عنوان
سیره عقلائیه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1399/10/22
اندازه
8:53MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در مورد سیره عقلاء، در مورد قاعده سلطنت و تسلّط انسان بر نفس خود بود. سیره های عقلائیه معاصر بر دوقسم است: عام البلوی. نادر. سیره های عقلائی عام البلوی مثل سیره عقلاء در حجیت ظهور و حجیت خبر واحد ثقه. مشکلی در این سیره ها از جهت امضای معصوم نیست و از عدم وصول، ردع معصوم را کشف می کنیم. إحراز عدم ردع در سیره های غقلائی غیر عام البلوی یعنی کشف از عدم صدور نمی کند. چون سیره عقلائیه نادر بوده و ممکن است ردعی از جانب معصوم بوده اما به ما نرسیده است.اشکال: تقطیع عضو و پیوند آن از سیره های عقلائیه نادر بوده است. بنابراین استبعادی ندارد که ردعی بوده و به ما نرسیده باشد.جواب صغروی: سخن ما در رابطه با قاعده الناس مسلّطون علی أموالهم و أنفسهم است نه خصوص ترقیع و تقطیع عضو. این قاعده مصادیق دیگری هم دارد و فقط مصداق ترقیع عضو نیست، مانند ریاضت های ورزشی و رژیمی و به خطر انداختن خود در راه کسب مال و ثروت؛ این ها از مصادیق تسلط انسان بر نفس است. این ها مورد سیره عقلائیه بوده و هست. پس مصادیق الناس مسلطون علی أموالهم و أنفسهم نادر نیست بلکه فراوان است اما مصداق بحث ما (تقطیع عضو) در زمان معصوم نادر بوده است.جواب کبروی: ما فقط از راه عدم ردع نمی خواهیم امضای معصوم را ثابت کنیم بلکه توسط ادلّه نقلیه ما به دنبال کشف امضای معصوم هستیم. آیات و روایاتی در این زمینه مطرح شده است:
1. ﴿و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله روؤف بالعباد﴾[1] . این آیه می فرماید: شراء نفس در به دست آوردن رضایت خداوند نه تنها جایز است بلکه به آن ترغیب هم شده است. بیع و شراء در جایی است که انسان یا مالک باشد یا وکالت در ملکیت داشته باشد. پس انسان مسلط بر نفس خود هست که می تواند برای به دست آوردن رضایت خدا جان خود را در معرض خطر قرار دهد.
اشکال: شراء در این آیه کنایه از در معرض قرار دادن است نه از نوع بیع و شراء در بازار.اگر انسان تسلط اعتباری هم بر نفس خود نداشته باشد و فقط تسلط خارجی بر خودش داشته باشد برای کسب رضایت خداوند آن را در معرض خطر قرار می دهد. همین مقدار کمال انسان را می رساند. پس لازمه این شراء در آیه تسلط اعتباری انسان بر نفس خودش نیست بلکه به معنای در معرض الهی قرار دادن است. بنابراین از این آیه تسلط اعتباری انسان بر نفس خودش مستفاد نیست.