عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1393/02/01
اندازه
8MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در نظام اجتماعی به بحث نظام امامت و رابطة نظام امامت به این بحث یعنی رابطة نظام امامت با نظام اجتماعی چگونه رابطهای است و تأثیرگذاری امامت یا وجود امام در عرصههای مختلف نظام اجتماعی بود که به عنوان مقدمه عرض شد که ما در درجة اول ودر مرحلة اول باید آن قلمروهای نظام اجتماعی را احصاء کنیم در چند زمینه نظام اجتماعی حضور دارد و نقش ایفا میکند عرض شد که دو قلمرو ما برای نظام اجتماعی در نظر گرفتیم بحث فقهی را هم با توجه به دو وجود متمایزی که ما لمس میکنیم و میبینیم و احکام را هم متوجه آنها میبینیم یکی وجود فرد است یکی وجود جامعه و از آنجایی که فرد مطلق و فرد محض ما نداریم بلکه فرد در جامعه داریم پس نظام اجتماعی باید شؤون این فرد را در نظر بگیرد و نظامی باشد که نیازهای او را از هر جهت تأمین کند و قوانین اجتماعی به گونهای باشد یعنی قوانین این نظام اجتماعی به گونهای باشند که این فرد در جامعه را هدایت و حمایت کنند و کمکش کنند که به کمال مطلوب برسد واین فرد هم در سه بعد باید تأمین شود بعد عقلی بعد عاطفی وبعد رفتاری یعنی فکر این انسان و دیدگاههای او هدایت شود و تأمین شود لذا عقلش باید فعال شود و به حرکت در بیاید و بتواند فکر صحیح ودیدگاه صحیح به او بدهد پس باید نظام اجتماعی کمکش کند در این بعد همینطور در بعد عاطفی قلب او مرکز عواطف و انفعالات و احساسهای او هم باید هدایت شود یعنی عواطف صحیح حب وبغضهای به جا ارتباط قلبی و گسست قلبی در حد مطلوب باید در این نظام اجتماعی برای او فراهم شود تا بتواند این بعد مهم از وجود خودش را در این نظام سامان دهد و به رشد مطلوب برساند وهمینطور بعد رفتاری یعنی اعمال این انسان و رفتار این انسان به گونهای باشد که اعمال صالح وخوب و مثبت باشند تا این که بتواند این انسان با همکاری عقل وقلب واراده و بگوییم فکر و عواطف و رفتار به یک سبک زندگی مطلوب برسد که حالا اینجا رابطة نظام اجتماعی و سبک زندگی هم معلوم میشود آن نوع ایدهها ودیدگاههای انسان با نوع عواطف او و نوع رفتاری که انتخاب میکند همه روی هم رفته یک سبک خاصی به زندگی به او میدهد خب نظام اجتماعی در اینجا عهدهدار تربیت و تکامل این فرد باید باشد و از طرفی دیگر خود این مجموعة این افراد افرادی که در این جامعه زندگی میکنند روی هم رفته وجود مجموعیشان یا وجود اجتماعیشان در این نظام اجتماعی قطعا ملحوظ هستند و مورد توجه باید باشند تا بشود نظام اجتماعی نظام این اجتماع یعنی به عبارت دقیقتر روابط این افراد که در این جامعه هستند و نوع ارتباطاطشان باید هدایت شود چگونه ارتباطی باید با هم داشته باشند چگونه تفاهمی با هم داشته باشند چگونه در کنار هم زندگی کنند بین خودشان روابطشان چگونه باشد و روابط این جامعه با بقیة جوامع چگونه باشد اینجا سیاست داخلی و خارجی در این نظام اجتماعی هم راه باز میکند برای خودش برای بحث و بررسی خب اینها قلمروهای نظام اجتماعی هستند که اگر ما در یک نظام اجتماعی نظام ولایت وامامت را در نظر بگیریم حالا با خصوصیاتی که در اسلام ودر مکتب اهل بیت برای این نظام امامت و ولایت گفته میشود