عنوان
بررسی اقوال پیرامون ادله غناء، ادلّه حرمت غناء، مبحث غناء، مکاسب محرّمه
اصطلاحنامه
صوت (Sound) | کسب و کار حرام (Business, Illicit) | موسیقی (Music)
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
نویسنده
تاریخ نشر
1396/08/06
اندازه
9MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته:جلسه گذشته بحث ما به اشکالاتی رسید که علمای بزرگوار در ارتباط با استدلال به آیات و روایات ذیل آنها داشتند.در جلسه گذشته اشکالات مرحوم نراقی را بررسی کردیم.
کلام امام خمینی در باب استدلال به روایات تفسیری:این جلسه ابتدا به بررسی سخن مرحوم امام خمینی میپردازیم:به نظر مرحوم امام دلالت روایاتی که ذیل دو آیه "قول الزور" و "لهوالحدیث" وارد آمدند،بر حرمت ذاتی غناء بلااشکال است.[1]
ولی به نظر ما،اگر مراد ایشان از دلالت بر حرمت ذاتی،حرمت فیالجمله باشد سخن درستی است.اما اگر مقصود ایشان از حرمت ذاتی،حرمت غناء حتی در فرضی که مصداق هیچ یک از عناوین "قول الزور" و یا "لهو الحدیث" و یا "شهادت زور" نباشد،نمیتوان از آیات چنین حرمتی را استنباط کرد.زیرا در آیات غناء را به شرط آنکه مصداق یکی از عناوین باشد تحریم کرده است.برای استفاده حرمت ذاتی میبایست به روایات مطلقه مراجعه کنیم.
اشکال شیخ انصاری بر استدلال به روایات تفسیری:به نظر مرحوم شیخ میتوان در این روایات و دلالتشان بر مدّعی خدشه نمود.زیرا با توجه به آیاتی که توسط این روایات تفسیر میشوند،باید غناء را از سنخ کلام بدانیم.چرا که در این روایات "قول الزور"وارد آمده در آیه را به غناء تفسیر کرده است.روشن است قول زور محتوای غناء را پوشش میدهد.یا در روایتی دیگر غناء را به کلامی اطلاق میکردند،که در تأیید مغنّی ابراز میشد.و میتوان برای موضوعیت محتوا به روایتی از امام سجاد استشهاد کرد،که در آن امام حرمت غناء را بسته به محتوای غنای مغنّیه میدانند:« محمّد بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (بن بابویه : إماميّ ثقة) قَالَ : سَأَلَ رَجُلٌ عَلِيَّ بْن الْحُسَيْنِ عَنْ شِرَاءِ جَارِيَةٍ لَهَا صَوْتٌ فَقَالَ : « مَا عَلَيْكَ لَوِ اشْتَرَيْتَهَا فَذَكَّرَتْكَ الْجَنَّةَ »[2] ».اگر غنای او را تو را به یاد بهشت و آخرت بیندازد،مشکلی در خرید و تملّک آن و گوش دادن و بهره بردن از آوازش نیست.همچنین توجّه به عنوانی مثل "لهو الحدیث" که موضوع طائفهای از روایات تفسیری بودند،اماره ای دیگر بر نظارت این دسته از ادلّه بر محتوای غناء دارد.چرا که این تعبیر غناء را به آوازی که محتوای باطلی دارد اختصاص میدهد.
به نظر مرحوم شیخ انصاف این است که نفس غناء به عنوان یک کیفیت خاص در صدا،به واسطهی این آیات و روایات وارده در تفسیر آن،حرام نمیشود.مگر به واسطهی اشعاری که از عنوان "لهو الحدیث" فهمیده میشود.که بگوییم خداوند "لهوالحدیث" را به هر شکلی که محقّق باشد،دوست ندارد.[3]
اشکال به کلام شیخ انصاری:مرحوم ایروانی اشکالی به مرحوم شیخ وارد آوردهاند؛به نظر ایشان نمیتوان به صرف اینکه در تفاسیر روایی "قول الزور" را به غناء تفسیر کردهاند،ادعا کرد غنای مورد ادعا از مقوله کلام باشد.زیرا به نظر ایشان ما نمیتوانیم بین کیفیت و مکیّف تکفیکی داشت.یعنی بین کیفیتی که در صوت است با محتوای آن نباید جدایی انداخت.ما وقتی در رابطه با یک آواز قضاوت میکنیم،مجموع کیفیت و محتوا را مدّ نظر قرار میدهیم.گاه حتی محتوای آواز عرفانی است.ولی چون به کیفیت و لحن اهل فسق خوانده میشود،ما به "لهو الحدیث" و یا "قول الزور" و یا کلام باطل توصیفش میکنیم.فلذا نمیتوان به صرف حقانیت محتوای آواز آن را جائز شمرد.گاه به جهت همان کیفیت نامطلوبی که دارد،آن را حرام میکند.زیرا این کیفیت و محتوا با هم اتّحاد وجودی دارند.[4]
ولی به نظر ما،نمیتوان از این بیان مرحوم ایروانی مشکل ما در ارتباط با استدلال به آیه حل کرد.زیرا وقتی قول ایشان را بر صحت تفسیر غنای وارد در تفاسیر به کیفیت آواز در برابر قول مثل مرحوم شیخ انصاری قرار میدهیم که مدّعی عدم صحّت این تفسیر است،تنها دو احتمال در ارتباط با آیات و روایات وارده در تفسیر آن شکل میگیرد.این احتمالات وقتی از هم پیشی نگیرند کلام به اجمال دچار میشود و ما تنها میتوانیم در مورد قدر متیقّن از مفاد آیات و روایات تفسیری حکم به حرمت کنیم.که غناء با محتوای باطل است.اما جایی که ادّعا کنیم، کلام از حیث کیفیت داخل در "لهو الحدیث" و یا "قول الزور" است،چون صحّت این تفسیر مشکوک است،برای اثبات مطلوب باید به دلیل دیگری تمسّک کنیم.