خلاصه ای از مباحث گذشته
بحث به اینجا رسید که با توجه به مجموعه خطابات الهی در قرآن کریم ما ناگزیریم که برای تشخیص موضوع تکلیف چه فرد وچه جامعه، آن بعد اجتماعی را یک اصل مفروغ عنه بگیریم. واحکام ویژه جامعه و احکام فرد در جامعه را با یک نگاه جامعه شناسانه در موضوع تکالیف اجتماعی در نظر بگیریم. وخارج از این نگاه، ادعایی است که نیاز به اثبات ندارد وقاعدتا مُثبِتی برای او نمیبینیم. حتی در مواردیکه بحث از فرد میآید توضیح دادیم که چگونه شارع مقدس انسان در جمع را مورد خطاب قرار داده است، وخطابات بیشتر اجتماعی هستند تا فردی. وبه این ترتیب حتی در مواردیکه یک خطاب فردی مطرح میشود به دلیل اینکه در خطابات شرعی تناقض امکان ندارد، و فرد خارج از جامعه هم واقعیت ندارد، بنابراین خطاب به فرد هم باید بر همان مبنا حمل بشود. یعنی وجه جمع این است که شما ناگزیرید فرد را با تمام شرائط محیط در نظر بگیرید. واگر به یک بعد فردی مثلا خطابی متوجه شود، به لحاظ نکتهای خاص هست. چون میخواهد مثلا روی اینکه مسئولیت فردی هم وجود دارد تمرکز کند.