عنوان
سرایت بیماری، مسائل پزشکی، مسائل مستحدثه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1399/02/29
اندازه
15MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در وظائف حکومت نسبت به حوادث غیر مترقبه بود. از جمله این حوادث بیماری های مسری است که گفتیم دولت در این زمینه مسئولیت دارد. برای اثبات این مسئولیت گفتیم دو امر به عنوان مقدمه باید بیان شود. یکی از آنها وجوب اغاثه مضطر بود که از برخی نصوص مستفاد است و امر دیگر بحث امور عامه و اهتمام به امور مسلمین بود که مستفاد از طائفه دیگری از نصوص بود. محصل کلام در این طائفه این بود که قدر متیقن از این روایت، امور عامه است یعنی اموری که به مربوط به مصالح عامه مسلمین است.
وجوب اهتمام به امور مسلمین
مرحوم تبریزی[1] از این روایت استحباب فهمیده است لکن امور مسلمین را طور دیگری معنا کرده است؛ امور مسلمین را به معنای قضای حاجت مسلمانها بیان کرده است با این پیش فرض که ارتکاز متشرعی این است که قضای حاجت مسلمان مستحب است، در نیتجه مراد از «لیس بمسلم» در روایت نیز استحباب است در حالی که ایشان[2] از «لیس بمسلم» در روایت «وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[3] در چند موضع وجوب را استفاده کرده است. ایشان فرموده است: «هل يجب على المكلف إذا رأى نفساً محترمة كمؤمن مثلًا تغرق أن يبادر لإنقاذها مع تمكنه من ذلك؟ و ما الدليل على ذلك؟
بسمه تعالى إذا أمكنه إنقاذها وجب عليه ذلك لقولهم عليهم السلام «من سمع منادياً ينادي يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم» و لقوله تعالى «من أحيا نفساً فكأنما احيا الناس جميعاً»، و اللّه العالم»[4]
کلام ایشان مؤکد این است که مشکل ایشان در استفاده وجوب، مشکل ترکیب «فلیس بمسلم» نیست بلکه امور مسلمین را طور دیگر معنا کرده است.
از کلام مرحوم منتظری استفاده می شود که ایشان نیز از امور مسلمین، امور عامه را فهمیده است. ایشان فرموده است: «و هل يصدق على فقيه اعتزل الناس و قبع في زاوية من زوايا داره و لم يهتمّ بأمور المسلمين و لم يسع في إصلاح شئونهم بل أطلق المجال و العرصات لأعداء الإسلام و المسلمين فأغاروا عليهم و أراقوا دماءهم و أهلكوا الحرث و النسل و منعوا من بثّ الإسلام و إعلاء كلمته و نشر كتبه كما صنعت الصهاينة في فلسطين و لبنان، و الروس في أفغانستان مثلا- فهل يصدق على مثل هذا الفقيه أنّه حصن الإسلام كحصن سور المدينة لها؟!»[5] .
وظائف حکومت ها در مقابله با حوادث غیر مترقبه
بعد از اینکه مفاد این روایت وجوب اهتمام به امور عامه مسلمین است می خواهیم از این روایت استفاده کنیم که اشخاص نسبت به امور عامه مسئولیت دارند و از جمله آن امور، سلامت مسلمین است و وجوب اهتمام به امور مسلمین اقتضا می کند که مقابله با بیماری هایی که سلامت مسلمین را به خطر می اندازد واجب باشد.
امر دیگر این است که قدرت در بعضی از امور محدود به حکومت است مثل حفظ مرزها. بله می توانم در این کار کمک کنم ولی مثل نماز نیست که به وسیله فعل من انجام شود و دیگری دخیل نباشد. تعدادی از امور عامه اینگونه است که قدرت بر انجام آنها محدود به حکومت و حاکمیت است. این گونه تکالیفی که قدرت بر انجام آنها منحصر در حکومت هاست، مختص به دولت می شود. البته اشخاص نیز در قیام به این امر موظف هستند. اهتمام به امور مسلمین تکلیف خاص حاکم اسلامی نیست چون در روایت آمده است: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَصْبَحَ لَا يهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فلَيْسَ بِمُسْلِم»[6] که از تعبیر«من اصبح» استفاده می شود که دیگران نیز باید او را یاری کنند.
روایت دیگر که در مقام بیان شد روایت «وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» بود که دامنه اش از این روایت گسترده تر است؛ یعنی نه تنها باید به امور مسلمین رسیدگی شود بلکه باید رفع اضطرار از مضطر کرد و یکی از تطبیقات این روایت، بیماری های مسری است.