عنوان
مکاسب محرمه، قمار،بازی با غیرآلات قمار با رهان
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1398/08/19
اندازه
9MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته
صحبت در بحث قمار بود و اينکه «اللعب به غير آلات المتعارفه للقمار مع الرهان»، يعنی آلات قمار نيست ولی رهان وجود دارد مثل مسابقه فوتبال که بهخاطر پول انجام میشود. در اينجا يک بحث حرمت تکليفی و بحث دیگر حرمت وضعی وجود دارد. آن پولی که قرارداد شده اگر اخذ شود حرمت وضعی گفته میشود، اما اصل اين بازی که آيا جايز است يا نه، حرمت تکليفی هست.
اشکال مرحوم شيخ انصاری
روايتی را امام باقر (ع) از حضرت علی (ع) نقل می کند، آيا اين روايت مؤيد و دليل بر اين مدعی ( عدم تحريم ) میشود؟
«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُوسُفَ بْنِ عَقِيلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ أَكَلَ وَ أَصْحَابٌ لَهُ شَاةً- فَقَالَ إِنْ أَكَلْتُمُوهَا فَهِيَ لَكُمْ- وَ إِنْ لَمْ تَأْكُلُوهَا فَعَلَيْكُمْ كَذَا وَ كَذَا- فَقَضَى فِيهِ أَنَّ ذَلِكَ بَاطِلٌ- لَا شَيْءَ فِي الْمُؤَاكَلَةِ مِنَ الطَّعَامِ- مَا قَلَّ مِنْهُ وَ مَا كَثُرَ وَ مَنَعَ غَرَامَتَهُ مِنْهُ».[1]
شخصی گوسفندی را برای مهمانی آماده نمود، عدهای را دعوت کرد و به آنها گفت: اگر اين گوسفند را ميل کرديد مال شما است اما اگر نتوانستید بايد فلان مبلغ يا يک گوسفند يا بيشتر را بايد به من غرامت بدهید (يعنی کار و مسابقه تمام شد و خدمت امام (ع) آمدهاند). حضرت علی (ع) میفرمايد: کار شما باطل بوده و درست نبود و اين گوسفندی که خورديد چيزی بر شما نيست و نمیتواند هيچ غرامتی از شما بگيرد حتی اگر مقدار کمی از آن خورده باشيد.
در اينجا يک قرارداد، قمار و رهانی انجام شد ( گر تمام گوسفند را خورديد چيزی بر شما نيست اما اگر نتوانستيد بايد فلان مبلغ را غرامت بپردازيد). اينها با علم به اين قرارداد شروع به خوردن کردند اما نتوانستند همه آن گوسفند را بخورند، بااينوجود حضرت میفرمايد: نبايد غرامت پرداخت.
از روايت فهميده میشود که قرارداد بستن اشکال ندارد؛ چون حضرت نفرمود: «چرا اين کار را کرديد؟» همچنین از اين کار نهی نکردهاند ولی فرمود: «غرامتی نيست»؛ پس معلوم میشود لعب به غيرآلات قمار و قراردادهايی که رهان در آن وجود دارد حرمت تکليفی نداشته و حرمت وضعی هم وجود ندارد؛ يعنی خوردن گوسفند حرام نيست. حضرت نفرموده که خوردن شما حرام است، فقط فرمود: «غرامتی در اينجا وجود ندارد». از سکوت امام (ع) معلوم میشود که اين قرارداد هيچ اشکالی ندارد منتهی اين باطل است «لا شی و لا غرامة».
اين روايت مواجه با اشکالاتی است. علما خواستند اين را با قواعد اصولی و فقهی تطبيق دهند اما با هيچ يک از قواعد فقهی مطابقت نکرد.
اگر اين کار باطل باشد پس خوردن گوشت و تصرف آن حرام است؛ چون عقد فاسد است. اگر عقد فاسد باشد تصرف در آن مال جايز نيست. اگر باطل است پس تصرف در گوشت گوسفند هم حرام است و حضرت نهی نکرده است. حضرت (ع) بهمناسبت میفرمايد: «خوردن شما اشکال ندارد و هيچ غرامتی نمی تواند بگيرد»، اين اشکالی است که مرحوم شیخ انصاری بيان کرده و می فرمايد: چه بگوييم «بغير الآلات مع الرهان» حرام تکليفی است و حرام وضعی است و چه بگوييم حرام تکليفی است و حرام وضعی هست؟؟؟ ،در هر دو صورت اين روايت درست نيست چون وقتی اين شخص بگويد: «اگر همه گوسفند را خوردی مال شما می باشد و اگر نتوانستی بايد غرامت بپردازيد»، اگر بگوييم: اين حرمت تکليفی دارد و وضعی ندارد درست نيست؛ چون امام، حرمت وضعی را هم سکوت کرده است، حضرت نهی نکرده و هيچ اشکالی ندارد ولی حضرت راجع به کار آنان چيزی نفرموده که کار آنان اشتباه است؛ پس اين روايت با قواعد تطبيق نمیکند. طبق قاعده بايد حضرت (ع) میفرمود: «اين کار حرام است و نبايد انجام شود ولی حالا شما خوردهايد اشکال ندارد. چون نمیدانستيد و جاهل بوديد بر شما غرامتی نيست» و عناوينی مثل اينها؛ درحالیکه حضرت کاملا سکوت کرده است.
مرحوم مامقانی در حاشيه مکاسب فرمايشات مرحوم شيخ انصاری را بيان فرموده و اين مسئله را تأييد و اشکال بر اين روايت کرده است.
محقق خويی (ره) میفرماید: «و توضيح كلامه: أن سكوت الامام (ع) عن بيان الحرمة في جهة لا يستلزم ثبوت الجواز فيها، و إلا لكانت الرواية دالة على جواز التصرف في مال الغير بناء على فساد هذه المعاملة، لأن الإمام (ع) قد سكت عن بيان حرمته أيضا».[2]
مرحوم محقق خويی اين اشکال را کرده و فرموده: اين معامله، معامله فاسدی است. وقتی امام (ع) سکوت میکند، اين سکوت دلالت بر جواز نمیکند.
اين فرمايش محقق خويی درست نيست و سکوت امام (ع) دلالت بر جواز میکند. وقتی امام (ع) از اين کار نهی نمیکند دلالت بر اين میکند که جايز است.
به نظر ما اين روايت داستانی است که در آن زمانها معمول بوده. چون عربها سخی بودند و میخواستند تعارف کنند و سفرههای مفصلی داشتند، اين تعبير را داشتند که تا میتوانيد غذا بخوريد. اين تعارف معمولی بوده که اين صاحب گوسفند تأکيد میکند تا تعارف را کنار بگذارند و اين تعارفی که کرده، مرسوم بوده است و امام (ع) که سکوت کردند بهخاطر همين است.