عنوان
استماع غناء ، مبحث غناء، مکاسب محرّمه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
نویسنده
تاریخ نشر
1396/11/15
اندازه
15MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با حرمت استماع غناء بود. روایاتی را در این رابطه بررسی کردیم که برخی از آنها سند و دلالت تامّی بر مدّعی داشتند. امروز به بررسی روایت دیگری میپردازیم.
روایت یازدهم: مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِه عَنِ الْحَسَنِ قَالَ: کنْتُ أُطِيلُ الْقُعُودَ فِي الْمَخْرَجِ لِأَسْمَعَ غِنَاءَ بَعْضِ الْجِيرَانِ قَالَ: فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقَالَ لِي: «يَا حَسَنُ: {... إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ و الْفُؤادَ کلُّ أُولئِک کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً}، السَّمْعُ وَ مَا وَعَى وَ الْبَصَرُ وَ مَا رَأَى وَ الْفُؤَادُ وَ مَا عُقِدَ عَلَيْهِ».[1]
این روایت که سند ضعیفی دارد، دلالت بر قبح استماع غناء دارد؛ یعنی در روایت شخص در مستراح خانه بیشتر مینشسته تا به غنای بعضی از همسایهها گوش دهد و امام در مواجهه با او به ذکر آیهای میپردازند که بازخواست از شنیدهها و دیدهها دارد و او را به آنچه میبیند و یا میشنود، توجّه میبخشد. این بیان صراحتی در مطلوب و مدّعای ما ندارد.
تا اینجا روایات را بررسی کردیم و ملاحظه فرمودید که برخی از آنها دلالت تامّی بر حرمت داشتند.
دلیل دوّم: اجماع[2]
اجماع فقهاء بر حرمت استماع غناء، مسلّم است.
دلیل سوّم: حرمت غناء از مسلّمات است.
این نکته نیز مطرح بود که در میان مسلمین حرمت غناء فیالجمله چه خواندن و چه شنیدن آن مورد اشکال است. شما ملاحظه فرمودید که برخی حتّی نغماتی که مادرها در گوش فرزندان میخواندند را حرام دانسته بودند.
حکم حضور و جلوس در مجلس غناء
یکی از مسائلی که باید در ادامه مباحث گذشته باید بررسی کرد، حکم حضور در مجلس غناء است. در این رابطه دو قول وجود دارد.
قول اوّل: حرمت حضور در مجلس غناء
به نظر ما، قول حقّ همین است. چراکه حضور در مجلس غناء به استماع غناء منجرّ میشود. در نظر عرف ملازمهای میان نشستن در مجلس غناء و شنیدن آن هست. بله اگر شخص به نحوی اجازه شنیدن به خود ندهد و گوش خود را ببندند، شاید بتوان اطلاق سماع بر آن نمود و قائل به جواز شد؛ و یا اگر شخص در مجلس حضور مییابد و آن را به هم میزند و از آن نهی میکند که باز حکم متفاوت است. امّا در غیر این صورت اگر میتواند از مجلس غناء بدون دردسر و عسر و حرجی خارج شود، باید از آن خارج شود. ولی اگر نمیتواند از این مجلس خارج شود، باید سعی در امربهمعروف کرده و حاضرین را به گناهی که مرتکب میشوند آگاه کند و از وقوع آن جلوگیری کند.
در زمان طاغوت بسیار پیش میآمد که طلّاب و متدیّنین گرفتار چنین محاذیری میشدند. در اتوبوس نوارهای غناء و لهو پخش میشد و اگر میخواستند ابراز مخالفت کنند، باید اتوبوس را ترک میکردند و در میانه جادهها که نه امکانات امروز را داشت و نه احتمال عبور اتوبوس و ماشینی در آن میرفت، از ماشین پیاده میشد که خیلی گرفتاری و دردسر پیش میآورد. بزرگانی مثل مرحوم امام با این حال اگر فائق بر دیگران نمیشدند، مجلس و وسیله را ترک میکردند و به هزینه و سختی آنهم توجّهی نمیکردند.
مؤیّدات قول اوّل
عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمَدَنِيِّ عَمَّنْ ذَکرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْغِنَاءِ وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ (ع): «لَا تَدْخُلُوا بُيُوتاً اللَّهُ مُعْرِضٌ عَنْ أَهْلِهَا»[3] .
این روایت مؤیّد حرمت حضور و جلوس در مجلس غناء است. حضرت مجلس غناء را از مجالسی میشمارند که خداوند از آن رویگردان است. دلالت این روایت خوب است، امّا سند صحیحی ندارد.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مِهْرَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ هَارُونَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: «الْغِنَاءُ مَجْلِسٌ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ وَ هُوَ مِمَّا قَالَ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ: {وَ مِنَ النّٰاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ...}»[4] .
سند این روایت صحیح نیست امّا دلالت خوبی بر مدّعا دارد.
دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍأَنَّهُ قَالَ: «مَجْلِسُ الْغِنَاءِ مَجْلِسٌ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ وَ الْغِنَاءُ يُورِثُ النِّفَاقَ وَ يُعْقِبُ الْفَقْرَ»[5] .
این هر سه روایت در مقام تأیید قول اوّل ذکر شد؛ که حضرات معصومین مجلس غناء را مجلسی دانستند که خداوند به آن نظری نمیاندازد.
قول دوّم: کراهت حضور در مجلس غناء؛
مرحوم مامقانی قائل به کراهت در رابطه با حضور در مجلس غناء هستند. به نظر ایشان اگر این حضور با استماع همراه شد، به حکم حرمت استماع غناء باید قائل به حرمت شد. امّا در رابطه با نفس حضور در مجلس غناء ما از ادلّه بیش از کراهت نمیتوانیم استفاده کنیم.[6]
امّا به نظر ما، این قول صحیح نیست. چراکه شما وقتی در یک مجلس معصیت حضور مییابید، خود را در معرض آن معصیت قرار دادهاید. شما در کلمات فقهاء این نوع احکام را به وفور مییابید که نماز در مجلس معصیت را هم جایز نمیدانند. بهعلاوه که آنچنان نمیتوان قائل به تفکیک میان حضور در مجلس غناء و استماع آن قائل شد. عرض کردیم که یک ملازمهای در نگاه عرف میان این دو برقرار است.