عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1392/02/01
اندازه
14MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در فقه اجتماعی به بحث نظام اجتماعی و کنکاشی که در آیات قرآنی مکی داشتیم سورههای مکی ما را منتقل کرد به تلاشی که آیت الله شمس الدین در کتاب فی الاجتماع السیاسی الاسلامی سعی کردند که نشان بدهند که یک منظومة اجتماعی سیاسی در قرآن کریم و در سیره و رفتار پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به طور گویا و چشم گیری هست که نمیشود از آن چشم پوشی کرد و باید فقهای ما به این بعد توجه ویژهای داشته باشند برای طرح این معنی و تحکیم آن ایشان از روشهای گوناگونی که متعارف بین فقهاست بهره برداری کردند به این معنی که گفتیم از مسلمات فقه گاهی شروع کردند و این مسلمات فقه را به گونهای مطرح کردند که لازمة این مسلمات این است که باید برای جامعة اسلامی یک منظومهای باشد در متن تشریع و خلاصة بحث گذشته این شد که ایشان سه نوع تشریعات برای مسلمین در درون اسلام تصویر کردند تشریعات عبادی محض که تشریعات فردی است و همینطور تشریعاتی که مربوط به بخشهای مختلف زندگی فردی انسان مثل طهارت و نجاست و اطعمه و اشربه و امثال اینها انسان میبیند که در تشریع اسلامی توجهی شده است به بعد فردی اما این بعد فردی در کنارش بعد اجتماعی هم مطرح است در بعد اجتماعی دو جور تشریعات داشتیم تشریعات خانوادة مسلمان و تشریعات جامعة اسلامی این یک مدخلی بود از ایشان برای توجه دادن به این که انواع تشریعات موجود در فقه ما خود به خود گویای وجود یک منظومة کامل هست این یک راه دیگری که ایشان ما را به آن هدایت کردند این است که انسان در یک نظام اسلامی که به آخرت توجه ویژه دارد و همیشه بین دو دنیا و آخرت پل ارتباطی قرار داده است و همه چیز انسان در دنیا در آخرت انعکاس دارد و باز تاب دارد نمیتواند یک شریعت کامل انسانی که در فکر آخرتش است وعاقبت اندیشی برای آن میکند نمیتواند این انسان را در دنیا مهمل قرار دهد و همة ابعاد وجودش را برنامهریزی نکند این امکان ندارد لذا آن موضع صحیح انسان در دنیا او را به جایگاه خوب و آثار مثبت در آخرت میکشاند این هم راه دومی بود و مدخل دومی بود که انسان را به ضرورت وجود یک برنامة فراگیر در دنیا و در نتیجه یک نظام اجتماعی میتواند هدایت گر باشد خب یک راه سومی را باز ایشان آغاز میکند و مطرح میکند وآن این که حاکمیت در یک جامعة اسلامی یک اصل اجتناب ناپذیر است خب این را از این راه از این مسیر گفتیم اینجا دو شاه راه میتوانیم مطرح کنیم یکی این که اگر بنا شد بحث حاکمیت مطرح شود حاکمیت خود به خود ما را به یک نظام اسلامی فراگیر میکشاند یک نظام جامع چرا گفتیم دو حیث دارد یک حیث این است که خود طبیعت حاکمیت طبیعت حاکمیت به گونهای است که کل ابعاد جامعه را زیر پوشش قرار میدهد و به عبارتی دیگر این به عبارت سنبل میشود