عنوان
استماع غیبت،غیبت
اصطلاحنامه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1397/07/21
اندازه
8MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: صحبت ما در بحث استماع غیبت است.
روایات حرمت استماع
«محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن شعيب بن واقد، عن الحسين بن زيد، عن الصادق، عن آبائه عليهمالسلام ـ في حديث المناهي ـ أن رسول الله صلىاللهعليهوآله نهى عن الغيبة والاستماع إليها، ونهى عن النميمة والاستماع إليها، وقال: لا يدخل الجنة قتات، ـ يعني: نماما ـ، ونهى عن المحادثة التي تدعو إلى غير الله، ونهى عن الغيبة، وقال: من اغتاب امرءاً مسلما بطل صومه، ونقض وضوءه، وجاء يوم القيامة يفوح من فيه رائحة أنتن من الجيفة يتأذى به أهل الموقف، وإن مات قبل أن يتوب مات مستحلا لما حرم الله عزّ وجّل، ألا ومن تطوّل على أخيه في غيبة سمعها فيه في مجلس فردها عنه رد الله عنه ألف باب من الشر في الدنيا والآخرة، فإن هو لم يردها وهو قادر على ردها كان عليه كوزر من اغتابه سبعين مرة».[1]
بررسی سند: محمد بن علی بن الحسین معروف به ابن بابویه قمی (امامی و ثقه) با سند خودش از شعیب بن واقد بصری (مهمل) از حسین بن زید ذو الدمعة (در مورد او اختلاف نظر است اما ظاهراً امامی و ثقه است)؛ بنابراین روایت به دلیل وجود شعیب بن واقد، ضعیف است.پیامبر (ص) نهی از غیبت و استماع غیبت نمودند. استماع ظهور در گوش دادن اختیاری است.در ادامه روایت میگوید: آگاه باشید کسی که منت بگذارد بر برادرش در غیبتی که او را میشنود در مجلسی پس غیبت را رد کند خداوند هزار در شر را در دنیا و آخرت از او دور میکند. [چقدر ثواب دارد که خداوند اگر غیبت کسی را شنید از او دفاع کند و آبروی او را حفظ کند.] اگر گوش کند و میتوانست دفاع کند اما دفاع نکرد مثل کسی میماند که هفتاد مرتبه غیبت کرده است.لفظ «استماع» که در صدر روایات بود ظهور در شنیدن اختیاری است اما در ذیل آیا «سمعها» شنیدن قهری است یا اختیاری؟ ظاهر کلام آن است که شنیدن قهری است؛ یعنی اتفاقاً در مجلس، کسی حاشیهای زد و علیه کسی صحبت کرد.
آیتالله مکارم نیز «سمعها» را شنیدن قهری میدانند؛[2] اما محقق خویی هر دو (الاستماع و سمعها) را گوش دادن اختیاری معنا میکند.[3] بر این مبنا «سمعها» یعنی «استمع الغیبة» یعنی اول اختیاری گوش داد و سپس دفاع کرد؛ گوش دادن و رد کردن غیبت گناه نداشته بلکه ثواب بسیاری دارد. بر اساس نظر آیتالله مکارم، گوش دادن اختیاری گناه دارد اما اگر شنیدن قهری باشد و سپس دفاع شود، ثواب دارد. شنیدن قهری حرام نیست اما وظیفه شنونده است که لااقل دفاع کرده و رد کند.
اشکالات استدلال به روایت
اشکال اول: محقق خویی میفرماید: روایت ضعیف السند است و جابری هم ندارد.[4]
پاسخ: آیتالله سبحانی میفرماید: روایت جابر سند دارد زیرا قدمای اصحاب به این روایت عمل کرده و فتوا دادهاند.[5]
البته این پاسخ بر مبنای محقق خویی صحیح نیست زیرا ایشان، عمل اصحاب را جابر سند نمیداند اما مشهور علما مانند مرحوم بروجردی، امام، گلپایگانی و دیگران، عمل اصحاب را جابر ضعف سند میدانند. به نظر ما هم عمل قدمای اصحاب، جابر ضعف سند است.
اشکال دوم: محقق خویی میفرماید: صدر روایت که میگوید: «الاستماع» ظاهر در حرمت مطلق شنیدن غیبت است اما ذیل روایت این است که اگر گوش داده و رد شود حرام نیست اگر رد نشود، حرام است. حمل «سمعها» بر شنیدن قهری، خلاف ظاهر است زیرا شنیدن قهری امری کمیاب است.[6]
پاسخ: آیتالله مکارم میفرماید: «هذا و من العجيب ما أفاده بعض الأعلام من أنّ ظاهر هذه الأخبار جواز استماعها للردّ، حتّى أراد تقييد الروايات الدالّة على حرمة استماعها بهذا، مع أنّه لا ينبغي الشكّ في أنّه في الاستماع القهري. و أعجب منه قوله أنّ السماع القهري أمر نادر فلا تحمل عليه، لأنّه كثيرا ما يستمع الإنسان إلى كلام غيره من دون أن يعلم أنّه بصدد الغيبة، فلمّا تمّت الجملة يرى أنّه اغتابه، فقبل تمام الجملة غير معلوم، و بعد تمامه مضى وقت الاستماع، و هذا كثير جدّا، و لم يرخّص في استماع الغيبة، و انتهاك عرض المؤمن للدفاع عنه بعده، فلو وجب الدفاع لا بدّ من عدم الاستماع لأنّ إعدام الموضوع أولى من ردّه بعد وجوده».[7]
عجیب است بر اساس این نظر درصورتیکه رد شود گوش دادن به غیبت جایز است؛ حتی ایشان میخواهد تمام روایات را تقیید بزند و بگوید اگر میخواهی رد کنی استماع جایز است درصورتیکه جواز در شنیدن قهری است. عجیبتر اینکه ایشان سماع قهری را امری نادر میداند درحالیکه زیاد اتفاق میافتد که انسان کلامی را گوش میدهد بدون اینکه بداند گوینده میخواهد غیبت کند اما وقتیکه جملهاش تمام شد متوجه میشود که غیبت کرده است؛ تا جملهاش تمام نشده معلوم نیست که غیبت میکند. شارع مقدس اجازه نداده است که آبروی انسانی ریخته شود بعد از او دفاع شود. نباید اجازه داد اصلاً غیبت شود تا بعداً دفاع شود. ممکن است انسان نتواند درست جواب داده و دفاع کند.نظر آیتالله مکارم این است که استماع، مطلقا حرام است چه رد کند و چه رد نکند اصلاً نباید استماع کند؛ ولی اگر به گوشش خورد و به هر دلیلی نتوانست از مجلس برخیزد و برود نوبت به وظیفه دوم میرسد که باید رد کند. طبق این نظر درصورتیکه اختیاری گوش کند و سپس رد کند، یک ثواب داشته و یک گناه، استماع حرام داشته و ثواب مرتکب شده چون غیبت را رد کرده است. اگر شنیدن قهری باشد، عمل حرامی مرتکب نشده اما چون در عمل انجامشده قرار گرفته وظیفه دارد که رد کند.بر اساس نظر آیتالله مکارم، اگر میداند که در مجلسی قرار است غیبت شود، حق ندارد به آن مجلس برود هرچند که غیبت را رد کند اما بر اساس نظر محقق خویی، اجازه دارد به آن مجلس برود ولی باید رد کند.
به نظر ما فرمایش آیتالله مکارم بهتر از فرمایش محقق خویی است. زمانی که غیبت میشود وظیفه اولیه انسان این است که نهی از منکر کند اما اگر ادامه داد آنگاه مسئله دفاع مطرح میشود.
اشکال بر آیتالله مکارم
«لأنّ إعدام الموضوع أولى من ردّه بعد وجوده».
گاهی غیبت در یک مجلس است و انسان نمیتواند جلو او را بگیرد تا غیبت نکند؛ مثلاً سخنرانی است که با تذکر بازهم به سخن خود ادامه میدهد؛ لذا در این صورت، مسئله رد مطرح است نه اعدام موضوع. اولی بودن اعدام موضوع، در صورتی است که اعدام ممکن باشد اما زمانی که اعدام ممکن نیست نوبت به رد میرسد.