عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1391/12/06
اندازه
14MB
زبان
فارسی
یادداشت
در جلسات گذشته ما برای به دست آوردن نظام اجتماعی دو مسیر برای استنباط مطرح کردیم واقتضائات هر دو مسیر را هم مشخص کردیم و روشن شد که ما بهترین مسیری که باید طی کنیم مسیر استقراء آیات قرآن با توجه به آیتمهایی که برای هم دقیق و عمیق مدالیل آیات وجود دارد و آن احاطه به کلیة قرائن حالی مقالیه است که تطبیق آن بر قرآن در صورتی است که ما به ترتیب نزول حرکت کنیم و سورهها را به ترتیب نزول ببینیم و آیات را در بستر سورهها به ترتیب نزول مطالعه کنیم بعد اضافه کردیم که چه در این روش وچه در روش دوم که منهای توجه به بستر آیات هست ما اگر مفاد صریح و روشن هر آیهای را در هر جای قرآن باشد نگاه کنیم و به آن اکتفا کنیم و بعد آیات را در کنار هم چینش بدهیم مدالیل آیات را در کنار هم چینش بدهیم و با توجه به آن پازلی که قرآن درست کرده است برای مطالب خودش ما میتوانیم به یک مرکب مرکب نظری به یک مجموعة منسجم و هماهنگ برسیم همانطوری که روی مفاهیم یا واژههای عبادت عدالت تقوی تزکیه دقت کردیم واینها را لینک کردیم با هم یا در حقیقت ارتباطشان را به گونهای که اینها یک منظومهای را تشکیل میدهند اضافه کردیم در جلسات گذشته که قرآن کریم اضافه بر این آیتمها به سه آیتم دیگر هم توجه ویژه کرده است یکی بحث سنتهای تاریخ یکی بحث جامعه شناسی یکی هم بحث انسان شناسی و به تفسیر قرآن برای این سه اصل یا بگوییم سه زمینه که زمینههای تشریع هستند یعنی به انسانی که برای او تشریع میشود و جامعهای که برای او قانون تعیین میشود و قوانینی که برای این فرد و جامعه حکومت میکند توجه ویژه کرده زیرا که هماهنگی نظام تشریع و نظام تکوین یک اصلی است که اجتناب ناپذیر است و میتواند در فهم بهتر و دقیقتر قوانین ما را کمک کند و اگر ما این پشتوانة قانون گذاری را نداشته باشیم و متوجه نشویم در جاهایی که بسیار ظریف است و آنجا باید ما به تناسب حکم موضوع به تناسب قانون و جامعهای که برای او قانون گذاشته میشود باید توجه کنیم اگر توجه نکنیم ممکن است خدای نکرده در فهم دقیق قانون خطا برویم و مواردی گفتیم که ممکن است اطلاقاتی عموماتی را فراتر از واقعیت یا به گونهای آن اطلاقات و عمومات را ما ببینیم که به دور از واقعیت ممکن است باشد اگر موقعیت شناس نباشیم آن وقت ما در فهم قانون و در تطبیق قانون دچار اشکال خواهیم بود این کلیت بحث است خب اگر به فرض ما روش دوم را در این بحث فقه اجتماعی دنبال کنیم و روش اول را به بحث تفسیر واگذار میکنیم ان شاء الله آنجا هم توفیقی حاصل شود بتوانیم آن مسیر را هم طی کنیم بعد مقایسه کنیم بین این دو مسیر شاید چند در صد انطباق هست و چند در صد ما از لحاظ استنباط و دقت در فهم مدالیل چه تفاوتهایی بین این دو مسیر خواهد بود این را بعد از یک تست ویک تجربه میتوانیم ادعا کنیم که تفاوت چقدر است الآن ولی چون ما احتمال میدهیم از این مسیر اول که به ترتیب نزول حرکت کنیم احتمال میدهیم که بهتر و دقیقتر مطالب را استنباط کنیم و بشناسیم به همین خاطر این احتمال بر ما منجز است احتمالش ما را وادار میکند که این مسیر را طی کنیم وتست کنیم خب مواردی هم جز این موجبتا جزئیه برای این تفاوت اشاره کردیم و لذا ما هر دو مسیر را ترجیح میدهیم طی کنیم هر چند کمی راه طولانی میشود اما ناگزیریم ما این راه را طی کنیم خب قبل از این که هر دو راه را ما شروع کنیم طی کنیم