عنوان
تجاهر به فسق ،مستثنیات غیبت، غیبت
اصطلاحنامه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1397/10/16
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با مستثنیات غیبت بود. یکی از مستثنیات غیبت مسئله تجاهر به فسق است که اگر کسی به یک گناه متجاهر بود، در آن گناه غیبتش جایز میشود. برای این مدعا که غیبت متجاهر به فسق یا متجاهر به قبیح جایز است ادلهای را اقامه کردیم.
روایت چهارم: یکی از ادلهای که برای این مدعا اقامهشده، این روایت است که «و عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن عثمان بن عيسى، عن سماعة بن مهران، عن أبي عبدالله عليهالسلام قال: قال: من عامل الناس فلم يظلمهم و حدّثهم فلم يكذبهم و وعدهم فلم يخلفهم كان ممن حرمت غيبته، وكملت مروءته و ظهر عدله و وجبت اخوته.»[1]
رجال حدیث: محمد بن یعقوب کلینی، امامی و ثقه است. منظور از عدّة من أصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد که مرحوم کلینی میگوید این افراد هستند: «علی بن ابراهیم بن هاشم قمی که امامی و ثقه است و علی بن محمد بن عبدالله بن اذینه که ممکن است علی بن محمد بن عبدالله ابوالقاسم بن عمران باشد که گاهی علی بن محمد بن بندار هم گفته میشود، ایشان امامی و ثقه است و احمد بن عبدالله بن امیّه که ممکن است احمد بن عبدالله بن احمد و احمد بن عبدالله بن بنت البرقی باشد که مورد اختلاف است و امامی است و ظاهراً ثقه است و علی بن حسن هاشمی که مورد اختلاف است و امامی است و ظاهراً ثقه است.»
احمد بن محمد بن خالد برقی، امامی و ثقه است. عثمان بن عیسی کلابی، امامی است و ظاهراً ثقه است و بنا به قولی از اصحاب اجماع است. سماعة بن مهران، امامی و ثقه است. این روایت به نظر ما صحیحه است و میتوان به آن اعتماد کرد.
این روایت از امام صادق علیهالسلام است که فرمود: کسی که با مردم معامله کند و به مردم ظلم نکند و با مردم صحبت میکند و به آنها دروغ نمیگوید و به مردم وعده میدهد و خلف وعده نمیکند، غیبت چنین انسانی حرام است و مروت او هم کامل است و عادل است بهگونهای که عدالتش ظاهر است و برادری با او واجب است.در علم اصول در مورد مفهوم و منطوق خواندهایم، منطوق روایت همین مطلب و معنایی است که فهمیدیم. مفهوم این روایت این است که کسی که با مردم معامله کند و به آنها ظلم کند و با مردم سخن بگوید و به آنها دروغ بگوید و به مردم وعده دهد ولی خلف وعده کند، غیبتش جایز است و مروتش کامل نیست و عدالتش ظاهر نیست و اخوتش واجب نیست.آیا از این مفهوم میتوانیم نتیجه بگیریم که غیبت متجاهر به فسق جایز است یا نه؟ برای اینکه به این سؤال پاسخ دهیم باید به چند نکته دقت داشت:
نکته اول: این واوهایی که در روایت وجود دارد به معنای جمع است؛ یعنی هر سه خصلت را باهم دارد یا به معنای أو است؛ یعنی هر یک از این سه خصلت را بهتنهایی داشته باشد کافی است. بهعنوانمثال شخصی که دروغ نمیگوید، ظلم هم نمیکند ولی خلف وعده میکند، درصورتیکه واو جمع باشد، غیبتش جایز است ولی اگر بگوییم که واو به معنای أو است در این صورت غیبتش جایز نیست.
نکته دوم: در مورد قسمت دوم روایت یعنی: «كان ممن حرمت غيبته، وكملت مروءته و ظهر عدله و وجبت اخوته» در قسمت اول سه مورد وجود داشت: «من عامل الناس فلم يظلمهم» «و حدّثهم فلم يكذبهم» «و وعدهم فلم يخلفهم» قسمت دوم دارای چهار مورد است: «كان ممن حرمت غيبته» «كملت مروءته» «و ظهر عدله» «و وجبت اخوته» بین این چهار مورد آخر هم واو وجود دارد و باید دید که واو در اینجا نیز به معنای جمع است یا به معنای أو؟ یعنی هم حرمت غیبت و هم کمال مروت و هم ظهور عدل و هم وجوب اخوت باهم است یعنی اگر شما آن سه صفت را داشته باشید، این چهار حکم را هم دارا هستید و اگر به معنای أو باشد به این معناست که بعضی از این احکام را ندارید.
ظاهر روایت مجموع منحیثالمجموع است یعنی اگر این سه صفت وجود داشته باشد، این چهار خصوصیت هم وجود دارد.
اشکال: در این روایت بحثی از تظاهر به فسق به میان نیامده است، کسانی هستند که مخفیانه ظلم میکنند، دروغ میگویند ولی کسی متوجه نمیشود، خلف وعده میکنند ولی متظاهر به فسق نیستند، وعده میدهند ولی نمیتوانند یا نمیخواهند به وعدهای که دادهاند عمل کنند یا به هر دلیل نتوانستهاند به وعده خود عمل کنند، مانند کسی که آب را با شیر مخلوط میکند یا برای فروش جنس، ترازو را دستکاری میکند که بیشتر نشان دهد، ولی کسی متوجه این ظلم نمیشود؛ پس بنابراین حرمت غیبت ندارند، برادر ما نیستند و عدالت و مروت ندارند؟ آیا اینطور است؟ آیا میتوان گفت که این روایت ملازم با تظاهر به فسق است؟ کسی که ظلم میکند، دروغ میگوید، خلف وعده میکند، متظاهر به فسق است؛ آیا این ملازمه وجود دارد؟
به نظر ما هیچ ملازمهای وجود ندارد؛ یعنی بین این جملات و اینکه متجاهر به فسق باشد، ملازمهای نیست، ظلم میکند ولی عدهای از مردم متوجه نمیشوند، ممکن است عده خاصی متوجه شوند ولی همه مردم متوجه نمیشوند. بهانههایی میآورند که فلان مانع وجود داشت و نتوانستیم به فلان وعده عمل کنیم، در ظاهر نمیگوید من فسقی انجام دادهام، مردم هم از آنها چیزی ندیدهاند ولی کسانی که زیرک هستند میتوانند دروغ و ظلم و خلف وعده آنها را پیدا کنند، ولی نمیتوانند غیبت کنند.