عنوان
فقه تربیت، تعلیم و تعلم، امربه معروف و نهی از منکر
پدیدآورسازمانی
مؤسسه اشراق و عرفان
محل نشر
قم
نویسنده
تاریخ نشر
1394/10/29
اندازه
10MB
زبان
فارسی
یادداشت
اشاره
یکی از وظایف حکومت امربهمعروف و نهی از منکر است که فراتر از وظیفه عامه مکلفین در این حوزه است. برخی ادله خاصه را بیان کردیم، به ادله کلی وظیفهمندی حکومت هم اشاره شد. ذیل عنوان فروعات بحث، رسیدیم به شرایط امربهمعروف و نهی از منکر دولتی. رابطه شرایط امرونهی حکومتی با امربهمعروف و نهی از منکر همگانی چیست؟ آیا من وجه است یا مطلق؟ در ضمن بررسی شرایط عرض میکنیم.
شرایط امربهمعروف و نهی از منکر حکومتی
با ملاحظه شرایط امربهمعروف و نهی از منکر عمومی اهم آن شرایط را مرور میکنیم و نتیجه را به اختصار عرض میکنیم.
شرط اول: علم آمر و ناهی به معروف و منکر
این شرط در جلسه قبل بحث و بررسی شد.
شرط دوم: اصرار عاصی بر معصیت
شرط اصرار بر معصیت دلیل خاص لفظی ندارد. در برسی باید عرض کنیم که یکی از شرایطی است که دلیل خاص نداشت ولی با تحلیل عقلی و فقهی بهعنوان شرط در امربهمعروف و نهی از منکر همگانی پذیرفته شد. تحلیل این بود که در جایی باید امربهمعروف و نهی از منکر کرد که طرف اصرار بر گناه دارد و الا در صورت انجام خطا و پشیمانی، توبه و عدم اصرار بر گناه، جایی برای امربهمعروف و نهی از منکر نیست و این مسئله نیازمند دلیل نیست.
حالات و مصادیق اصرار بر معصیت
تحقق شرط دوم به یکی از صورت زیر قابل تحقق است:
1. اصرار بر گناه به نحو تکرار معصیت
2. اصرار بر گناه به نحو استمرار گناه
بنابراین اصرار عددی و تکرار ملاک نیست بلکه دلیل عقلی هر دو را شامل میشود.
3. قصد انجام معصیت؛ ممکن است قصد عاصی در انجام و تکرار معصیت در حکم امربهمعروف و نهی از منکر دخالت داشته باشد. اینکه آیا قصد ملاک است یا نیست، جای بحث دارد که به نظر میرسد این مورد هم مشمول دلیل است.
4. در شُرُف وقوع بودن منکر و ترک معروف هم مهم است؛ این مورد هم مشمول دلیل است.
5. درصورتیکه بهعنوان پیشگیری امرونهی نشود، در ظرف زمانی انجام منکر، امرونهی سودی نداشته باشد. این مورد هم مشمول ادله شرط اصرار بر گناه است.
پس دلیل لفظی بر شرط عدم اصرار نداریم مهم در تحقق شرط وجوب امربهمعروف و نهی از منکر آن است که شخص در خارج در حال ارتکاب گناه باشد یا در آستانه انجام آن قرار داشته باشد.
این شرط با توضیحاتی که عرض شد در امربهمعروف و نهی از منکر همگانی مطرح بود، عین همین شرط در امربهمعروف و نهی از منکر دولتی و حکومتی هم مطرح است. حکومت باید مانع ارتکاب گناه شود لذا اگر فرد یا افرادی در حال گناه باشند، یا در شُرُف انجام معصیت قرار داشته باشند، یا قصد گناه داشته باشند و ... حکومت باید امربهمعروف و نهی از منکر کند و اگر شرایط ذکر شده نبود، امربهمعروف و نهی از منکر لازم نیست مگر درصورتیکه اگر در زمان حال امربهمعروف و نهی از منکر نشود، در آینده و ظرف وقوع معصیت جلوگیری و منع ممکن نباشد، پس درصورتیکه امرونهی نکردن موجب شود که منکر در خارج محقق شود و در آینده نهی از منکر سودی نداشته باشد، امرونهی فوری و سریع لازم است.
اگر با علم یا اطمینان قابل پیشبینی باشد که در آینده نزدیک یا دور قرار است معصیت انجام شود، از طرفی اگر منع نشود، در ظرف زمانی تحقق آن، امرونهی سودی نخواهد داشت، باید اقدام شود به امربهمعروف و نهی از منکر. پس در همه حالات ذکر شده، امربهمعروف و نهی از منکر بر حکومت واجب است.
این شرط که شرط عقلی است در امربهمعروف و نهی از منکر همگانی و امربهمعروف و نهی از منکر حکومتی جریان دارد. با عدم اصرار بر گناه، امربهمعروف و نهی از منکر واجب نیست زیرا منتفی به انتفای موضوع میشود.
به نظر ما کلمه «اصرار» در شرط ذکر شده عنوان دقیق نیست بلکه شرط آن است که آمر و ناهی ببیند آیا منکر انجام در زمان حال یا آینده انجام میشود یا خیر؟ آیا معروف ترک میشود یا خیر؟ در صورت انجام معصیت (انجام منکر یا ترک معروف) تکلیف امربهمعروف و نهی از منکر هست. پس عنوان «اصرار» موضوعیت ندارد، کما اینکه استمرار و قصد انجام منکر هم موضوعیت ندارد. آنچه مهم است این است که همین که بداند قرار است گناه انجام شود، باید نهی از منکر نماید.
بنابراین عناوین:
1. اصرار بر گناه
2. استمرار گناه
3. قصد انجام معصیت
4. در آستانه وقوع معصیت بودن
5. علم و اطمینان به اینکه اگر بهعنوان پیشگیری امرونهی نکند، ممکن است در ظرف زمانی آینده توان انجام را نخواهد داشت یا تأثیر لازم را نخواهد داشت.
این عناوین موضوعیت ندارد. مهم آن است که اگر معصیت در شُرف انجام باشد، باید نهی از منکر کرد. پس در صورت اصرار بر گناه، در صورت استمرار معصیت، در صورت قصد داشتن بر انجام باید امربهمعروف و نهی از منکر شود و لبی انحصار به عناوین ذکر شده ندارد.
در چهار صورت عنوان اولی امرونهی واجب تعیینی بر حکومت است اما در صورت پنجم واجب تخییری طولی و از حیث زمان است یعنی در هر زمان که ممکن شد، باید امربهمعروف و نهی از منکر نماید و اگر نشد در زمان دوم و هکذا. پس درصورتیکه علم داشته باشد یا اطمینان داشته باشد که گناه در آینده محقق میشود باید پیشگیری نماید و امربهمعروف و نهی از منکر انجام شود.
البته حکومت به دلیل جایگاه سیاستگذاری و داشتن قدرت بیشتر باید در برنامهریزیها، همهچیز را لحاظ نماید و وظیفه بیشتر دارد لذا دایره مسئولیت امرونهی کردن وی متفاوت با عموم مردم است.
اگر حکومت مشاهده کند که روند و سبک زندگی مردم به سمتی میرود و نتایج آن قابل پیشبینی است که به انجام معصیت منجر میشود باید پیشبینی کند و سپس پیشگیری نماید زیرا چهبسا اگر پیشاپیش تدابیری اندیشیده نشود، ممکن است در ظرف تحقق معصیت جلوگیری سخت و گاهی غیرممکن شود.
بنابراین حکومت به دلیل قدرت بیشتر، وظیفه بیشتر هم دارد.
شرط سوم: قدرت
برای شرط سوم در امربهمعروف و نهی از منکر همگانی ادله نقلی و عقلی ذکر شد. اینکه آیا قدرت شرط تکلیف است یا شرط تنجیز و فعلیت، در بین فقها عظام دیدگاههای مختلف وجود دارد. شرط قدرت در امربهمعروف و نهی از منکر حکومتی همانند امرونهی عمومی وجود دارد. البته دایره قدرت عموم مردم با دایره قدرت دولت متفاوت است و لذا درجه و نوع تکلیف از حیث لزوم آیندهنگری و قدرت پیشگیری هم متفاوت میشود.
وظیفه حکومت در پیشگیری از آسیبها
اگر حکومت ببیند (پیشبینی کند) در چند سال آینده برخی معاصی رواج مییابد باید پیشگیری نماید. باید برخی راهکارهای عملی را اجرا نماید. حکومت مسئولیت دارد که مسائل و آسیبها را شناسایی نماید، آگاهی بخشی کند و امربهمعروف و نهی از منکر کند. البته عناوین ارشاد و هدایت نیز در این مورد جایگاه دارد، ولی اگر قواعد ارشاد و هدایت هم نباشد، امربهمعروف و نهی از منکر هم با تنقیح مناط قابل توسعه است. پس اگر فرد یا افراد جامعه در آستانه گناه در آینده (نزدیک یا دور و لو سالها بعد) باشد از باب تنقیح مناط و عناوین عام باید امرونهی انجام شود زیرا ممکن است اگر امرونهی پیشگیرانه انجام نشود، در ظرف زمانی خود تفویت شود.
البته در این شرط توجه به این نکته لازم است که احتمال وقوع معصیت، نباید احتمال نیش غولی بلکه باید احتمال عرفی و عقلایی باشد. در این صورت حکومت وظیفه دارد برنامهریزی اجتماعی کند؛ حکومت میتواند آینده را ببیند و نتایج سبک زندگی عمومی را پیشبینی نماید، در این مسئله بین اینکه معصیت پنج دقیقه انجام میشود یا پنج سال بعد، تفاوتی نیست، باید امربهمعروف و نهی از منکر انجام شود.
انواع وظایف حکومت
انواع مقیاس شرط قدرت و اصرار در امربهمعروف و نهی از منکر حکومتی با امربهمعروف و نهی از منکر همگانی متفاوت است. حکومت با دو عنوان موظف است:
1) حکومت مصداق امت «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ...»(آلعمران/104) است لذا تکلیف امربهمعروف و نهی از منکر عمومی بر دوش او است.
2) حکومت مصداق فرمان خاص است لذا وظیفه خاص هم دارد.
نتیجه شرط علم، قدرت و اصرار
شرط علم در امربهمعروف و نهی از منکر همگانی با امربهمعروف و نهی از منکر حکومتی متفاوت بود، در امرونهی عمومی شرط وجوب بود و در امرونهی حکومتی شرط واجب بود؛ اما دو شرط دیگر (اصرار بر معصیت و شر قدرت) در امربهمعروف و نهی از منکر حکومتی تفاوت مفهومی با امرونهی همگانی ندارد گرچه تفاوت مصداقی دارد.
شرط چهارم: احتمال تأثیر
قبلاً در مورد این شرط چندین جلسه بحث شد؛ برخلاف شرط اصرار که دلیل خاص نداشت، این شرط ادله خاصه دارد.
روایت مسعده بن صدقه و یحیی بن الطویل دال بر شرطیت احتمال تأثیر بود. این شرط دلیل عقلی هم دارد. پس دو سنخ دلیل داریم:
1. مجموعه ادله نقلی
عرض ما این است که مجموعه ادلهی نقلی ظهور در وظیفه عمومی و همگانی مردم در باب امربهمعروف و نهی از منکر و شرطیت احتمال تأثیر دارد و شامل مانحنفیه نمیشود.
2. دلیل عقلی
دلیل عقلی شامل مانحنفیه میشود. دلیل عقلی این بود که وظیفه امربهمعروف و نهی از منکر به دلیل اطلاقات بود. این اطلاقات را دلیل عقلی لبی محدود میکند به صورتی که تکلیف لغو نباشد. در صورت علم یا اطمینان به عدم تأثیر، امربهمعروف و نهی از منکر کردن لغو میشود لذا صورتی که لغو پیش آید از دایرهی وظیفه خارج است. پس اطلاقات ادله ارشاد، هدایت و تربیت و امربهمعروف و نهی از منکر محدود به دلیل عقلی و لبی و آن اینکه صورت علم یا اطمینان به عدم تأثیر، امر امرونهی شود، لغو است.
حالات احتمال عدم تأثیر
بنابراین در سه صورت امربهمعروف و نهی از منکر واجب نیست:
2.1. ظن غیر معتبر و احتمال عدم تأثیر
2.2. در صورت شک در تأثیر
2.3. در صورت یقین به عدم تأثیر
پس درصورتیکه کار بیاثر شود، کار لغو است و مولا تکلیف لغو و بیفایده نمیکند زیرا چنین تکلیفی مستهجن است.
2.4. در صورت اماره معتبر بر عدم تأثیر، جای بحث دارد و محل کلام بود.
به نظر ما اطمینان به تأثیر لازم نیست بلکه احتمال عقلایی تأثیر امرونهی در وجوب امربهمعروف و نهی از منکر کافی است.