عنوان
بررسی اختلالات روانی در طلاق از دیدگاه فقه و حقوق
نویسنده
استادراهنما
زهره حاجیان
محل نشر
اصفهان
تاریخ نشر
1395
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
یکی از معضلاتی که جوامع امروز با آن روبه رو هستند و از مشکلات جدی دولتها به حساب می آید اختلالات روانی می باشد که دراجتماعات بشری روبه رشد است تا جایی که آمار طلاق را در کشورها افزایش داده است و هرروز بر تعداد این بیماران افزوده می شود و چون بعضی از خانواده ها یا حتی خود فرد، این بیماری یا اختلال را قبول ندارد درنتیجه نمی توان آماردرست و دقیقی از افراد مبتلا به اختلالات روانی را در یک جامعه ارائه داد مضاف بر اینکه این اختلالات خود به چندین دسته تقسیم می شوند که همه آنها قابل شناسایی نمی باشند. اما عدم اگاهی دراین زمینه موجب ازدواج هایی شده است که نهایتاً تنها راه نجات هردو طرف طلاق می باشد که درقانون مدنی و کیفری به این موضوع اشاره شده است و قوانینی برای این افراد براساس وضعیت آنها و حق همسرشان وضع شده است .البته هنوز نسبت به این موضوع درقانون خلاء هایی دیده می شود تا جایی که در بعضی شرایط قانون در مقابل این اختلالات روانی سکوت اختیار می کند .قانون براساس فقه اختلالات روانی را جزء جنون دانسته و مطابق جنون حکم فسخ صادر می کند اما دسته هایی از این اختلالات هیچ حکم قانونی ندارند تا جایی که اجازه طلاق داده نمی شود مگراینکه زوج و زوجه برطلاق توافق کنند.برهمین اساس در بسیاری از این اختلالات می توان براساس ماده 1130 قانون مدنی (حق طلاق در بیماری های صعب العلاج ) و ماده 1113( عسرو حرج )حق طلاق را ثابت دانست . همچنین از آنجا که براساس بند 3 عقدنامه سلامت روحی یکی از شروط ضمن عقد است که زوج و زوجه باید آن را رعایت کنند واطلاع ندادن بیمارروانی شخص به طرف مقابل تدلیس در ازدواج به حساب می آیدو علاوه برحق فسخ نکاح برای فریب خورده ، موجب مسئولیت مدنی و کیفری برای تدلیس کننده می شود. البته می دانیم که یک فرد نمی تواند با یک بیمار روانی زندگی کند زیرا ممکن است برای خودش و همسرش ضرر جانی یا روانی داشته باشد .
واژههای کلیدی: اختلالات روانی، فسخ ازدواج، جنون