هدف: هدف نگارنده در این رساله ضمن تبیین تقارب قاعده لاضرر با اصل ضرر، پذیرش محوریت قاعده لاضرر در جرم انگاری و جرمزدایی قوانین و اجرای حکم است. که البته این امر بهصورت پراکنده در کتابهای فقهی قابلمشاهده است اما در این رساله تلاش بر این است تا به شکل اثری مستقل و تخصصی موردبررسی قرار گیرد. روششناسی: این رساله که با روشی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای به نگارش درآمده، در سه فصل تدوینیافته است. در فصل اول ضمن بیان کلیات، اقوال و نظرات فقها بهتفصیل مورد کنکاش قرارگرفته است. در فصل دوم میان قاعده لاضرر که در حقوق ایران ازجمله قانون اساسی تبلوریافته است با آنچه در متون حقوقی و بهویژه حقوق غرب، اصل ضرر نامیده میشود مقایسه صورت پذیرفته است و به این نتیجه دستیافتهایم که این قاعده میتواند بهعنوان یک فیلتر اساسی جهت جرم انگاری و جرمزدایی مورداستفاده واقع شود. در فصل سوم گستره قاعده لاضرر در حقوق کیفری موردعنایت قرارگرفته و تبیین گردیده که گستره این قاعده در حقوق کیفری گاهی مجازات را متوقف کرده و زمانی اجرای مجازات را به تأخیر میاندازد و بار دیگر مجازاتی را تبدیل به مجازات دیگر مینماید. نتیجه: سرانجام به این نتیجه دستیافتهایم که در عرصه تبیین گستره مجازات و خسارتهای ناشی از جرم میتوان با اتخاذ روشهایی نوین و علمی پیشنهادهایی راهگشا ارائه داد؛ که در این راستا میتوان به حذف و تغییر برخی مجازاتها و جایگزین کردن مجازاتهای جدید اشاره کرد و بدینصورت با ارائه تصویری جامع از قاعده «لاضرر» در حقوق جزا، حقوق مثلث بزهکار، بزه دیده و جامعه تأمین شود.
واژههای کلیدی: قاعده لاضرر، قوانین جزایی، جرم انگاری، خسارت زدایی