عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1393/02/06
اندازه
10MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در رابطة میان اصل امامت و نظام اجتماعی یا رابطة میان نظام امامت و نظام اجتماعی بود که نظام امامت بخشی از نظام اجتماعی مطرح شد ولی بخشی که اساس و پایه و محور آن نظام اجتماعی میتواند باشد قلة آن نظام اجتماعی در نظام امامت و الگویی که برای جامعه خواسته میشود در امام و در مجموعة ائمه میتوان آن را یافت یعنی نماد آن نظام اجتماعی و خروجی آن نظام اجتماعی باید چیزی باشد که به عنوان امام وامام معصوم در رأس آن باشد به عبارت دیگر وقتی آن شد قله امام معصوم یعنی شخص انسان معصومی که همة ابعاد وجودیش و همة کمالات را در خود جمع کند و از قوه به فعلیت برساند آن میشود معیار انسان معیار این انسان معیار به عنوان امام مطرح میشود و نظام امامت عهده دار تبیین آن منظومهای است که بتواند در جای جای نظام اجتماعی این تأثیر مثبت را بگذارد و انسانها و جامعة انسانی را تربیت کند و آن را به این قله برساند میگوییم که جایگاه امامت در نظام اجتماعی جایگاه سر نسبت به تن میباشد یا عمود خیمه نسبت به خیمه همانطور که در عبادات گفته میشود که الصلاة عمود الدین محور و خیمة اصلی همة عبادات نماز است و بلکه کل تشریعات اسلام با محوریت نماز و با رکنیت نماز شکل میگیرد به عبارت دیگر جایگاه قلب است نسبت به انسان حالا تعبیر دیگر اگر بگوییم سر آن و عقل آن نیروی مدبر و برنامهریز و کنترل کننده است قلب به تعبیر دیگر آن قلب تپنده در انسان یعنی روح این نظام اینها هر کدام از یک بعدی است ولی مکمل هم هستند امام در جامعه قلب تپندة آن جامعه است همانطور که در روایت هشام و احتجاج هشام با عمر ابن عبید آمده است وقتی که برای ضرورت وجود امام در جامعه صحبت میکند شما میبینید میتوانید تصور کنید انسانی بدون قلب باشد امام جایگاهش جایگاه قلب است برای آن جامعه است خب ما این را داریم باز میکنیم یعنی چه امام قلب تپندة این جامعه است به لحاظ این که امام با اوصاف و امتیازاتی که ما برایش قائل هستیم ولذا این بحث مخصوص مکتب اهل بیت علیهم السلام است در مکاتب دیگر شما این خصوصیات را در امام نمیبینید یعنی عصمت وکمالاتی که باید برای امام قائد شد در آن مکاتب مطرح نیست شرط نیست وامامت را در حد یک پست اجرایی و در حد یک ریاست جمهوری فعلی دیده میشود لذا شرائط ایده آلی برای آن مقام قائل نیستند اما ما شرائطمان شرائط ایده آل است و اشتراط عصمت در امام بزرگترین دلیل بر این که نگاه مکتب اهل بیت یک نگاه ارزشی است ونگاه تربیتی که بدون امام بدون امام معصوم امکان تربیت چنین جامعهای جامعَة برتر امت وسط وجود ندارد خب تعبیر قرآن همین بود وکذلک جعلناکم امة وسطا لتکون شهداء علی الناس امت وسط امت میانهرو یا امت معتدل و امتی که الگو باشد وسط همة این تعبیرها را میتواند در بربگیرد ما شما را امت الگو قرار دادیم که الگو بودنش در میانهروی و اعتدالش یعنی نه افراط نه تفریط و امت نمونه وسط به معنای نمونه قال اوسطهم الم اقل لکم اوسطهم یعنی اعدلهم یا آن انسانی که از نسبت به دیگران از همه معتدلتر و مستقیم تر هست در اینجا هم میفرمایند که امت وسط شما را قرار دادیم یعنی امتی که نمونه است تا این که شهید باشید بر سایر امتها شاهد باشید لتکون شهداء علی الناس زمانی امتی میتواند شاهد باشد که نمونه الگو و استاندارد به آن مرحلة استاندارد رسیده باشد بنابراین امام در اوصافی که دارد