عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1392/11/08
اندازه
8MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در نظام اجتماعی به اصل امامت و رکن امامت و جایگاه این اصل در نظام اجتماعی و تأثیرگذاری این اصل در ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد نظام اجتماعی اسلام بود و اشاره شد که امامتی که اهل بیت به آن معتقد هستند امامتی که اسلام در مکتب اهل بیت آن را مطرح میکند این امامت اهل بیت معصوم یا امامت معصومین از خانوادة رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله این امامت دو ویژگی مهمی را به ارمغان میآورد و آن دو ویژگی عبارت بودند از نظم بخشیدن به جامعة اسلامی و همگرایی و وحدت و هماهنگی امت اسلامی و پیروزی بر آسیب تفرقه که در جوامع همیشه به عنوان یک آسیب جدی مطرح است به خاطر علل گوناگونی که در وجود انسان موجب تفرقه میشوند و به تعبیر شهید صدر آن حب ذات انسان را به سمت خود خواهی و خود خواهی او را به سمت دیگران میکشاند خب امامت چگونه میتواند بر این آسیب غلبه پیدا کند چگونه انسان را از حب ذات حب ذاتی که انسان را تباه میکند دور میکند و چگونه امامت میتواند آن نظم مطلوب را و نظام مطلوب را یا به تعبیر دیگر روابط قابل قبول و شایسته بلکه بهترین رابطهها را در میان افراد جامعه برقرار کند یعنی رابطة بر اساس ولایت برترین رابطه است و همبستگی و همگرایی بر اساس ولایت کما و کیفا بر همگراییهای دیگر همگراییهایی که بر اساس مصالح مادی شکل میگیرد و تا آن مصالح استیفا میشود آن همگرایی به عداوت به تفرقه میانجامد در نظام اجتماعی اسلام که نظام ولایت هست یعنی نظام مبتنی بر ولایت و امامت هست این همگرایی از لحاظ ماهیت متفاوت خواهد بود پس اینجا یک بحثی است در نوع تأثیرگذاری این امامت این امامت معصومانه امامت معصوم در جامعة اسلامی مطرح میشود خب ما به یک نکتةدیگر در جلسات پیش اشاره کردیم که این امامت در عین این که از اصول دین است از فروع دین هم هست دو سؤال دیگر اینجا جای پاسخ دارند که کاملا این بحث شفاف شود در میان مجموعة اصول دین جایگاه امامت چیست و در فروع دین جایگاه امامت چیست یعنی در نظام اجتماعی جایگاه امامت کجاست و همین سؤال در بخش اصول دین قابل طرح است علت این که این سؤال را مطرح میکنیم این است که ما حقیقت این امامت را باید خوب متوجه شویم تا این که کارکرد او را هم به خوبی بتوانیم بفهمیم مثلا ما در اصول دین وقتی عرض کردیم توحید نبوت امامت معاد داریم خب از مبدأ و توحید که به طرف انسان حرکت میکنیم خداوند انسان را آفرید و او را برای اهدافی بسیار بزرگ در مسیر زندگی به وجود آورد و به حرکت در آورد برای تضمین رسیدن انسان به آن اهداف که معاد گویای واقعیت دست یافتنی برای انسان میباشد و انسان ناگزیر است که به سمت فرجام خودش حرکت کند معاد تعبیری است از فرجام نهایی انسان این چگونه آخر خطی است البته یک آخر خط باز داریم یا آخر خط بسته برای انسانی که از خداوند کمال مطلق شروع کرده است حرکت خودش را و او را آفریده و او را به سمت کمال مطلق دارد در یک حرکت تکاملی سیر میدهد خب این انسان برای این که در این مسیر تکامل او تضمین شود