عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1391/08/20
اندازه
14MB
زبان
فارسی
یادداشت
موضوع بحث ما فقه اجتماعی بود هم یاد آوری مسیر بحث گذشتهمان و تعیین بحث فعلی و آیندمان بر اساس سیری که انتخاب کرده بودیم خب نکاتی که تا الآن مطرح شده است و مورد توجه بود این بود که ما برای فقه اجتماعی دو معنی یا دو سطح از فقه اجتماعی را به تصویر کشیدیم و عرض کردیم که اگر بخواهد فقه جنبة اجتماعی داشته باشد یا فقه فرد است که در جامعه است یا فقه خود جامعه به عبارت دیگر مکلف یا فرد یا جامعه است با این توضیح که فرد و جامعه را ما دو وجود حساب کردیم وجود جمعی را اضافه بر وجود افراد یک واقعیت قابل توجه و مورد عنایت شارع مقدس دانستیم و گفتیم که ما اگر برای فرد در جامعه هم بخواهیم احکامی استنباط کنیم فقیه ناچار است که جامعه را در نظر بگیرد تا فرد در جامعه که مکلف باشد به عنوان موضوع تکلیف در نظر گرفته شود واحکام این موضوع تبیین شود و استنباط شود خب حالا رفتار فرد در جامعه که آن قدر متیقن بحث فقهی هست آیا فراتر از او هم در این بحث فقه فردی اجتماعی فرد در جامعه تصور میشود یا نمیشود این را اشاره کردیم که ممکن است شما اضافه بر رفتار فرد به ملکات اخلاقی به اعتقادات فرد هم بحث فقهی را گسترش بدهید و بعد بفرمایید که ما وظیفة یعنی وظیفة فقیه این باشد که ما یجب الاعتقاد به و ما یجب التخلق به و ما یجب عمله این سه حوزه را مدعی داشتیم و داریم که بگوید فرد اگر موضوع تکلیف است فقط رفتار جوارجیش است نیست فقط خوردن و آشامیدن و نکاح و طلاق و مضاربه و بیع و شراع وصلح فقط اینها نیست اینها بخشی از موضوع تکلیف است میتواند ملکات اخلاقی هم موضوع تکلیف باشد یجب التحلی بالصبر یجب تحصیل التقوی یجب التحلی بالیقین یا یستحب التحلی بالیقین یجب الاعتقاد بوحدانیة الله فقیه میتواند این یجب و یجرم را به معتقد و به ملکات اخلاقی و به رفتار انسان متوجه ببیند و از آیات و روایت احکام اعتقاد احکام ملکات اخلاقی مورد نیاز انسان و رفتارهای مورد نیاز انسان را به دست بیاورد لذا دایره و قلمرو فقه فرد در جامعه هم میتواند وسیع باشد حالا در هر صورت آن که به عنوان یک نقطة قابل سؤال و یک نقطه برای تحول در تفقه در دین قابل طرح است در همین حوزة فقه فردی این است که فرد را در جامعه باید فقیه ببینیم حالا ممکن است احکامی که تا الآن استنباط میشده نود در صد همانها باشد ده در صد احکامی پیش بیاید که فرد منهای جامعه با فرد در جامعه متفاوت باشند ولی آن که اجتناب ناپذیر است با توجه به آن نظریة اجتماعی که شهید صدر توضیح دادند و بیان کردند و انسان خلیفة الله است