عنوان
غیبت،کبیره یا صغیره بودن گناه غیبت
اصطلاحنامه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1397/09/03
اندازه
5MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با این بود که آیا غیبت از گناهان کبیره است یا صغیره؟ یکی از ادلهای که برای کبیره بودن غیبت مطرح شده، استدلال به روایات «الغیبة اشدّ من الزنا» است. چندین روایت به این مضمون و با تعبیرات مختلف وارد شده است. آیا این استدلال پذیرفتهشده هست که وقتی امام معصوم میفرماید غیبت اشد از زنا است ما برداشت کنیم که زنا گناه کبیره است پس غیبت هم گناه کبیره است؟ این استدلالی است که در اینجا شده که چند روایت از این روایات را میخوانیم.
روایت اول: «محمد بن الحسن في (المجالس والأخبار)[1] بإسناده الآتي عن أبي ذر، عن النبي صلىاللهعليهوآلهوسلم في وصية له قال: يا أباذر، إياك والغيبة، فإن الغيبة أشد من الزنا، قلت: ولم ذاك یارسول الله؟ قال: لأن الرجل يزني فيتوب إلى الله فيتوب الله عليه، والغيبة لا تغفر حتى يغفرها صاحبها. يا أباذر، سباب المسلم فسوق، وقتاله كفر، وأكل لحمه من معاصي الله، وحرمة ماله كحرمة دمه، قلت: یارسول الله وما الغيبة؟ قال: ذكرك أخاك بما يكره، قلت: یارسول الله، فإن كان فيه الذي يذكر به، قال: إعلم أنك إذا ذكرته بما هو فيه فقد اغتبته، وإذا ذكرته بما ليس فيه فقد بهته»[2]
رجال حدیث: محمدبن حسن طوسی، امامی و ثقه است. محمد بن عبدالله ابو مفضل شیبانی، ضعیف است. رجاء بن یحیی عبرتائی، امامی است ولی وثاقتش ثابت نشده است. محمد بن حسن بن شمّون، واقفی بوده سپس غلو کرد. عبدالله بن عبدالرحمن اصم، ضعیف و اهل غلوّ است. فضیل بن یسار نهدی، امامی و ثقه و از اصحاب اجماع است. وهب بن عبدالله همدانی، مهمل است. ابی حرب بن ابی الاسود دوئلی، مهمل است. از پدرش ظالم بن ظالم ابو الاسود دوئلی، نزد ما ممدوح است ولی وثاقتش ثابت نیست. جندب بن جناده ابوذر غفاری، امامی و ثقه است.
ابوذر از پیامبر (ص) نقل میکند که فرمود: «ایاک والغیبة» یعنی بَعِّد نفسک من الغیبة از غیبت دوریکن چون غیبت اشدّ از زنا است. ابوذر گفت چرا؟ حضرت فرمود چون در زنا انسان توبه میکند و خدا هم قبول میکند ولی غیبت بخشیده نمیشود تا زمانی که غیبت شونده ببخشد. در ادامه روایت هم که حضرت میفرماید «وأكل لحمه من معاصي الله» اشاره به آیه شریفه ﴿وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ﴾[3] است. از این روایت استفاده میشود که «الغيبة أشد من الزنا» پس اگر زنا از گناهان کبیره باشد که مسلماً از گناهان کبیره است، غیبت هم گناه کبیره است.
روایت دوم: «وفي (العلل) عن أبيه، عن محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد، عن أبي عبدالله الرازي، عن الحسن بن علي بن النعمان، عن أسباط بن محمد يرفعه إلى النبي صلىاللهعليهوآلهوسلم قال: الغيبة أشد من الزنا، فقيل: يارسول الله ولم ذلك؟ قال: أما صاحب الزنا فيتوب فيتوب الله عليه، وأما صاحب الغيبة، فيتوب فلا يتوب الله عليه حتى يكون صاحبه الذي يحله»[4]
رجال حدیث: علی بن حسین بن بابویه قمی، امامی و ثقه است. محمد بن یحیی عطار، امامی و ثقه است. محمد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری، امامی و ثقه است. محمد بن عبدالله بن احمد ابوعبدالله جامورانی، ضعیف است. حسن بن علی بن نعمان، امامی و ثقه است. اسباط بن محمد، مهمل است. درنتیجه این روایت مرفوعه و ضعیف است.
روایت سوم: «وفي كتاب (الأخوان) بسنده عن أسباط بن محمد رفعه عن النبي صلىاللهعليهوآلهوسلم قال: ألا اخبركم بالذي هو أشد من الزنا؟ وقع الرجل في عرض أخيه»[5]
رجال حدیث: محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، امامی و ثقه است. اسباط بن محمد، مهمل است. این روایت مرفوعه و ضعیف است.
پیامبر (ص) فرمودند اگر انسان آبروی برادر مسلمانش را ببرد گناهش از زنا بالاتر است.مرحوم خویی دو اشکال به این روایات دارند:
اشکال اول: این روایات ضعیف السند هستند لذا نمیتواند بهعنوان دلیل مورد استدلال قرار گیرند بلکه بهعنوان مؤید استفاده میشود.[6]
جواب: مشهور علما مانند مرحوم امام و آیتالله بروجردی و آیتالله گلپایگانی و اکثر علما نظرشان این است که اگر روایات ضعیف باشند و قدما به این روایات عمل کرده باشند و طبق آن فتوا داده باشند، جبران ضعف سند میکند و در مقابل اگر از روایتی که سند قوی دارد اعراض کنند موجب ضعف آن روایت میشود و این روایات در کتب قدما ذکرشده و به آنها استدلال شده لذا به نظر ما این ضعف سند قابل جبران است و مشکلی را ایجاد نمیکند.
اشکال دوم: اشدیّت و اضعفیّت از وجوه مختلف است یعنی ممکن است یک گناه از یکجهت اشد از گناه دیگر باشد و از جهت دیگر اشد نباشد. در یک گناه جهات مختلفی وجود دارد بهعنوانمثال غیبت ازاینجهت که حقالناس است از زنا اشدّ است اما گناه زنا از جهات دیگر از غیبت اشدّ است؛ لذا اینکه میگویند غیبت اشد از زناست ازاینجهت است که زنا با توبه بخشیده میشود ولی بخشش غیبت به خاطر اینکه حقالناس است متوقف بر بخشش شخص غیبت شده است؛ اما از جهت گناه بودن ممکن است کسی بگوید که گناه غیبت خیلی بالاتر است و زنا و غیبت قابلمقایسه نیستند. نباید گناه زنا را آسان گرفت. لذا مرحوم خویی بااینکه قبول دارند که غیبت گناه کبیره است اما بر این استدلال اشکال میکنند و میفرمایند با این استدلال نمیتوان ثابت کرد که غیبت گناه کبیره است.[7]
جواب:
به نظر ما این فرمایش مرحوم خویی هم درست نیست ازاینجهت که حقالناس به معنای ظلم است و شما که آبروی این شخص را بردهاید به او ظلم کردهاید و حق او را ضایع کردهاید و اینکه ما در قرآن در مورد ظلم آیات فراوان داریم و خداوند میفرماید که عذاب خدا برای ظالمین است، لذا ظلم از گناهان کبیره است و اگر کسی به دیگری ظلم کند گناه کبیره انجام داده است؛ پس این مسئله که مرحوم خویی فرمود ممکن است از یکجهت غیبت اشد باشد و از جهت دیگر زنا اشد باشد و جهت اشدیت غیبت، حقالناس است، ما میگوییم حقالناس ظلم بوده و ظلم از گناهان کبیره است. خداوند درآیات زیادی از قرآن ظالمین را لعنت کرده و عذاب را برای ظالمین قرار داده لذا استدلال به این روایات برای اثبات کبیره بودن گناه غیبت، درست است.