عنوان
بررسی تطبیقی مسئله رابطه دولت و ملت در اندیشه اجتماعی علامه مجلسی، نائینی و امام خمینی
نویسنده
استادراهنما
قاسم ابراهیمیپور
استادمشاور
شمس الله مریجی
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1397
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
یکی از مشکلات ایران، وجود قدرت های سیاسی، فاقد مشروعیت دینی است، فرهنگ مردم ایران بگونه ای است که نسبت به حکومت بی میلی نشان میدادند، اکثر اوقات بیگانگان(غیر ایرانیان) بر مردم ایران حکومت میکردند، به همین سبب بین مردم و دولت شکاف بوجود آمد، پس از به قدرت رسیدن صفویه، و اعلام مذهب رسمی تشیع، علمای شیعه به همکاری با حکام پرداختند، علما به علت کم نمودن ظلم حاکمان، و اجرای قوانین اسلام به همکاری با شاهان تن میدادند، و البته ظرفیت فقه شیعه برای دخالت امور حکومت بی تأثیر نبود. علما، هیچگاه همکاری با حکومت را به معنای مشروعیت آن ندانستند. در صفویه برخی از علما شکاف دولت و مردم را مشاهده و برای از بین رفتن آن به همکاری با حکام پرداختند، در قاجار ساختار حکومت تغییر کرد، علما برای مسئله رابطه دولت و ملت، به تقید شاه اکتفا کردند، در حالیکه غافل از حضور روشنفکران بودند، همین امر سبب تصاحب دست آورد علما بوسیله روشنفکران گردید، و شکست ظاهری علما را نمایش داد. که در نهایت به انزوای علما منجر گردید، تا اینکه دردوره پهلوی امام خمینی، با شناخت صحیح پدیده های اجتماعی و استفاده از بهترین فرصت و به بهترین شکل(حذف استبداد)، گسست دولت و ملت را از بین برد. ایشان تنها راه از بین رفتن گسست دولت و ملت را، ولایت فقیه دانست. روشی که در این تحقیق بدان پرداخته شده است، روش تطبیقی است، در این روش، به مقایسه تفاوت ها و شباهت ها می پردازد، حال تفاوت و شباهت های مجلسی، نائینی و امام در مسئله رابطه دولت و ملت بررسی مینماییم. زیرا مجلسی، نائینی و امام هر کدام به شیوه ای خاص با این مسئله روبرو شده اند، از سویی برای بررسی مسئله رابطه دولت و ملت تفاوت و شباهت های فقها را با استفاده از روش شناسی بنیادین بررسی مینماییم. نتیجه ای که تحقیق به آن نائل میگردد، فقها مجلسی، نائینی و امام باتوجه به تفاوت هایی که در دوره های زندگی آن ها وجود دارد، با مسئله شکاف دولت و ملت روبهرو شده اند اما نوع مواجهه با این مسئله متفاوت است. هریک از ایشان متناسب با شرایط اجتماعی عملکرد خاصی در اتخاذ سیاست ایجابی دارد، به عنوان نمونه؛ مجلسی، تاج گذاری سلطان حسین را پذیرفت و در قبال آن پیشنهاد ممنوعیت منکرات به شاه ارائه نمود، خواسته او در راستای حمایت از مردم و دین است، شاه نیز در خواست ایشان را پذیرفت. مشروط نمودن شاه نمونه، رویکرد نائینی است، او در این زمینه کتابی نوشت، کتابی که هدف آن توضیح مشروطه و دفع شبهاتی است که در اذهان عمومی موجود بود. نائینی و مجلسی تقیید و همکاری را سبب مشروعیت نمیدانستند. نقطه عطف برخورد، تفاوت ها در رویکرد علما از زمان برخورد امام با پهلوی پس از فوت آیت الله بروجردی ، این مصداق اتخاذ سیاست ایجابی است، ایشان به دلیل حمایت از مردم و دین اسلام است. اما تفاوت های فقها: مجلسی هیچ گاه به اصلاح اساسی فکر نکرد و علت این امر، مبانی فقهی(اخباری) اوست. نائینی به دنبال تشکیل حکومت و رفع استبداد بود ولی در عمل از مقید نمودن شاه فراتر نرفت، با تلاش های او و فقهای دیگر مشروطه پیروز شد، اما توسط روشنفکران مصادره شد. امام حذف را بهترین راه دید، البته از سویی مبنای فقهی امام ظرفیت انقلاب و تشکیل حکومت را داشت، فقه ایشان بگونه ای پویاست که مشکلات پس از تشکیل حکومت را نیز پاسخگوست.
واژههای کلیدی: گسست دولت و ملت، فقه سیاسی، فقه الاجتماع