فقه نظام اجتماعی
مدرسه فقاهت
سایت مدرسه فقاهت
1390/12/17
14MB
فارسی
موضوع: نحوه کاربرد عقل در کشف چرایی های کلان
خلاصه بحث گذشته
خلاصه بحث گذشته این شد که ما مناهج مطرح برای استنباط را به سه سطح تقسیم کردیم و برای هر سطح، نامی را انتخاب کردیم: منهج استظهاری، منهج استنباطی و منهج استنطاقی. و بیان شد که اینها بر همدیگر متوقفند و به همدیگر نیاز دارند.
بحث اول: ماهیت مناهج سه گانه
بعد بحث ما روی منهج استنطاقی متمرکز شد. در منهج استنطاقی، دو بحث کاملا متمایز داریم. یک بحث راجع به خود طبیعت این منهج استنطاقی است که چه اشتراکات و اختلافاتی با مناهج استظهاری و استنباطی دارد، که این را قبلا بحث کردیم.
بحث دیگر اینکه، آنچه در منهج استنطاقی انجام میگیرد، به لحاظ فنی نسبت به دو منهج قبلی، بسیار پیچیده تر و سخت تر است. چرا؟ چون شما با یک معادله چند مجهولی رو به رو خواهید بود. و باید همه اینها را پاسخگو باشید. به همین خاطر سطح توقع از یک فقیه در این مرحله بسیار بالاتر است. چون او باید مجموعهای از اجزاء را با هم ترکیب کند و ترتیب آن را کشف کند و اینطور نیست که تنها به دنبال یک مجهول باشد، بلکه اگر آن مجهول مثلا یک نظریه اجتماعی باشد یا یک نظام اجتماعی باشد، [در واقع به دنبال یک مجهول دارای اجزاء متعدد خواهد بود].
بحث دوم: طبیعت مرکب نظری (مستنبط) چیست؟
اینجاست که بحث دوم ما شروع میشود که طبیعت آن مُستنبَط ما (آن چیزی که میخواهیم از متون استنطاق کنیم)، چیست؟، و چند عنصر و چند جزء، در این مرکب وجود دارد که باید اینها ملاحظه شوند.چند نکته در اینجا قابل طرح است:
مصداق مرکب نظری چیست؟نظریه؟ نظام؟ یا ترکیب هر دو؟
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد