرده است. مهمترین تئوریهای فقه سیاسی تشیع عبارتند از: الف) تئوری «نظارت فقیه» که دارای قدمتی طولانی، قائلانی زیاد و حضوری گسترده و بیشتر ناظر به شرایط «قدر مقدور» بوده و نماینده شاخص آن در دوره معاصر آیتالله خوئی (ره) با «رویکردی نصگرا» و مبنای دینشناختی «حداقلی» میباشد؛ ب) تئوری «ولایت فقیه» که دارای قدمتی قابل ملاحظه، قائلانی مشهور و حضوری کارآمد و بیشتر ناظر به شرایط «قدر مطلوب» بوده و نماینده شاخص آن در دوره معاصر حضرت امام (ره) با رویکردی «عقلگرا» و مبنای دینشناختی «حداکثری» میباشد؛ ج) تئوری «وکالت فقیه» که دارای قدمتی کم، قائلانی اندک و خاستگاهی غیراسلامی (غربی) و ناظر به شرایط انفعال نظری ـ عملی جهان اسلام نسبت به مدرنیته بوده و نماینده شاخص آن در طول حیات کوتاهش، جریان موسوم به «روشنفکری دینی» با رویکردی «نسبیگرا» و مبنای دینشناختی «سکولار» میباشد. در مقایسه میان این تئوریها، چنین به نظر میرسد در حالی که تئوریهای اول و دوم در طول یکدیگر و در تباین با تئوری سوم میباشند، ظرفیتهای تئوری دوم برای فراروی از وضع موجود و نیل به «نظام سیاسی اسلامی» و نهایتاً ایجاد «تمدن اسلامی» به مراتب بیشتر از تئوری نخست میباشد. هم چنان که بسط منطقی تئوری سوم، به تحقق نظام و تمدنی همسو با ظرفیتهای خاستگاه غربیاش و در تضاد با چشمانداز فقه سیاسی تشیع و آرمان غایی آن خواهد انجامید. از اینرو، تئوری ولایت فقیه ـ که با پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی در قامت یک « نظام» ظهور یافته ـ به مثابه متکاملترین تئوری فقه سیاسی شیعه تاکنون بوده و چشمانداز فقه سیاسی شیعه ناگزیر باید همسو با ـ و مبتنی بر ـ آن باشد.
واژههای کلیدی: ولایت فقیه، امام خمینی (ره)، نظارت فقیه، وکالت فقیه، مکتب قم، مکتب عرفانی نجف، آیت الله خویی ره.