عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1390/10/06
اندازه
12MB
زبان
فارسی
یادداشت
موضوع: فقه نظام اجتماعی
1. درباره فلسفه و علت احتیاج به رکن دوم، یعنی شهادت انبیاء. صحبت میکردیم. شهادت، یعنی مراقبت و نظارت.
2. در رکن اول که خلافت باشد، بستر حرکت تکاملی انسان فراهم میشود، اما این حرکت تضمین نمیشود. زیرا انسان دارای اختیار است و امکان انحراف برای او هست. و چون بدون حفظ اختیار، هیچ چیز به انسان نمیدهند. ﴿وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى﴾[1] ، یعنی باید خودش سعی کند؛ بنابراین برای تضمین این حرکت تکاملی اختیاری، به رکن دوم یعنی نظارت و شهادت انبیاء احتیاج داریم.
لذا متکملین وقتی در بحث عصمت وارد میشوند هرچند آن را لطف میدانند، اما آن را به سر حد اجبار والجاء نمیرسانند.
بنابراین این رکن دوم هم باید بگونه ای باشد که اختیار انسان را سلب نکند.
3. وقتی نظارت گفته می شود نباید تصویر یک پلیس که مراقب است مردم تخلف نکنند، به ذهن متبادر شود. بلکه مقصود از نظارت در اینجا، نظارت مبتنی بر تربیت و هدایت است. و امام از راه تربیت، و با یک نگاه پدرانه سعی میکند امت را در مسیر خلافت نگاه دارد.
4. لذا میبینید در همین مسیر شمر لعنة الله علیه هم درست می شود. و بر ضد امام علیه السلام اقدام میکند، اما تاکید بر رعایت آن بعد تربیتی توسط امام حسین علیه السلام به قیمت شهادت ایشان تمام می شود. لذا گفته میشود «ألا و إن الحسین مصباح النجاة و سفینة النجاة»[2]
5. بعد هدایت و تربیتی ائمه و انبیاء علیهم السلام هم مخصوص زمان خودشان نیست. بلکه یک قضیه فرازمانی است.
6. این شهداء در طول تاریخ از شاهراه تربیت می آیند و هدایت را از طریق الگودهی بر عهده میگیرند.
7. حال اگر این شهداء به حاکمیت هم برسند، اما نقش اصلی آنها تربیتی است. یعنی حاکمی است که مربی است. خوب چنین نگاهی خیلی متفاوت است با آن کسانیکه حاکمیت و اقتدار برای خودشان هدف قرار میدهند. در حالیکه در اینجا حاکمیت یک فرصت برای تربیت است.