عنوان
فقه تربیت، تعلیم و تعلم، اصول و روشهای تربیتی
اصطلاحنامه
آموزش و پرورش (Education) | تربیت (Upbringing) | تعلیم و تربیت | فقه (Islamic law)
پدیدآورسازمانی
مؤسسه اشراق و عرفان
محل نشر
قم
نویسنده
تاریخ نشر
1396/01/30
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول و روشهای تربیتی/ اصل قدرت و استطاعت مربی و متربی (رفق و مدارا)
اشاره به مباحث قبل:
بحث در آیات مرتبط با رفق و مدارا بود.
رفق و مدارا در قرآن کریم
دومین آیه عبارت بود از آیه 159 سوره آلعمران:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ...»[1]
در این آیه شریفه جهاتی از بحث بود. دیروز چهار بحث را اشاره کردیم.
5ـ شمول مجموعی یا استغراقی
مبحث پنجم این است که اگر از مراحل قبلی عبور کنیم؛ مبنی بر اینکه آیه به «لین» فرمان داده، این لینت اختصاص به پیامبر اکرم (ص) ندارد، استفاده حکم وجوب از آن بشود، آیه در مقام تعلیم و تربیت هم هست؛ اگر از این عقبهها عبور کردیم، ممکن است کسی بگوید این لینت و مدار برای مبلغ و مربی است اما با یک نگاه مجموعی نه استغراقی.
«لِنْتَ لَهُمْ» در نقطه مقابل «لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ» است؛ یعنی علیالاصول شما این طور هستید. و باید این طور باشید. اما اینکه در هر موقعیتی و در جایگاه ولایی و تربیتی باید این ویژگی را متجلی کرد و نمودار کرد؛ شاید این طور نباشد.
حال سؤال این است که آیا آیه شریفه حاوی یک فضیلت و فرمان به «لین» و مدارا به نحو مجموعی است یا استغراقی؟ آنچه به ذهن میرسد این است که حالت استغراقی است نه مجموعی. پس دو احتمال مطرح است:
1) مراد از آیه، مجموعی است. در امر ولایی، حکومتی و تربیتی در حد 80 مورد از 100 مورد نرمخو باشد، میشود مصداق «لِنْتَ لَهُمْ». تندیهای اندک و مجاز به حساب نمیآید. نه تندیهای غیرمجاز؛ پس مجموعی مقصود است.
2) با توجه به قرینه مقابله بین «لِنْتَ لَهُمْ» و «غَليظَ الْقَلْبِ» میتوانید استثنائات را کنار بگذارید. اصل بر نرمی است مگر در مواردی که استثناء شده باشد. اصل آن است که حالت استغراق باشد، لین هم در همه موارد اطلاق دارد.
شاید اظهر احتمال دوم باشد. پس مراد از «لین» لین در همه موارد است الا ما خرج بالدلیل. لایبعد که شمول و اطلاق دارد جزء در موارد خاص که با دلیل خارج شد، به اطلاقش باقی است.
برخی باور دارند که در شخص پیامبر (ص) احتمال اول راه ندارد، زیرا بدون دلیل از حالت رفق و مدار خارج نمیشد. ولی آنچه از آیه به دست میآید و با الغای خصوصیت تعمیم داده میشود اطلاق دارد. این استحباب و رجحان را میرساند پس اطلاق و شمول در آیه بعید نیست.
6ـ «لین» قولی و فعلی
لین و نرمی اطلاق دارد، اعم است از «لین» قولی و فعلی. نرمی که در مقام ولایی یا هدایت و تربیت انجام میشود، این نرمی دو شاخه دارد:
6.1. نرمی گاهی در بیان و سخن فرد است.
6.2. گاهی نرمی در رفتار فرد ظهور پیدا میکند.
لذا لین در آیه نسبت به هر دو شمول دارد.
در اینجا تخییر نیست بلکه در هر دو (قول و فعل) رفق و لین باید باشد. نباید چیزی خلاف نرمی و ملایمت باشد.
7ـ مراتب «لین»
مطلب هفتم این است که اگر ما باشیم در مقوله نرمخویی و نرمرفتاری سه حالت متصور است؛ نرمخویی در رفتار و همهجانبه، نرمخویی که در نقطه مقابل تندخویی است (تندخو نبودن)؛ این دو تا دو طرف طیف است. حالتهای میانه هم دارد، رفتار میانه نه خیلی تند باشد و نه خیلی نرم. پس در تعامل شخص با دیگری حالتهای فرد دارای طیف است از نرمخویی افراطی که مدارا به صورت برجسته در آن نمود پیدا میکند، تا تندخویی افراطی. حد وسط آن هم آن است که نه خیلی تندی است و نه خیلی نرمی بلکه رفتار متعارف دارد، همینکه تندی ندارد خود نوعی نرمی است. در همه مواردی که مفهوم تشکیکی باشد، میتوان این طیف را مشاهده کرد و به سه یا چهار قسمت تقسیم کرد.
بحث حاشیهای: استاد جوادی آملی از مرحوم علامه طباطبایی نقل کردند؛ ایشان خیلی خوشخط بودند حتی در آخر عمر که دستشان لرزش پیدا کرده بود باز زیبا مینوشتند. علامه در یکی از شبهای ماه رمضان بعد از افطار تا سحر و به صورت مکرر «بسم الله الرحمن الرحیم» را نوشتند، با اینکه همهاش زیبا بود ولی هیچکدام شبیه دیگری نبود. البته در چنین مواردی که ممکن نگاه عرفی سطحی تمایزات را کمتر دقت کند اما آدم فنی تمایز را تشخیص میدهد، درعینحال همهاش زیبا است.
ادامه بحث:
در این نوع تعامل انسان با انسان دیگر در مقام تبلیغ و تربیت و هدایت به سه طیف تقسیم میشود:
1) حالت نرمی،
2) حالت متعادل (به دور از خشونت)،
3) حالت تندی،
این بحث مقدمهای است برای سؤال بعدی و آن اینکه:
صدر آیه دارد که «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ» و در ادامه فرمود: «وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» در یک طرف طیف، فقط خشونت و غلطت است. سؤال این است که لین، طرف اول طیف را بیان میکند، یا شامل حالت عادی عدم خشونت هم میشود؟ آیا «لین» فقط حالت اول را در برمیگیرد یا عام است؟
برخی بر این باورند که بر قسم دوم (رابطه تعاملی و عادی بدون خشونت) لین صدق نمیکند زیرا لین چیزی است که نرمی و خوشرفتاری در آن بروز داشته باشد.
البته ممکن است کسی بگوید به قرینه تقابل لین با غلطت، لین معنای عام پیدا کند.
چنانچه در حسن خُلق هم مطرح است که آیا حالت متعارف حسن خلق است یا خیر؟ عدم خشونت و تندی، آیا نوعی حسن خلق محسوب نمیشود؟
در تقابل «لین» با «فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ» میرساند که عدم غلطت قلب، نوعی لین و نرمخویی است. پس باید دید که در «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»، لین به معنی خاص مراد است یا لین به معنای عام؟ رحمت الهی و مقام پیامبری پیامبر (ص) و مفهوم «لین» بیشتر معنای خاص را تداعی میکند.
برای معنای دوم و لین به معنای عام هم میتوان شاهد آورد که اینجا تقابل است، نقطه مقابل «فظ» است؛ شاهد دیگر این است که رهبری مثل پیامبر (ص) همیشه در حال نرمی خاص بوده باشد. البته «لین» بیشتر باشد، مطلوبتر است. من «لین» به معنای عام را ترجیح میدهم ولی اطمینان کامل ندارم.
در مقایسه با خلق عظیم «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيم»[2] شاید بتوان یک احتمال را ترجیح داد؛ ولی باید بررسی شود.
پس حسن خلق، لین، رفق و مدارا و ... مقول به تشکیک است و مراتب مختلف دارد. عدم الغلظه نشانه نرمی و لین است چنانچه نرمخویی به معنای خاص هم لین است. لذا ممکن است تغافل در حکومتداری یکی از مصادیق رفق و مدارا باشد. قرینه شأن نزول و قصه جنگ احد هم لین به معنای عام را تأیید میکند.
________________________________________
[1]. آلعمران/ 159.
[2]. قلم/ 4.