عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1391/03/09
اندازه
15MB
زبان
فارسی
یادداشت
از مباحث باقیماندة مربوط به جامعه و تاریخ یا سنتهای الهی در تاریخ و نقش آنها در تحول و تکامل جوامع بشری شهید صدر بحث جامعه را با سنتهای تاریخ شروع کردند و در همین مجموعه بحث ادوار تاریخی را هم مطرح کردند و به عنوان این که قرآن در ادوار تاریخ هم نظریهای دارد و گویا بین این دو یعنی بین نظریه قرآن در سنتهای تاریخ و بین نظریة قرآن در ادوار تاریخ ارتباطی تنگاتنگ قائل هستند و بین این دو مجموعه بین نظریة اسلام در سنتهای تاریخ و نظریة اسلام در ادوار تاریخ بحث عناصر جامعه و نظریة اجتماعی مطرح شده است خب این روش و این نوع از تسلسل و ترتب موضوعات میتواند معنیدار باشد و شاید بشود گفت که یکی از نقاط قوتی که در اینجا شهید صدر به آن توجه کردند همین بحث نظریة اجتماعی را در لابهلای دو بحث تاریخی یکی بحث از سنتهاست یکی بحث تطبیقی سنتهاست مطرح کردند در بحث سنتهای تاریخ اگر فراموش نکرده باشید شهید صدر به قانونمندی تاریخ و این که این قوانین حاکم بر تاریخ منظورم از تاریخ در حقیقت قانونمندی حرکت جوامع انسانی است جوامع بشری در حرکت تکاملی خودشان یا حرکت دورانی یا حرکت قهقرایی به هر طور که تصور میشود چندین نوع از حرکت قابل تصور است برای جوامع بشری و نگاه قرآنی حرکت جوامع بشری یک حرکت تکاملی است و شاهدش همین ادوار تاریخ است که اشاره خواهیم کرد پس حرکت جوامع بشری بر اساس سنتهای الهی که حاکم بر این حرکت است شکل میگیرد و این سنتها در جوامع بشری قوانینشان قوانین الهی در تاریخ یا سنتهای الهی در تاریخ در جوامع بشری نمود پیدا میکند و قلمرو این سنتها خود جوامع بشری هستند خب این از نظر نظام تفریط و چون این سنتها تقسیم شدند به سنتهای مطلق و مشروط و موضوعی و نتیجه گرفتیم که سنتهای موضوعی سنتهایی هستند که شباهت دارند به سنتهای مطلق و مشروط و حاصل این نوع از سنت این است که بعضی از پدیدههای اجتماعی یا بعضی از حرکتهای اجتماعی اگر موافق قوانین الهی نباشد در کوتاه مدت قابل تخلف در دراز مدت قابل تخلف نیست و این جای رفت و آمد و جنگ و گریز و زمینههایی که انسان اختیار ایفای نقش دارد مشخص میشود و یکی از آن موارد چه بود این بود که توجه انسان به دین گرایش انسان به دین یک سنت موضوعی است و از جملة سنن موضوعی خود سنت استخلاف الهی برای انسان بود که بستر اساسی برای بحث نظریة اجتماعی بود یا اصلا نظریة اجتماعی تبلور این سنت بود و این را معنی کردیم که اگر سنت استخلاف سنت موضوعی است معنایش این خواهد بود که نظریهای که در جوامع بشری بخواهد موفقیت آمیز باشد و جامعة بشری بر اساس آن نظریه حرکت کند نظریة استخلاف است که اگر بر خلاف آن حرکت کرد در کوتاه مدت قابل تخلف است ولی در دراز مدت قابل تخلف نیست واین معنایش یک مطلب بسیار مهمی است